تو سـکـــوت می کـنـی و فریاد زمان را نمی شـنـوی… امــــا یک روز من ناگــذیــر سـکـــوت خواهـم کرد و تو آن روز برای اولـیـن بار مفهوم "دیــــــر شــــدن" را خواهی فـهـمــــیــد... علی پزشکی
یعنی شما فریاد زمان هستین ؟؟؟ خوشوقتم از آشناییتون ر و نکرده بودین .... یکی یکی سِمَت هاتون داره روو میشه .... متن پنهان ناگزیر درست نیست؟؟!!!
بنده این متن رو ننوشتم ، به اون انتهاش هم توجه فرمایید
نوشته اصلی توسط F.Fakhari یعنی شما فریاد زمان هستین ؟؟؟ خوشوقتم از آشناییتون ر و نکرده بودین .... یکی یکی سِمَت هاتون داره روو میشه .... متن پنهان ناگزیر درست نیست؟؟!!! راستی یادم رفت بگم، اینجا فکر کنم منظورش از فریاد زمان، سپری شدن زمان هست استاد ادبیات
خب منم همین و گفتم .. چون شما نقل قول فرمودییییییییییییییییین من گفتم شاید سمت جدید گرفتین خواستین اعلام کنین
نوشته اصلی توسط F.Fakhari خب منم همین و گفتم .. چون شما نقل قول فرمودییییییییییییییییین من گفتم شاید سمت جدید گرفتین خواستین اعلام کنین
دوستان همه یک منظور دارن و یک مطلب رو میگن با یک زبان پس چرا دارن در جا میزنن روش ؟
نوشته اصلی توسط jellyfish دوستان همه یک منظور دارن و یک مطلب رو میگن با یک زبان پس چرا دارن در جا میزنن روش ؟ داریم گرم می کنیم
محفل دوستان که گرم هست . بحث رو میخابین گرم کنید یا چونه رو !
این بحث یه جورایی منو یاد یوسف و زلیخا میندازه . باز اونا آخرش رسیدن به هم . اما در این بازار شام نمیدونم چند نفر به مراد دلشون میرسن . زندگیه سالم ساده و عاشقانه که از روی دوست داشتن باشه . نه از روی گریز از تنهایی و ... .
نوشته اصلی توسط jellyfish این بحث یه جورایی منو یاد یوسف و زلیخا میندازه . باز اونا آخرش رسیدن به هم . اما در این بازار شام نمیدونم چند نفر به مراد دلشون میرسن . زندگیه سالم ساده و عاشقانه که از روی دوست داشتن باشه . نه از روی گریز از تنهایی و ... . کدوو بحث ؟؟؟ کدوم یوسف ..؟؟؟ کدوم ذلیخا؟؟؟ ... میشه کمی شفاف سازی بفرمایین؟؟ استــــــــــــــــــــــ ـــــــــــاد
من اما از تو ممنونم همین که هستی و گاهی مرا به گریه می اندازی ... همین که هستی و گاهی به یادم می آوری که چقدر تنهایم ...
پسره بال بال میزنه ولی دختره نمیبینه خاموش میشه که یهو چراغ دختره روشن میشه ولی دیگه اون تو باغ نیست . ای روزگار ...
نوشته اصلی توسط F.Fakhari دقیقا منم همین جوری شدم...عروس دریایی ادمو میذاری تو آنپاس هاااااااااااا الان داری رمان تعریف میکنی واسمون ؟
برو جانم . از ما که گذشت . خبر ندارین . شخص دیگه ای هست اینجا که هر چند وقت یک بار یه فرم رو میاره تو امپاس . اعجوبه آیه . کم کم آشنا میشین ... . نه فرشته جون ؟
نوشته اصلی توسط jellyfish برو جانم . از ما که گذشت . خبر ندارین . شخص دیگه ای هست اینجا که هر چند وقت یک بار یه فرم رو میاره تو امپاس . اعجوبه آیه . کم کم آشنا میشین ... . نه فرشته جون ؟ حیف ما دیگه کمتر می تونیم بیایم فروم باید بریم بشینیم بخونیم واسه کنکور ارشد 5 ماه دیگه بیشتر نمونده
اوو بچه درسخوناش پیدا شدن ..... بعــــــــــــــــــله خانم عروس دریای
نوشته اصلی توسط F.Fakhari اوو بچه درسخوناش پیدا شدن ..... بعــــــــــــــــــله خانم عروس دریای ای باباع خواهــــــــــــــــــر دست رو دلم
بسیار هم عالـــــــــــــی
اینجا تو لاگ من چه خبره یه مدت رفتیم سفرا ، از نبود ما سوء استفاده می کنید