پیگیری یک درخواست :)
توسط
در تاریخ 23rd May 2014 در ساعت 08:19 PM (1948 بازدیدها)
سلام به همگی دوستان و عزیزان
خب تقریبا یکی دو سالی میشد (شد واقعا؟!) که انجمن نیومده بودم و دلایلم هم خیلی قوی بود .
الان میخوام یه آپدیتی داشته باشم بر آنچه گذشت :)
خلاصه و تویترواری مینوسم که دیگه نرم بالای منبر : دی
خب من خیلی تلاش کردم برای یکسری چیزهایی - یادتون میاد قبلا دقیقا یک سال پیش یک هفته کمتر::)) تو (یه درخواست فقط ) گفته بودم این مسیر زندگیمو واقعا تغییر میده ؟ راست گفتم واقعا داد :دی
من تو سراسری بخاطر استرس فراوون ناک اوت شدم و بعدا تو غیرانتفاعی فریدونکار مهندسی نرم افزار قبول شدم . دپرس از اینکه چرا من اینطور خراب کردم داشتم تو نا امیدی دست و پا میزدم که یک عزیزی بهم قوت قلب داد و گفت برای آزاد بخون انشالله موفق میشی . تلاش کردم و بلطف خدا علوم تحقیقات تهران قبول شدم (قضیه انتخاب رشته هم حتما یادتون هست کدوم دانشگاه بهتره ؟ علوم تحقیقات مازندران؟ علوم تحقیقات آیت الله آملی یا دانشگاه آزاد ساری؟)
حرکت بعدی من گرفتن کار بود که اونم بلطف خدا تو چندتا از بهترین شرکتهای کشور و خاورمیانه اپلای کردم و قبول شدم :onion (59):و باز طی یک حرکت انتحاری بخاطر دانشگاه تهران یک شرکت مالی تو بابل رو انتخاب کردم که هم به ارشدم برسم هم به کارم و به بقیه امورات زندگی انشالله .
نتیجه ؟ هیچی توشرکت جدید اومدن همانا دانشگاه تهران از دست رفتن همانا و چندماه بعد استعفا دادن از شرکت معظم همان !:onion (52):
خلاصه حسابی مسیرهای زیبای زندگی رخ نمودن تا اینجا (شوخی میکنم )
و واقعا اگه لطف و کرم خدا رو ندیده بودم تا حالا سر به بیابون باید میزاشتم :-)
بگذریم
خلاصه این شد که من الان دارم ارشد مهندسی نرم افزار تو واحد علوم و تحقیقات آیت الله آملی درس میخونم و خدارو بینهایت شاکرم که هوای من رو با توجه به همه تصمیمات و حرکات محیرالعقولم داشت و نذاشت آب تو دلم تکون بخوره.
من شاید تصمیمات عجیبی گرفته باشم و بقول یکی از دوستانم (محمد فاضل زاده که هر بار میبینه میگه: گل بر سری باید بری بمیری با این تصمیماتت و الخ :O اما سر سوزنی پشیمون نیستم از تصمیماتم چون اعتقاد دارم تصمیماتم درست بوده تو اون شرایط زمانی .
من فقط احساس تاسف میکنم از اینکه نتونستم به قولهایی که داده بودم عمل کنم و واقعا تلاش کردم اما بنظر میاد کافی نبوده و خب شرایطم بر اساس پیش بینی های من پیش نرفت.:(
دوستان عزیزم در این بین واقعا هوامو داشتن مهدی علیرضا و ناصر محسن خصوصا همیشه همه جوره پشتیبانم بودن و واقعا برادرانه ازم حمایت میکردن . :onion (7):
من هیچوقت محبت کسایی که در حقم خوبی کردن رو فراموش نمیکنم و همیشه از خدا براشون بهترینهای دنیا رو اخرت رو میخوام خصوصا خصوصا عزیزانم .ممکنه بهشون چیزی نگم یا فرصتی دیگه پیش نیاد اما کسایی که منو میشناسن میدونن شاید یه جاهایی باهاشون بد حرف زدم بد رفتار کردم ولی قطعا پشت تمام حرفا و کارام یه دلیل بزرگی هست و بوده . (خصوصا شما سه چهار نفر احساساتی نشید :دی )
من بینهایت به معنای واقعی کلمه از خدا سپاسگذارم که دوستان و عزیزان پاک و با خدا و مهربونی اطراف من قرار داد و خود خدا هم بینهایت نسبت به من حقیر لطف داشت . تو زمانی که واقعا از دانشگاه و کار نا امید بودم انچنان لطفشو بهم نشون داد که تا مدتها مبهوت بودم . خدای بزرگی که کم نذاشت برام .
امیدوارم من حقیر هم دوست خوبی برای دوستان و عزیزانم باشم. و این بود خلاصه ای موجز از انچه گذشت :دی
قدر دوستاتون خصوصا دوستان پاک و با خداتون رو بدونید که دوست خوب از نعمتهای فوق العاده خداست خصوصا دوستایی که تو سختی هواتون رو داشته باشن یه جواهر نابن .
قدر خدا رو بدونید قبل از هرچیزی بخاطر همه چیزهایی که بهتون داده و نداده و بهتون اطمینان میدن بچه ها اگر بخدا اعتماد کنید مطمئن باشید کمکتون میکنه و هواتونو داره . تو سختی ها نا امید نشید واقعا خدای محشری داریم.
تو نماز ها و دعاهاتون ما رو هم دعا کنید و امیدوارم این نوشته های خیلی خلاصه ام : دی یه تلنگری به هممون باشه که قدر چیزهایی که داریم رو بهتر بدونیم و از کسایی که برامون با ارزشند تشکر کنیم .
التماس دعای فراوان
سید حسین حسن پور
23 می 2014