مشاعره

[Shojaee]

دور از نگاه خیره من ساحل جنوب
افتاد مست عشق در آغوش نور ماه...

"ه" ....

هرچند پير و خسته دل و ناتوان شدم/ هرگه كه ياد روي تو كردم جوان شدم....

[NIIT]

هرچند پير و خسته دل و ناتوان شدم/ هرگه كه ياد روي تو كردم جوان شدم....

ما رفته ایم در دل شبهای ماهتاب
با قایقی به سینه امواج بیکران...
"ن" ...

[nobody]

ما رفته ایم در دل شبهای ماهتاب
با قایقی به سینه امواج بیکران...
"ن" ...

نی حریف هر که از یاری برید
پرده هایش پرده های ما درید

[NIIT]

نی حریف هر که از یاری برید
پرده هایش پرده های ما درید

در این فکرم که دستی پیش آید
ومن ناگه گشایم پر به سویت
در این فکرم که در یک لحظه غفلت
از این زندان خامش پر بگیرم...
"م" ...

[Shojaee]

در این فکرم که دستی پیش آید
ومن ناگه گشایم پر به سویت
در این فکرم که در یک لحظه غفلت
از این زندان خامش پر بگیرم...
"م" ...

مرا می بینی و هردم زیادت میکنی دردم / تو را می بینم و میلم زیادت میشود هردم.....

[nobody]

مرا می بینی و هردم زیادت میکنی دردم / تو را می بینم و میلم زیادت میشود هردم.....

می‌چکد ژاله بر رخ لاله المدام المدام یا احباب
می‌وزد از چمن نسیم بهشت هان بنوشید دم به دم می ناب

[NIIT]

می‌چکد ژاله بر رخ لاله المدام المدام یا احباب
می‌وزد از چمن نسیم بهشت هان بنوشید دم به دم می ناب

بر سینه های پر تپش آب میخورد
دور از نگاه خیره من ساحل جنوب
افتاد مست عشق در آغوش نور ماه...
"ه" ...

[nobody]

بر سینه های پر تپش آب میخورد
دور از نگاه خیره من ساحل جنوب
افتاد مست عشق در آغوش نور ماه...
"ه" ...

هر نگاهی یک سبد لبخند داشت

کاش لبخندها پایان نداشت

سفره ها تشویش آب ونان نداشت

کاش می شد ناز را دزدید و برد

بوسه رابا غنچه هایش چید و برد

کاش دیواری میان ما نبود

بلکه می شد آن طرف تر را سرود

کاش من هم یک قناری می شدم

درتب آواز جاری می شدم

آی مردم من غریبستانی ام

امتداد لحظه ای بارانیم

شهر من آن سو تر از پروازهاست

در حریم آبی افسانه هاست

شهر من بوی تغزل می دهد

هرکه می آید به او گل می دهد

دشتهای سبز , وسعتهای ناب

نسترن , نسرین , شقایق , آفتاب

باز این اطراف حالم را گرفت

لحظه ی پرواز بالم را گرفت

می روم آن سو تو را پیدا کنم

در دل آینه جایی باز کنم

[NIIT]

می روم آن سو تو را پیدا کنم

در دل آینه جایی باز کنم

ما را میخواند مرغی از دور
میخواند به باغ سبز خورشید
"د" ...

[nobody]

ما را میخواند مرغی از دور
میخواند به باغ سبز خورشید
"د" ...

دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
واه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد