مشاهده RSS Feed

Codex

سر دردم بر طبیب آسان نبود...

به این مطلب امتیاز بدهید
توسط در تاریخ 4th March 2015 در ساعت 11:07 AM (1274 بازدیدها)
سر دردم بر طبیب آسان نبود گفت: تب داری، غلط کرد، آن نبود
نوش دارو داد و آن سودی نداشت گل شکر فرمود و آن درمان نبود
بر طبیبم سوز دل پوشیده ماند ورنه اشک دیده‌ام پنهان نبود
من بکوشیدم که: گویم حال خویش دل به دست و نطق در فرمان نبود
عشق را هم عاشقی داند که: چیست؟ عشق دانستن چنین آسان نبود
از دلیل این درد را نتوان شناخت در کتاب این نکته را برهان نبود
گر چه آهم برده بود از چهره رنگ اشک چشمم کمتر از باران نبود
جان به یاد دوست می‌رفت از تنم این چنین جان دادنی ارزان نبود
از فراق اندیشه‌ای می‌کرد دل ورنه، بالله، کم سخن در جان نبود
ای که گفتی: چاره می‌دانم ترا اوحدی نیز این چنین نادان نبود
چاره‌ی من وصل بود، اما چه سود؟ کان ستمگر بر سر پیمان نبود


Hossein این نویسه را میپسندد.

Submit "سر دردم بر طبیب آسان نبود..." to Facebook Submit "سر دردم بر طبیب آسان نبود..." to Digg Submit "سر دردم بر طبیب آسان نبود..." to del.icio.us Submit "سر دردم بر طبیب آسان نبود..." to StumbleUpon Submit "سر دردم بر طبیب آسان نبود..." to Google

برچسب ها: هیچ یک ویرایش برچسب ها
دسته بندی ها
دسته بندی نشده

نظرات



Powered by vBulletin
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.
Content Relevant URLs by vBSEO 3.6.0
Persian Language By Ustmb.ir
این انجمن کاملا مستقل بوده و هیچ ارتباطی با دانشگاه علوم و فنون مازندران و مسئولان آن ندارد..این انجمن و تمامی محتوای تولید شده در آن توسط دانشجویان فعلی و فارغ التحصیل ادوار گذشته این دانشگاه برای استفاده دانشجویان جدید این دانشگاه و جامعه دانشگاهی کشور فراهم شده است.لطفا برای اطلاعات بیشتر در رابطه با ماهیت انجمن با مدیریت انجمن ارتباط برقرار کنید
ساعت 02:12 PM بر حسب GMT +4 می باشد.