صفحه 4 از 28 اولیناولین 123456789141924 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 از مجموع 279
Like Tree62نفر پسندیدند

موضوع: داستان های کوتاه

  1. #31
    بنیانگذار
    تاریخ عضویت
    2010 January
    محل سکونت
    زیر سایه خدا
    سن
    37
    ارسال ها
    1,308
    تشکر
    2,923
    تشکر شده 2,205 بار در 886 پست
    نوشته های وبلاگ
    37
    نقل قول نوشته اصلی توسط freshte نمایش پست ها
    مثلا موفقیت های ایران براساس تحریم
    البته عقب افتادگیش نسبت به پیشرفتش اصلا بحساب نمیاد . متاسفانه یه جوری تا بحال در این مورد صحبت کردن که انگار اگر انقلاب نمیشد و بهتر بگم اگر تحریم نمیشد ایران اصلا پیشرفت نمیکرد و در جا میزد!
    یه نگاه به کره جنوبی و ترکیه کردن دل ادمو اتیش میزنه!!

    توکل بخدا
    http://DeepLearning.ir
    اولین و تنها مرجع یادگیری عمیق ایران


    هرکس از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من




  2. #32
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49

    Unhappy عشق بدون مرز

    داستان در مورد سربازيست که بعد از جنگيدن در ويتنام به خانه بر گشت. قبل از مراجعه به خانه از سان فرانسيسکو با پدر و مادرش تماس گرفت.
    " بابا و مامان" دارم ميام خونه، اما يه خواهشي دارم. دوستي دارم که مي خوام بيارمش به خونه.
    پدر و مادر در جوابش گفتند: "حتما" ، خيلي دوست داريم ببينيمش.
    پسر ادامه داد:"چيزي هست که شما بايد بدونيد. دوستم در جنگ شديدا آسيب ديده. روي مين افتاده و يک پا و يک دستش رو از دست داده. جايي رو هم نداره که بره و مي خوام بياد و با ما زندگي کنه."
    "متاسفم که اينو مي شنوم. مي تونيم کمکش کنيم جايي براي زندگي کردن پيدا کنه.
    "نه، مي خوام که با ما زندگي کنه."
    پدر گفت: "پسرم، تو نمي دوني چي داري مي گي. فردي با اين نوع معلوليت درد سر بزرگي براي ما مي شه. ما داريم زندگي خودمون رو مي کنيم و نمي تونيم اجازه بديم چنين چيزي زندگيمون رو به هم بزنه. به نظر من تو بايستي بياي خونه و اون رو فراموش کني. خودش يه راهي پيدا مي کنه."
    در آن لحظه، پسر گوشي را گذاشت. پدر و مادرش خبري از او نداشتند تا اينکه چند روز بعد پليس سان فرانسيسکو با آنها تماس گرفت. پسرشان به خاطر سقوط از ساختماني مرده بود. به نظر پليس علت مرگ خودکشي بوده. پدر و مادر اندوهگين، با هواپيما به سان فرانسيسکو رفتند و براي شناسايي جسد پسرشان به سردخانه شهر برده شدند.
    شناسايي اش کردند. اما شوکه شدند به اين خاطر که از موضوعي مطلع شدند که چيزي در موردش نمي دانستند.
    پسرشان فقط يک دست و يک پا داشت.
    پدر و مادري که در اين داستان بودند شبيه بعضي از ما هستند. براي ما دوست داشتن افراد زيبا و خوش مشرب آسان است. اما کساني که باعث زحمت و دردسر ما مي شوند را کنار مي گذاريم. ترجيح مي دهيم از افرادي که سالم، زيبا و خوش تيپ نيستند دوري کنيم. خوشبختانه، کسي هست که با ما اينطور رفتار نمي کند. بدون توجه به اينکه چه ناتواني هايي داريم.


  3. #33
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49

    Lightbulb پروانه و پيله

    شکاف کوچکي بر روي پيله کرم ابريشمي ظلاهر شد. مردي ساعت ها با دقت به تلاش پروانه براي خارج شدن از پيله نگاه کرد. پروانه دست از تلاش برداشت. به نظر مي رسيد خسته شده و نمي تواند به تلاش هايش ادامه دهد.
    او تصميم گرفت به اين مخلوق کوچک کمک کند. با استفاده از قيچي شکاف را پهن تر کرد. پروانه به راحتي از پيله خارج شد ، اما بدنش کوچک و بال هايش چروکيده بود.مرد به پروانه همچنان زل زده بود . انتظار داشت پروانه براي محافظت از بدنش بال هايش را باز کند. اما اين طور نشد. در حقيقت پروانه مجبور بود باقي عمرش را روي زمين بخزد، و نمي توانست پرواز کند.
    مرد مهربان پي نبرد که خدا محدوديت را براي پيله و تلاش براي خروج را براي پروانه بوجود آورده. به اين صورت که مايع خاصي از بدنش ترشح مي شود که او را قادر به پرواز مي کند.
    بعضي اوقات تلاش و کوشش تنها چيزي است که بايد انجام دهيم. اگر خدا آسودگي بدون هيچگونه سختي را براي ما مهيا کرده بود در اين صورت فلج مي شديم و نمي توانستيم نيرومند شويم و پرواز کنيم.
    نگران نباشيد، با سختي ها بجنگيد و مطمئن باشيد که بر آنها پيروز خواهيد شد


  4. #34
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 May
    محل سکونت
    IRAN :D
    ارسال ها
    738
    تشکر
    1,825
    تشکر شده 1,056 بار در 493 پست
    نوشته های وبلاگ
    15
    نقل قول نوشته اصلی توسط Master نمایش پست ها
    البته عقب افتادگیش نسبت به پیشرفتش اصلا بحساب نمیاد . متاسفانه یه جوری تا بحال در این مورد صحبت کردن که انگار اگر انقلاب نمیشد و بهتر بگم اگر تحریم نمیشد ایران اصلا پیشرفت نمیکرد و در جا میزد!
    یه نگاه به کره جنوبی و ترکیه کردن دل ادمو اتیش میزنه!!
    نمیشه گفت انقلابش در رشد اش بی تاثیر بوده ممکنه 100 در 100 مکملش نباشه اما تاثیر داشته اینو میشه با مطالعه در ریشه ی تاریخیمون کشف کرد

    رازی است در سادگی، که همگان نمی‌دانند

  5. #35
    بنیانگذار
    تاریخ عضویت
    2010 January
    محل سکونت
    زیر سایه خدا
    سن
    37
    ارسال ها
    1,308
    تشکر
    2,923
    تشکر شده 2,205 بار در 886 پست
    نوشته های وبلاگ
    37
    نقل قول نوشته اصلی توسط freshte نمایش پست ها
    نمیشه گفت انقلابش در رشد اش بی تاثیر بوده ممکنه 100 در 100 مکملش نباشه اما تاثیر داشته اینو میشه با مطالعه در ریشه ی تاریخیمون کشف کرد
    من پیشرفت رو نفی نکردم .
    اما صحبت سر تحریم خود خواسته اس . مثلا ژاپن هم با امریکا جنگ کرد ! و بلایی که امریکا سر ژاپن آورد سر هیچ کشور دیگه ای نیاورد! دوتا بمب اتمی زد دو تا از مراکز صنعتی و مهم ژاپن رو با خاک یکسان کرد! اینا تشنه بخون هم بودن! اما نتیجه چی شد ؟ ژاپن با امریکا تعاملاتش رو حفظ کرد و نتیجش رو ببینید ؟ اولین قدرت اقتصادی دنیا شد! از لحاظ فناوری ببینید ؟
    حالا ما . اول انقلاب دقیقا هرچی تو دانشگاهای ایالات متحده بود اینجا داشتیم هرچی اونور اتفاق می افتاد اینجا هم همینطور بود . دانشمندا و اساتید دانشگاه اون زمان رو مقایسه کنید با حالا! سطح علم اون زمان رو مقایسه کنید با حالا . بعد انقلاب چی ؟ با مغز سقوط کردیم .
    ژاپنی ها حرف قشنگی میزنن یکی از اساتیدمون بنقل از یه سفیر ژاپنی میگفت آمریکا مثل گاو میمونه . ما از شیرش استفاده میکنیم اما شما با شاخش طرفید!!
    نکته حرف من اینه . در نظر بگیرید انقلاب کردیم و یک پتانسیل بسیار قوی وجودداشت حالا تحریم مم نبودیم ببنید الان ماهم گرفته بودیم !!

    توکل بخدا
    http://DeepLearning.ir
    اولین و تنها مرجع یادگیری عمیق ایران


    هرکس از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من




  6. #36
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 May
    محل سکونت
    IRAN :D
    ارسال ها
    738
    تشکر
    1,825
    تشکر شده 1,056 بار در 493 پست
    نوشته های وبلاگ
    15
    وقتی انقلاب شد اونا بودن که سفیرشون رو فراخوندن و رابطه شون رو قطع کردن و بازی مسخره ی تحریم علیه ایران رو راه انداختن متاسفانه اونا با ما رابطشون رابطه ی ارباب رعیتیه نه دو هم تا که بخوان روابط دوستانه و منفعت طلبانه دو جانبه داشته باشن
    وگرنه کی بدش میاد که از علم و فنوریروز بهره ببره نه اینکه همه چی و از صفر شروع کنه

    رازی است در سادگی، که همگان نمی‌دانند

  7. #37
    بنیانگذار
    تاریخ عضویت
    2010 January
    محل سکونت
    زیر سایه خدا
    سن
    37
    ارسال ها
    1,308
    تشکر
    2,923
    تشکر شده 2,205 بار در 886 پست
    نوشته های وبلاگ
    37
    نقل قول نوشته اصلی توسط freshte نمایش پست ها
    وقتی انقلاب شد اونا بودن که سفیرشون رو فراخوندن و رابطه شون رو قطع کردن و بازی مسخره ی تحریم علیه ایران رو راه انداختن متاسفانه اونا با ما رابطشون رابطه ی ارباب رعیتیه نه دو هم تا که بخوان روابط دوستانه و منفعت طلبانه دو جانبه داشته باشن وگرنه کی بدش میاد که از علم و فنوریروز بهره ببره نه اینکه همه چی و از صفر شروع کنه
    شما اگه تاریخ انقلاب رو مطالعه کنید میبنید که خیلی از خیانتها از داخل شده . یکیش تسخیر سفارت امریکاست . شهید بهشتی همون زمان با این کار مخالف بود . یکی سری خودسر دست به این کار زدن . اکبر گنجی یکی از این افراد بود که بعدها دیدید به کجا کشید سرنوشتش و الان کجاست .
    نه تنها آمریکا بلکه شوروی سابق انگلستان و خیلی از دوول دیگه که منافعشون ارتباط با شاه رو ایجاب میکرد از این حرکت منتفع نمیشدن و قطعا خوشحال نبودن و دوست داشتن شاه برگرده اما این دلیل نمیشه ما با دونستن این مطلب شمشیر رو از رو ببندیم و بهانه دست کسی بدیم . همین حالا روابط دیپلماتیک کاملی با کشورهای حوزه خلیج فارس نداریم(بقیه دنیا بماند!)کلی تنش وجود داره ! اما دلیلی داره بهم بزنیم رابطه رو ؟ کی اینجا ضرر میکنه ؟ خود مردم !
    تو مثالی که زدم باید خودتون بگیرید که امریکا مستقیما با ما وارد جنگ نشد! برخلاف ژاپن! یا دوتا شهر بزرگ ما رو نترکوند! برخلاف ژاپن .!
    و قطعا اگر به دشمنی بود دشمنی امریکا با ژاپن بیشتر از ما بود . اما سیاست درست ژآپنی ها اونها رو از اون وضعیت افتضاح به اینجا رسوند و سیاست نادرست ما مارو از دچار این تباهی کرد .

    توکل بخدا
    http://DeepLearning.ir
    اولین و تنها مرجع یادگیری عمیق ایران


    هرکس از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من




  8. #38
    بنیانگذار
    تاریخ عضویت
    2010 January
    محل سکونت
    زیر سایه خدا
    سن
    37
    ارسال ها
    1,308
    تشکر
    2,923
    تشکر شده 2,205 بار در 886 پست
    نوشته های وبلاگ
    37
    بسیار عالی


    توکل بخدا
    http://DeepLearning.ir
    اولین و تنها مرجع یادگیری عمیق ایران


    هرکس از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من




  9. #39
    بنیانگذار
    تاریخ عضویت
    2010 January
    محل سکونت
    زیر سایه خدا
    سن
    37
    ارسال ها
    1,308
    تشکر
    2,923
    تشکر شده 2,205 بار در 886 پست
    نوشته های وبلاگ
    37
    نقل قول نوشته اصلی توسط NIIT نمایش پست ها
    استاد لبخند زد و گفت: خوشحالم که اين سئوال را پرسيدي! و گفت: نقش شکلات فقط اين است که نشان دهد مهم نيست که چه مقدار زندگي شما کامل به نظر مي رسد مهم اين است که هميشه جايي براي شيريني وجود دارد.
    خیلی قشنگ گفته
    خیلی ممنون

    توکل بخدا
    http://DeepLearning.ir
    اولین و تنها مرجع یادگیری عمیق ایران


    هرکس از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من




  10. #40
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49

    Smile هدف زندگي

    سال ها پيش، حاکمي به يکي از سوارکارانش گفت: مقدار سرزمين هايي را که بتواند با اسبش طي کند را به او خواهد بخشيد. همان طور که انتظار مي رفت، اسب سوار به سرعت براي طي کردن هر چه بيشتر سرزمين ها سوار بر اسبش شد و با سرعت شروع کرد به تاختن. با شلاق زدن به اسبش با آخرين سرعت ممکن مي تاخت و مي تاخت. حتي وقتي گرسنه و خسته بود، متوقف نمي شد چون مي خواست تا جايي که امکان داشت سرزمين هاي بيشتري را طي کند.
    وقتي مناطق قابل توجهي را طي کرده بود به نقطه اي رسيد . خسته بود و داشت مي مرد. از خودش پرسيد: چرا خودم را مجبور کردم تا سخت تلاش کنم و اين مقدرا زمين بدست بياروم؟ در حالي که در حال مردن هستم و تنها به يک وجب خاک براي دفن کردنم نياز دارم.
    داستان بالا شبيه سفر زندگي خودمان است. براي بدست آوردن ثروت، قدرت و شهرت سخت تلاش مي کنيم و از سلامتي و زماني که بايد براي خانواده صرف کرد، غفلت مي کنيم تا با زيبايي ها و سرگرمي هاي اطرافمان که دوست داريم مشغول باشيم.
    وقتي به گذشته نگاه مي کنيم. متوجه خواهيم شد که هيچگاه به اين مقدار احتياج نداشتيم اما نمي توان آب رفته را به جوي بازگرداند.
    زندگي تنها پول در آوردن و قدرتمند شدن و بدست آوردن شهرت نيست. زندگي قطعا فقط کار نيست ، بلکه کار تنها براي امرار معاش است تا بتوان از زيبايي ها و لذت هاي زندگي بهره مند شد و استفاده کرد. زندگي تعادلي است بين کار و تفريح، خانواده و اوقات شخصي. بايستي تصميم بگيري که چه طور زندگيت را متعادل کني. اولويت هايت را تعريف کن و بدان که چه طور مي تواني با ديگران به توافق برسي اما هميشه اجازه بده که بعضي از تصميمانت بر اساس غريزه درونيت باشد. شادي معنا و هدف زندگي است. هدف اصلي وجود انسان. اما شادي معناهاي متعددي دارد. چه نوع شادي را شما انتخاب مي کنيد؟ چه نوع شادي روح بلند پروازتان را ارضا خواهد کرد؟


 

 

کاربران برچسب خورده در این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

نمایش برچسب‌ها

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  


Powered by vBulletin
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.
Content Relevant URLs by vBSEO 3.6.0
Persian Language By Ustmb.ir
این انجمن کاملا مستقل بوده و هیچ ارتباطی با دانشگاه علوم و فنون مازندران و مسئولان آن ندارد..این انجمن و تمامی محتوای تولید شده در آن توسط دانشجویان فعلی و فارغ التحصیل ادوار گذشته این دانشگاه برای استفاده دانشجویان جدید این دانشگاه و جامعه دانشگاهی کشور فراهم شده است.لطفا برای اطلاعات بیشتر در رابطه با ماهیت انجمن با مدیریت انجمن ارتباط برقرار کنید
ساعت 11:14 PM بر حسب GMT +4 می باشد.