صفحه 3 از 28 اولیناولین 12345678131823 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 از مجموع 279
Like Tree62نفر پسندیدند

موضوع: داستان های کوتاه

  1. #21
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49
    قابلی نداشت دوست عزیز ......


  2. #22
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49

    Post آبجی خانم

    داستان زندگی آبجی خانم
    نویسنده اون صادق هدایت هست
    درمورد زندگی خانمی میگه که سر در گمی ای در زندگیش ایجاد شده و کسی نیست که اونو نجاتش بده و ممکنه دست به کارهایی نامعقول بزنه و ....
    دیگه باقیشو بخونین
    امیدوارم خوشتون بیاد
    و در نهایت بگین از چه نوع داستانهایی علاقه دارین تا اگه تونستم اونا رو براتون بذارم
    بااحترام،niit


    فایل های پیوست شده
    • نوع فایل: zip Abji-khanom.zip (77.3 کیلو بایت,  این فایل 2 بار دانلود شده است)
    ویرایش توسط NIIT : 30th August 2011 در ساعت 05:50 PM

  3. #23
    بنیانگذار
    تاریخ عضویت
    2010 January
    محل سکونت
    زیر سایه خدا
    سن
    37
    ارسال ها
    1,308
    تشکر
    2,923
    تشکر شده 2,205 بار در 886 پست
    نوشته های وبلاگ
    37
    یه توضیح میدادید بد نبودا


    توکل بخدا
    http://DeepLearning.ir
    اولین و تنها مرجع یادگیری عمیق ایران


    هرکس از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من




  4. #24
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49
    این یک داستان ، حالا از واقعی بودن یا نبودن اون زیاد اطلاع ندارم
    ولی....داستان که نیاز به توضیح نداره
    باید از نظر شما چه توضیحی میدادم
    بفرمایین تا بتونم خدمتتون عرض کنم


  5. #25
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 May
    محل سکونت
    IRAN :D
    ارسال ها
    738
    تشکر
    1,825
    تشکر شده 1,056 بار در 493 پست
    نوشته های وبلاگ
    15
    نقل قول نوشته اصلی توسط NIIT نمایش پست ها
    این یک داستان ، حالا از واقعی بودن یا نبودن اون زیاد اطلاع ندارم
    ولی....داستان که نیاز به توضیح نداره
    باید از نظر شما چه توضیحی میدادم
    بفرمایین تا بتونم خدمتتون عرض کنم
    l مثلا یه توضیحی کوتاهی درمورد اسم داستان یا اینکه در مورد چی هست
    اگه اینطور بود خوب بودااااا

    رازی است در سادگی، که همگان نمی‌دانند

  6. #26
    بنیانگذار
    تاریخ عضویت
    2010 January
    محل سکونت
    زیر سایه خدا
    سن
    37
    ارسال ها
    1,308
    تشکر
    2,923
    تشکر شده 2,205 بار در 886 پست
    نوشته های وبلاگ
    37
    مثلا داستان از صادق هدایته و در مورد زندگی یه دختر خانومیه که بهش میگن آبجی خانوم و ...
    یه مختصر توضیحی از داستان و نویسنده اش و ویژگی خاصی که باعث شده اینو بزارین بگین تا کسی که میدا بدونه با چی طرفه و با توضیحاتی که میدین بدونه این اون چیزی هست که دنبالشه یا نه


    توکل بخدا
    http://DeepLearning.ir
    اولین و تنها مرجع یادگیری عمیق ایران


    هرکس از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من




  7. #27
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49

    Smile نقطه ضعف = نقطه قوت

    كودكي ده ساله كه دست چپش در يك حادثه رانندگي از بازو قطع شده بود ، براي تعليم فنون رزمي جودو به يك استاد سپرده شد. پدر كودك اصرار داشت استاد از فرزندش يك قهرمان جودو بسازد استاد پذيرفت و به پدر كودك قول داد كه يك سال بعد
    مي تواند فرزندش را در مقام قهرماني كل باشگاه ها ببيند.
    در طول شش ماه استاد فقط روي بدن سازي كودك كار كرد و در عرض اين شش ماه حتي يك فن جودو را به او تعليم نداد. بعد از 6 ماه خبررسيد كه يك ماه بعد مسابقات محلي در شهر برگزار مي شود.استاد به كودك ده ساله فقط يك فن آموزش داد و تا زمان برگزاري مسابقات فقط روی آن تك فن كار كرد.سر انجام مسابقات انجام شد و كودك توانست در ميان اعجاب همگان با آن تك فن همه حريفان خود را شكست دهد!
    سه ماه بعد كودك توانست در مسابقات بين باشگاه ها نيز با استفاده از همان تك فن برنده شود و سال بعد نيز در مسابقات كشوري، آن كودك يك دست موفق شد تمام حريفان
    را زمين بزند و به عنوان قهرمان سراسري كشورانتخاب گردد.
    وقتي مسابقات به پايان رسيد، در راه بازگشت به منزل، كودك از استاد رازپيروزي اش را پرسيد. استاد گفت: "دليل پيروزي تو اين بود كه اولاً به همان يك فن به خوبي مسلط بودي، ثانياً تنها اميدت همان يك فن بود، و سوم اينكه راه شناخته شده
    مقابله با اين فن ، گرفتن دست چپ حريف بود كه تو چنين دستي نداشتي!
    ياد بگير كه در زندگي ، از نقاط ضعف خود به عنوان نقاط قوت خود استفاده كني.
    راز موفقيت در زندگي ، داشتن امكانات نيست ، بلكه استفاده از

    "بي امكاني" به عنوان نقطه قوت است."


  8. #28
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 May
    محل سکونت
    IRAN :D
    ارسال ها
    738
    تشکر
    1,825
    تشکر شده 1,056 بار در 493 پست
    نوشته های وبلاگ
    15
    اگه همه مون یاد بگیریم این باور رو تو خودمون رشد بدیم به جاهایی میرسیم که هیچکس فکرشو نمیکنه
    مثلا موفقیت های ایران براساس تحریم

    رازی است در سادگی، که همگان نمی‌دانند

  9. #29
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49
    چی بگم.......................؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


  10. #30
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49

    Smile همه چيز بستگي به ديدگاه شما دارد:

    استادي قبل از شروع کلاس فلسفه اش در حالي که وسايلي را به همراه داشت در کلاس حاضر شد. وقتي کلاس شروع شد بدون هيچ کلامي شيشه خالي سوس مايونزي را برداشت و با توپ هاي گلف شروع کرد به پر کردن آن.
    سپس از دانشجويان پرسيد که آيا شيشه پر شده است؟ آنها تاييد کردند. در همين حال استاد سنگريزه هايي را از پاکتي برداشت و در شيشه ريخت و به آرامي شيشه را تکان داد.
    سنگريزه ها با تکان استاد وارد فضاهاي خالي بين توپ هاي گلف شدند و استاد مجددا پرسيد که آيا شيشه پر شده است يا نه؟ دانشجويان پذيرفتند که شيشه پر شده است.
    اين بار استاد بسته اي از شن را برداشت و در شيشه ريخت و شن تمام فضاي هاي خالي را پر کرد. استاد بار ديگر پرسيد که آيا باز شيشه پر شده است؟ دانشجويان به اتفاق گفتند: بله!
    استاد اين بار دو ظرف از شکلات را به حالت مايع در آورد و شروع کرد به ريختن در همان شيشه به طوري که کاملا فضاهاي بين دانه هاي شن نيز پر شود. در اين حالت دانشجويان شروع کردند به خنديدن.
    وقتي خندين دانشجويان تمام شد استاد گفت: "حالا"، " مي خواهم بدانيد که اين شيشه نمادي از زندگي شماست. توپ هاي گلف موارد مهم زندگي شما هستند مانند: خانواد، همسر، سلامتي و دوستان و اميالتان است. چيز هايي که اگر ساير موارد حذف شوند زندگي تان چيزي کم نخواهد داشت. سنگريزه ها در واقع چيز هايي مهم ديگري هستند مانند شغل، منزل و اتومبيل شماست. شن ها همان وسايل و ابزاري کوچکي هستند که در زندگي تان از آنها استفاه مي کنيد.
    و اين طور صحبتش را ادامه داد: اگر شما شن را در ابتدا در شيشه بريزيد در اين صورت جايي براي سنگريزه ها و توپ هاي گلف وجود نخواهد داشت. و اين حقيقتي است که در زندگي شما هم اتفاق مي افتد. اگر تمام وقت و انر ِ ژي خود را بر روي مسائل کوچک بگذاريد در اين صورت هيچگاه جايي براي مسائل مهم تر نخواهيد داشت.
    به چيز هاي مهمي که به شاد بودن شما کمک مي کنند توجه کنيد.در ابتدا به توپ هاي گلف توجه کنيد که مهم ترين مسئله هستند. اولويت ها را در نظر آوريد و باقي همه شن هستند و بي اهميت.
    دانشجويي دستش را بلند کرد و پرسيد: پس شکلات نماد چيست؟
    استاد لبخند زد و گفت: خوشحالم که اين سئوال را پرسيدي! و گفت: نقش شکلات فقط اين است که نشان دهد مهم نيست که چه مقدار زندگي شما کامل به نظر مي رسد مهم اين است که هميشه جايي براي شيريني وجود دارد.


 

 

کاربران برچسب خورده در این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

نمایش برچسب‌ها

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  


Powered by vBulletin
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.
Content Relevant URLs by vBSEO 3.6.0
Persian Language By Ustmb.ir
این انجمن کاملا مستقل بوده و هیچ ارتباطی با دانشگاه علوم و فنون مازندران و مسئولان آن ندارد..این انجمن و تمامی محتوای تولید شده در آن توسط دانشجویان فعلی و فارغ التحصیل ادوار گذشته این دانشگاه برای استفاده دانشجویان جدید این دانشگاه و جامعه دانشگاهی کشور فراهم شده است.لطفا برای اطلاعات بیشتر در رابطه با ماهیت انجمن با مدیریت انجمن ارتباط برقرار کنید
ساعت 04:09 AM بر حسب GMT +4 می باشد.