صفحه 13 از 28 اولیناولین ... 38910111213141516171823 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 121 تا 130 از مجموع 279
Like Tree62نفر پسندیدند

موضوع: داستان های کوتاه

  1. #121
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49
    نقل قول نوشته اصلی توسط freshte نمایش پست ها
    محبت به کسی که لیاقت محبت را ندارد اسراف در محبت است
    از کجا باید تشخیص داد؟


  2. #122
    بنیانگذار
    تاریخ عضویت
    2010 January
    محل سکونت
    زیر سایه خدا
    سن
    37
    ارسال ها
    1,308
    تشکر
    2,923
    تشکر شده 2,205 بار در 886 پست
    نوشته های وبلاگ
    37
    نقل قول نوشته اصلی توسط NIIT نمایش پست ها
    یعنی حتی اگه لیاقت هم نداشته باشن بازم باید کمک کرد؟ آخه چرا؟ یکی برام توضیح قانع کننده بده؟ من نمیتونم این موضوع رو هضم کنم!؟ کسی که لیاقت نداره یعنی نداره دیگه خوب چرا زورکی؟ البته قبول دارم که لیاقت آدما رو فقط خدا میتونه تشخیص بده اما آدما وقتی کسی دورشون نباشن ، رفتارای بدی داشته باشن، خودخواه باشن و ناپسندانه با دیگران و اطرافیان برخورد کنن یعنی نمیخوان دیگه چرا به اجبار؟ اونوقت ارزش کمک پایین نمیاد؟
    اینجا حرفی در مورد لیاقت نداشتن اطرافیان نزده بنظرم .
    اینکه طرف لیاقت نداره خوب بحثش مشخصه نباید وقتتون رو حرومش کنید .
    اما یه موقع هست شما خبر ندارید . اینجا باید پیشفرض رو بر خوب بودن افراد مقابل بزارید و شما هم خوب باشید ( این هم عموما باعث ضربه خوردن فرد خوب میشه! اما خب به نکته آخر توجه کنید) . ممکنه افراد برخوردهای نسجنیده داشته باشن! و این بخاطر ندونستن باشه بی اطلاعی باشه . اینجا نظر شخصی من اینه که باید به این افراد فرصت داد زمانی که علم پیدا کردند اگر دوباره بدی کردند باید کنار گذاشته بشن نه اینکه قبل از اینکه آگاه بشن ولشون کرد .
    بازم میگم این تز منه . سر این تز هم آدم ممکنه خیلی سختی بکشه ولی خب شما از هر دست بدی قطعا از همون دست هم میگیری . اگر خوبی کنی در حق افراد قطعا در حق شما خوبی میشه .
    خدا دنیا رو بر این اساس قرار داد و نباید بدی افراد باعث بشه شما دست از خوبی کردن بکشید . منظور من این نیست که به کسی که بشما دائما بدی میکنه خوبی کنید . منظورم اینه که اون فرد یا افراد باعث نشدن دید شما نسبت به بقیه هم بد بشه و از خوب بودن مقابل سایرین دست بکشید .

    توکل بخدا
    http://DeepLearning.ir
    اولین و تنها مرجع یادگیری عمیق ایران


    هرکس از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من




  3. #123
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 July
    محل سکونت
    قائمشهر
    ارسال ها
    410
    تشکر
    646
    تشکر شده 881 بار در 386 پست
    نوشته های وبلاگ
    6
    من تاکید کردم و گفتم (((بجاش))) فکر میکنم شما همه جای گفته منو دیدید جز این قسمتو!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    انسان عاقل اونقدر فهمو شعور داره که بفهمه کی داره ازش سوء استفاده میکنه کی ازش سوء استفاده نمیکنه.و میتونه هر جا که لازمه جلو سوء استفاده رو بگیره.ببخشید چرا شما همیشه قسمت منفی مطلب رو برداشت میکنید چرابه قسمت+++ توجه نمیکنید.فکر کنید آدمی قبلا به شما بدی کرده و حالا مثلا داره غرق میشه یا به کمک نیاز داره یعنی واقعا شما می ایستید و به غرق شدنش نگاه میکنید!!!!!شما میتونید برداشت های مختلفی از یک موضوع داشته باشید این بستگی به درک شما از موضوع داره.....ولی همیشه سعی کنید قسمت +++ موضوع رو ببینید.


    برایت دعا می کنم که ای کاش خدا از تو بگیرد هر آنچه را که خدا را از تو می گیرد...






  4. #124
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49
    نقل قول نوشته اصلی توسط Master نمایش پست ها
    باید به این افراد فرصت داد زمانی که علم پیدا کردند اگر دوباره بدی کردند باید کنار گذاشته بشن نه اینکه قبل از اینکه آگاه بشن ولشون
    بله....

    نقل قول نوشته اصلی توسط Master نمایش پست ها
    اگر خوبی کنی در حق افراد قطعا در حق شما خوبی میشه .
    درسته...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Master نمایش پست ها
    منظورم اینه که اون فرد یا افراد باعث نشدن دید شما نسبت به بقیه هم بد بشه و از خوب بودن مقابل سایرین دست بکشید .
    قطعا اینطور نخواهد بود


    نقل قول نوشته اصلی توسط Master نمایش پست ها
    اینکه طرف لیاقت نداره خوب بحثش مشخصه نباید وقتتون رو حرومش کنید .
    و بیشتر مقصودم این بود...


    ممنون از توضیحاتتون


  5. #125
    بنیانگذار
    تاریخ عضویت
    2010 January
    محل سکونت
    زیر سایه خدا
    سن
    37
    ارسال ها
    1,308
    تشکر
    2,923
    تشکر شده 2,205 بار در 886 پست
    نوشته های وبلاگ
    37
    نقل قول نوشته اصلی توسط f.farzanegan نمایش پست ها
    من تاکید کردم و گفتم (((بجاش))) فکر میکنم شما همه جای گفته منو دیدید جز این قسمتو!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    انسان عاقل اونقدر فهمو شعور داره که بفهمه کی داره ازش سوء استفاده میکنه کی ازش سوء استفاده نمیکنه.و میتونه هر جا که لازمه جلو سوء استفاده رو بگیره.ببخشید چرا شما همیشه قسمت منفی مطلب رو برداشت میکنید چرابه قسمت+++ توجه نمیکنید.فکر کنید آدمی قبلا به شما بدی کرده و حالا مثلا داره غرق میشه یا به کمک نیاز داره یعنی واقعا شما می ایستید و به غرق شدنش نگاه میکنید!!!!!شما میتونید برداشت های مختلفی از یک موضوع داشته باشید این بستگی به درک شما از موضوع داره.....ولی همیشه سعی کنید قسمت +++ موضوع رو ببینید.
    پست قبلی منو اگه بخونید به این نکته حرف شما اشاره شده که کاملا هم درست هست .
    من شخصا سر صحبتم به صحبت بعدی شما با فرشته خانوم بود . اونجا کمی هم تنویر افکار کردم .
    بعد یه مطلب دیگه اینکه فهم اینکه یکی داره ازتون سوءاستفاده میکنه - در زمان مورد سوءاستفاده قرار گرفتن-! براتون مشخص نمیشه. یعنی زمانی میفهمید که ازتون سوءاستفاده شده - یا به رفتار یا کاری این عنوان رو میدید - که یا کار از کار گذشته و به این حس رسیدید! البته عموما اینطوره و نه همیشه . مگه اینکه خیلی تیز و باهوش باشید و اجازه سوء استفاده رو از همون اول ندید! وگرنه در زمان وقوعش شما حتی به دهنتون هم نمیرسه که یکی داره ازتون سوءاستفاده میکنه! .

    توکل بخدا
    http://DeepLearning.ir
    اولین و تنها مرجع یادگیری عمیق ایران


    هرکس از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من




  6. #126
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49

    Question ملانصرالدین و عدالت خدا

    می خوام واستون یه حکایت تعریف کنم.

    می گن زمانای قدیم یه روز 3 تا پسر بچه میرن پیش ملا نصرالدین میگن ما 10 تا گردو داریم میشه اینارو با عدالت بین ما تقسیم کنی؟

    ملا می گه با عدالت آسمونی یا عدالت زمینی؟

    بچه ها میگن خوب عدالت آسمونی بهتره با عدالت آسمونی تقسیم کن.

    ملا 8 تا گردو می ده به اولی 2 تا می ده به دومی دو پس گردنی محکم هم می زنه یه سومی

    بچه ها شاکی میشن می گن این چه عدالتیه ملا؟

    ملا می گه خدا هم نعمتاشو بین بنده هاش همینجوری تقسیم کرده




    زندگی بافتن یک قالیست
    نه همان نقش ونگاری که خودت می خواهی
    نقشه را اوست که تعیین کرده
    تو در این بین فقط می بافی
    نقشه را خوب ببین
    نکند آخر کار قالی زندگی ات را نخرند
    http://www.iran-eng.com/showthread.p...AE%D8%AF%D8%A7


    * برام یه سوالی ایجاد شده؟ ممنون میشم کسی پاسخ قانع کننده بفرسته..........
    اینکه ، یعنی خدا عدالتش اینه؟ یعنی به یکی زیاد میده به یکی یه کم و به یکی هم هیچی؟ عدالت خدا یعنی این؟
    ممنون میشم نظر بذارین .....


  7. #127
    بنیانگذار
    تاریخ عضویت
    2010 January
    محل سکونت
    زیر سایه خدا
    سن
    37
    ارسال ها
    1,308
    تشکر
    2,923
    تشکر شده 2,205 بار در 886 پست
    نوشته های وبلاگ
    37
    نقل قول نوشته اصلی توسط NIIT نمایش پست ها
    * برام یه سوالی ایجاد شده؟ ممنون میشم کسی پاسخ قانع کننده بفرسته.......... اینکه ، یعنی خدا عدالتش اینه؟ یعنی به یکی زیاد میده به یکی یه کم و به یکی هم هیچی؟ عدالت خدا یعنی این؟ ممنون میشم نظر بذارین .....
    اینجا بد گفته .
    فرق خدا با ملانصرالدین اینه که خدا بر حسب ظرفیت وجودی افراد کارهای خوب - بد - و تفاوت امتحانات و ابتلائات و اینکه چه چیزی به صلاحشون هست و یا نیست نعمات و ... رو تقسیم میکنه .
    زمانی که به یکی زیاد داده میشه به یکی کم حفتشون در حال امتحان پس دادن هستن . خیلی ها رو دیدید که بعد از مدتی ثروت زیادشون از بین رفت و از اون طرف خیلی های دیگه که آه در بساط نداشتن ثروت هنگفتی بدست اوردن . این گردونه دائما در حال چرخشه و از یکی به دیگری منتقل میشه .
    برای همین نباید صرف اینکه تفاوتی هست شاکی بشید و بگید پس عدالت خدا کو؟
    یکی از استادهای من یه موقع حرفی خیلی قشنگی بهم زد . گفت کار دنیا و خدا مثل این میمونه که پای فرد رو با یه طناب بستن و فرد رو از یه ارتفاع خیلی زیاد بطرف پایین پرت میکنن .
    یکبار زمانی که فاصله فرد از زمین خیلی زیاده یهو متوقف میشه
    دفعه بعد دوباره میره بالا و باز پرت میشه پایین و این بار از فاصله کمتری از زمین نسبت به قبل متوقف میشه .
    و این کار هی تکرار و تکرار میشه و فرد رو از اون ارتفاع به پایین پرت میکنن و دائما فاصله اون از زمین کم و کمتر میشه .

    خیلی ها همون اول در جا میزنن .
    بعضی ها تو مرحله بعد میبرن .
    سختی هر مرحله بیشتر از قبل میشه .
    اما اگه کسی تا آخرش تحمل کنه . خدا تمام خوبی های زندگی دنیا رو بهش میده .
    سختی و مشکلات زندگی مثل همین سقوط آزاد هست . خیلی ها همون اوائل خودشونو میبازن . برای مرحله بعد سختی بیشتری رو تحمل میکنن تا عیار فرد مشخص بشه . وقتی که سربلند بیرون اومد خدا همه چیز بهش میده .

    هرمرحله ای که از بسلامت میگزرید یه دستاورد تازه برای فرد داره و بی پاداش نیست اما خیلی ها اینو فراموش میکنن که چه چیزی در انتظارشونه و بعد سختی هایی که نهایتا تموم میشن آسونی و پاداشی وجود داره.

    توکل بخدا
    http://DeepLearning.ir
    اولین و تنها مرجع یادگیری عمیق ایران


    هرکس از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من




  8. #128
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49
    نقل قول نوشته اصلی توسط Master نمایش پست ها
    یکی از استادهای من یه موقع حرفی خیلی قشنگی بهم زد . گفت کار دنیا و خدا مثل این میمونه که پای فرد رو با یه طناب بستن و فرد رو از یه ارتفاع خیلی زیاد بطرف پایین پرت میکنن .
    یکبار زمانی که فاصله فرد از زمین خیلی زیاده یهو متوقف میشه
    دفعه بعد دوباره میره بالا و باز پرت میشه پایین و این بار از فاصله کمتری از زمین نسبت به قبل متوقف میشه .
    و این کار هی تکرار و تکرار میشه و فرد رو از اون ارتفاع به پایین پرت میکنن و دائما فاصله اون از زمین کم و کمتر میشه .
    زیبا فرمودین....
    ممنون


  9. #129
    بنیانگذار
    تاریخ عضویت
    2010 January
    محل سکونت
    زیر سایه خدا
    سن
    37
    ارسال ها
    1,308
    تشکر
    2,923
    تشکر شده 2,205 بار در 886 پست
    نوشته های وبلاگ
    37

    جوجه عقاب زشت!

    جوجه عقاب بالهای کاکائو رنگ زشت خود را به آسمان باز کرده بود و در باغچه حیاط صاحب خانه به پرندگان در حال پرواز چشم دوخته بود

    جوجه مرغها و جوجه خروس های دورو برش مشغول چریدن بودن

    جوجه عقاب در ابتدا خیال میکرد که یک جوجه خروس است ولی از نوع زشتش بدون تاج و پرو بالهای رنگی

    اما نمی فهمید چرا جوجه خروسها در هیچ موردی اورا درک نمی کنند و او نیز نمیفهمد که درد جوجه خروسها چیست

    دائم از پرواز برای آنها میگفت گاهی ساعت ها با آنها درد و دل میکرد و در آخر جز خستگی برایش هیچ نمی ماند و پشیمان میشد

    ولی نیازش به درد و دل او را دوباره وادار میکرد که به بهانه دیگری لااقل با جوجه مرغان صحبت کند حتی چند شبی نیز با آنها سر کرده بود.

    مجبور بود روزها تمام حرکات پرندگان درحال پرواز را رصد کند و شبها هنگامی که همه میخوابیدند و او تنهای تنها میشد به پشت خانه رفته و

    پرواز کردن تمرین کند تا شاید روزی بتواند در آسمان پرواز کند.روز و شب او شده بود پرواز، از خواب و خوراکش افتاده بود

    همه چیز برایش بی معنا شده بود و تنها پرواز بود که شوق زنده ماندن در او را به وجود آورده بود

    تازه دریافته بود که با جوجه خروس ها و جوجه مرغها فرق دارد تازه یافته بود "کبوتر با کبوتر باز با باز کند پرواز"


    کم کم پریدن را آموخته بود و تا حدی میتوانست تا سقف خانه پرواز کند

    صاحب خانه که فهمیده بود او پرواز آموخته است از ترس آنکه بقیه پرندگان نیز پرواز بیاموزند همه را در قفس حبس کرد غافل از آنکه مرغ و خروس نمی توانند پرواز کنند

    جوجه عقاب دیوانه وار خود را به میله های قفس می کوبید و پرندگان فقط به او نگاه میکردند

    ناگهان میله اول شکست پرندگان دیگر روحیه گرفتند همه به سوی میله ها حمله ور شدند و میله ها را شکستند و آزد و رها شدند ولی فقط

    جوجه عقاب زشت بود که پرید و پرواز کرد

    توکل بخدا
    http://DeepLearning.ir
    اولین و تنها مرجع یادگیری عمیق ایران


    هرکس از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من




  10. #130
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49

    ماجراي طنز

    روزي مردي به سفر ميرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه ميشود که هتل به کامپيوتر مجهز است . تصميم ميگيرد به همسرش ايميل بزند . نامه را مينويسد اما در تايپ ادرس دچار اشتباه ميشود و بدون اينکه متوجه شود نامه را ميفرستد . در اين ضمن در گوشه اي ديگر از اين کره خاکي ، زني که تازه از مراسم خاک سپاري همسرش به خانه باز گشته بود با اين فکر که شايد تسليتي از دوستان يا اشنايان داشته باشه به سراغ کامپيوتر ميرود تا ايميل هاي خود را چک کند . اما پس از خواندن اولين نامه غش ميکند و بر زمين مي افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش ميرود و مادرش را بر نقش زمين ميبيند و در همان حال چشمش به صفحه مانيتور مي افتد:

    گيرنده : همسر عزيزم
    موضوع : من رسيدم

    ميدونم که از گرفتن اين نامه حسابي غافلگير شدي . راستش انها اينجا کامپيوتر دارند و هر ** به اينجا مي اد ميتونه براي عزيزانش نامه بفرسته . من همين الان رسيدم و همه چيز را چک کردم . همه چيز براي ورود تو رو به راهه . فردا ميبينمت . اميدوارم سفر تو هم مثل سفر من بي خطر باشه . واي چه قدر اينجا گرمه !!

    ماجراي طنز


 

 

کاربران برچسب خورده در این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

نمایش برچسب‌ها

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  


Powered by vBulletin
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.
Content Relevant URLs by vBSEO 3.6.0
Persian Language By Ustmb.ir
این انجمن کاملا مستقل بوده و هیچ ارتباطی با دانشگاه علوم و فنون مازندران و مسئولان آن ندارد..این انجمن و تمامی محتوای تولید شده در آن توسط دانشجویان فعلی و فارغ التحصیل ادوار گذشته این دانشگاه برای استفاده دانشجویان جدید این دانشگاه و جامعه دانشگاهی کشور فراهم شده است.لطفا برای اطلاعات بیشتر در رابطه با ماهیت انجمن با مدیریت انجمن ارتباط برقرار کنید
ساعت 05:35 PM بر حسب GMT +4 می باشد.