مشاهده RSS Feed

محبوب ترین وبلاگ ها

  1. اولین بار! آخرین بار ...

    توسط در تاریخ 17th April 2013 در ساعت 09:00 PM
    اولیــن بار،
    کــه بــخــواهم بـگــویـم دوستـت دارم خــیلـی سخت است.
    تــب می کنم، عرق می کنم، می لرزم،
    جان می دهم هزار بار،
    می میـرم و زنــده می شوم پـیشِ چشمهای تو،
    تـا بگـویــم دوستـت دارم،
    اولـیـــن بار که بخواهم بگویم دوستـت دارم، خیـلی سخت است.
    اما آخرین ...
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  2. ....

    توسط در تاریخ 4th March 2013 در ساعت 09:45 PM
    آری از پشت کوه آمده ام...
    چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت،حرام خورد؟!
    برای عشق خیانت کرد
    برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد

    برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند
    وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم

    می گویند: از پشت کوه آمده!

    ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد، تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ!




    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  3. کمی از خودم...

    توسط در تاریخ 1st April 2013 در ساعت 06:13 PM
    خسـتــه ام از...
    از تـــــو نـوشــتــن
    بـــس اســت دیــگــر !
    کـمی هــــم از خـودم می نـویـسـم
    ایــن "مـنــم" کـه :
    دوســتـــت دارم...!

    علی پزشکی
    دسته بندی ها
    دسته بندی نشده
  4. نامه‌های تکان‌دهنده شهید 17 ساله به مجله «زن روز» (حتما بخونیید...)

    توسط در تاریخ 1st January 2013 در ساعت 12:32 PM
    نقل قول نوشته اصلی توسط Tishab نمایش پست ها
    سلام دوستان
    حتما یه بار هم که شده این مطلب رو بخونیید.... خداییش خیلی تکان دهنده و زیباست....


    نامه‌های تکان‌دهنده شهید 17 ساله به مجله «زن روز»


    من فقط خوشحالم که حال که عازم جبهه هستم، هیچ گناه کبیره‌ای ندارم و برای گناهان ریز و درشت دیگرم از خداوند طلب مغفرت می‌کنم؛ من می‌روم، ولی بگذار پدر و مادرم که هر
    ...
    دسته بندی ها
    عمومی
  5. من روز خویش را

    توسط در تاریخ 3rd November 2012 در ساعت 09:06 PM (ناگفتنی های گفته شده)
    «یا هو»


    من روز خویش را با افتاب روی تو،

    کز مشرق خیال دمیده ست آغاز می کنم.

    من با تو می نویسم و می خوانم،من با تو راه می روم و حرف می زنم.

    و ز شوق این محال: که دستم به دست توست! ،
    من، جای راه رفتن پرواز می کنم.
    آن لحظه ها که مات در انزوای خویش یا در میان جمع خاموش می نشینم:

    موسیقی نگاه تو را گوش می کنم.

    گاهی میان مردم در ازدحام شهر
    غیر ازتو ؛هرچه هست فراموش می کنم...

    ...

    آپدیت شده 4th November 2012 در 07:12 PM توسط F.Fakhari

    دسته بندی ها
    دسته بندی من
صفحه 2 از 4 اولیناولین 1234 آخرینآخرین


Powered by vBulletin
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.
Content Relevant URLs by vBSEO 3.6.0
Persian Language By Ustmb.ir
این انجمن کاملا مستقل بوده و هیچ ارتباطی با دانشگاه علوم و فنون مازندران و مسئولان آن ندارد..این انجمن و تمامی محتوای تولید شده در آن توسط دانشجویان فعلی و فارغ التحصیل ادوار گذشته این دانشگاه برای استفاده دانشجویان جدید این دانشگاه و جامعه دانشگاهی کشور فراهم شده است.لطفا برای اطلاعات بیشتر در رابطه با ماهیت انجمن با مدیریت انجمن ارتباط برقرار کنید
ساعت 08:31 PM بر حسب GMT +4 می باشد.