نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 از مجموع 5
  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49

    آیا میتوان نماز را به فارسی خواند؟

    متاسفانه نتونستم مطالب رو قرار بدم .... براتون آدرسشو میذارم
    همیشه سوال خودم بوده که چرا باید نماز رو به این شکل خوند
    اینجا جوابشو گرفتم......... شاید سوال شما هم باشه و جوابی هم بگیرید
    موفق باشید ...

    -----------------------------
    دارالعلم اصفهان که از ابتدای قرون اسلامی تا کنون در انتشار و توسعه علوم و تربیت دانش پژوهان به ویژه در دنیای اسلام جایگاهی خاص داشته، در قرن اخیر نیز پرورش دهنده بسیاری از مشعلداران دانش و تقوا بوده است . فقیه وارسته و دانشمند مهذب آیت الله حاج آقا رحیم ارباب یکی از این شخصیت‏ها است . این عالم فرهیخته در سال 1297 ق . در «چرمهین‏» از توابع لنجان (1) دیده به جهان گشود . در کودکی همراه پدرش به اصفهان رفت و پس از آموزش مقدمات ادبی و بخشی از سطح، در محضر استادانی چون حاج میرزا بدیع (متوفای 1318 ق) . و علامه آقا سید محمد باقر درچه‏ای (متوفای 1342 ق) . به تکمیل اصول و فقه پرداخت . سپس از محضر آیت الله سید ابوالقاسم دهکردی (متوفای 1353ق) . و آیت الله حاج آقا منیر احمد آبادی (متوفای 1342 ق) . بهره برد و در خدمت دو فیلسوف بزرگ آخوند ملا محمد کاشی و حکیم جهانگیرخان قشقایی فلسفه، هیات و ریاضیات آموخت .
    آیت الله ارباب پس از یک قرن تحصیل و تدریس و اقامه نماز جمعه و جماعت و حضور در صحنه‏های علمی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی‏در سال 1396 ق . خاکمان را بدرود گفت .

    آیا می‏توان نماز را به فارسی خواند؟

    آقای دکتر محمد جواد شریعت که با جمعی از دانشجویان با مرحوم حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی دیدار کرده است، خاطره آن ملاقات را چنین باز می‏گوید:
    حكیم فرزانه، فقیه بزرگوار و معلم اخلاق حضرت آیت ‏الله العظمى حاج‏ آقا رحیم ارباب از علماى بزرگ اصفهان و استادى مسلم در تمام علوم اسلامى متداول از جمله حكمت، ادبیات، تفسیر، كلام، هیئت، ریاضى و فقه و اصول بود.
    آن بزرگوار علاوه بر دانش سرشار، فردى عارف، پركار، مؤدب، متواضع و در مجموع الگو و نمونه‏اى از یك انسان كامل بوده، همواره رفتار و برخوردهاى ایشان با مردم زبانزد خاص و عام است.


    سال یكهزار و سیصد و سى و دو شمسى بود، من و عده‏ اى از جوانان پرشور آن روزگار پس از تبادل ‏نظر و بحث و مشاجره به این نتیجه رسیده بودیم كه چه دلیلى دارد كه ما نماز را به عربى بخوانیم؟
    چرا نماز را به زبان فارسى نخوانیم؟ و عاقبت تصمیم گرفتیم كه نماز را به فارسى بخوانیم و همین‏ كار را هم كردیم.
    والدین، كم‏ كم از این موضوع آگاهى یافتند و به فكر چاره افتادند.
    آنها هم پس از تبادل‏ نظر با یكدیگر تصمیم گرفتند كه اول خودشان با نصیحت كردن ما را از این كار باز دارند و اگر مؤثر نبود راه دیگرى برگزینند، چون پند دادن آنها مؤثر نیفتاد روزى ما را به نزد یكى از روحانیون آن زمان بردند و آن فرد روحانى وقتى فهمید ما به زبان فارسى نماز مى‏خوانیم به طرز اهانت‏ آمیزى، ما را كافر و نجس خواند.
    این عمل او ما را در كارمان راسخ ‏تر و مصرتر ساخت.


    عاقبت یكى از پدران، آنها را یعنى والدین دیگر افراد را به این فكر انداخت كه ما را به محضر حضرت آیت‏ الله حاج ‏آقا رحیم ارباب ببرند و این فكر مورد تأیید قرار گرفت و روزى آنها نزد ایشان مى‏روند و موضوع را با ایشان درمیان مى‏گذارند و ایشان دستور مى‏دهند كه در وقت معینى ما را به خدمت آقاى ارباب راهنمائى كنند.


    در روز موعود ما را كه تقریباً پانزده نفر مى‏شدیم به محضر مبارك ایشان بردند.
    در همان لحظه اول چهره نورانى و لبان خندان ایشان ما را مجذوب خود ساخت و آن بزرگمرد را غیر از دیگران یافتیم و دانستیم كه اكنون با شخصیتى استثنایى مواجه هستیم.
    ایشان در آغاز دستور پذیرایى از همه ما را صادر فرمودند، سپس رو به والدین ما كردند و فرمودند شما كه نماز را به فارسى نمى‏خوانید ! فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید ! .



    وقتى آنها رفتند حضرت آیت‏ الله ارباب رو به ما كردند و فرمودند بهتر است شما یكى‏ یكى خودتان را به من معرفى كنید و هر كدام بگوئید كه در چه سطح تحصیلى هستید و در چه رشته‏ اى درس مى‏خوانید.

    پس از آن كه امر ایشان را اطاعت كردیم، به تناسب رشته و كلاس هر كدام از ما پرسشهاى علمى طرح كردند و از درس هایى از قبیل جبر و مثلثات و فیزیك و شیمى و علوم طبیعى مسائلى پرسیدند كه پاسخ اغلب آنها از عهده درس هاى نیم‏ بندى كه ما خوانده بودیم خارج بود، اما هر یك از ما از عهده پاسخ پرسشهاى ایشان برنمى‏آمد، با اظهار لطف حضرت ارباب مواجه مى‏شد كه با لحن پدرانه‏ اى پاسخ درست آن پرسشها را خودشان مى‏ فرمودند.

    اكنون ما مى‏فهمیم كه ایشان با طرح این سئوالات قصد داشتند ما را خلع سلاح كنند و به ما بفهمانند كه آن دروس جدیدى را كه شما مى‏خوانید من بهترش را مى‏دانم ولى به آنها مغرور نشده ‏ام. پس از اینكه همه ما را خلع سلاح كردند به موضوع اصلى پرداختند و فرمودند: والدین شما نگران شده ‏اند كه شما نمازتان را به فارسى مى‏خوانید، آنها نمى‏دانند كه من كسانى را مى‏شناسم كه، نعوذبالله، اصلاً نماز نمى‏خوانند.


    شما جوانان پاك اعتقادى هستید كه هم اهل دین هستید و هم اهل همت. من در جوانى مى‏خواستم مثل شما نماز را به فارسى بخوانم اما مشكلاتى پیش آمد كه نتوانستم به این خواسته جامه عمل بپوشم، اكنون شما به خواسته دوران جوانى من لباس عمل پوشانیده‏ اید، آفرین به همت شما. اما من در آن روزگار به اولین مشكلى كه برخوردم ترجمه صحیح سوره حمد بود كه لابد شما آن مشكل را حل كرده‏ اید.


    اكنون یك نفر از شما كه از دیگران بیشر مسلط است به من جواب دهد كه بسم ‏الله الرحمن الرحیم را چگونه ترجمه كرده است.
    یكى از ما به عادت محصلین دستش را بالا گرفت و داوطلب پاسخ به آیت‏ الله ارباب شد.
    جناب ایشان با لبخند فرمودند كه خوب شد كه طرف مباحثه ما یك نفر است، زیرا من از عهده پانزده جوان نیرومند برنمى‏آمدم.
    بعد رو به آن جوان كردند و فرمودند: خوب بفرمائید كه بسم‏ الله را چگونه ترجمه كرده ‏اید؟ آن جوان گفت بسم‏ الله الرحمن الرحیم را طبق عادت جارى ترجمه كرده‏ ایم: به نام خداوند بخشنده مهربان.



    مرحوم ارباب با لبخندى فرمودند: گمان نكنم كه ترجمه درست بسم‏ الله چنین باشد.
    در مورد «بسم» ترجمه «به ‏نام» عیبى ندارد. اما «الله» قابل ترجمه نیست زیرا اسم عَلَم (=خاص) است براى خدا و اسم عَلَم را نمى‏توان ترجمه كرد.
    مثلاً اگر اسم كسى «حسن» باشد نمى‏توان به او گفت « زیبا».
    درست است كه ترجمه «حسن» زیباست اما اگر به آقاى حسن بگوئیم آقاى زیبا حتماً خوشش نمى‏آید.



    كلمه الله اسم خاص است كه مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق مى‏كنند، همان‏گونه كه یهود خداى متعال را «یهوه» و زردشتیان «اهورامزدا» مى‏گویند. بنابراین نمى‏توان «الله» را ترجمه كرد، بلكه باید همان لفظ جلاله را به كار برد. خوب «رحمن» را چگونه ترجمه كرده‏ اید؟


    رفیق ما پاسخ داد كه رحمن را بخشنده معنى كرده ‏ایم. مرحوم ارباب فرمودند كه این ترجمه بد نیست ولى كامل هم نیست زیرا رحمن یكى از صفات خداست كه شمول رحمت و بخشندگى او را مى‏رساند و این شمول در كلمه بخشنده نیست، یعنى در حقیقت رحمن یعنى خدائى كه در این دنیا هم بر مؤمن و هم بر كافر رحم مى‏كند و همه را در كنف لطف و بخشندگى خود قرار مى‏دهد از جمله آن كه نعمت رزق و سلامت جسم و امثال آن عطا مى‏فرماید.


    در هر حال ترجمه بخشنده براى رحمن در حد كمال ترجمه نیست. خوب، رحیم را چطور ترجمه كرده‏ اید؟ رفیق ما جواب داد كه رحیم را به «مهربان» ترجمه كرده ‏ایم.

    آیت‏ الله ارباب فرمودند:
    اگر مقصودتان از رحیم من بودم (چون نام مبارك ایشان رحیم بود) بدم نمى‏آمد كه اسم مرا به «مهربان» برگردانید؛ اما چون رحیم كلمه‏ اى قرآنى و نام پروردگار است باید آن را غلط معنى نكنیم. باز هم اگر آن را به «بخشاینده» ترجمه كرده بودید راهى به دهى مى‏برد، زیرا رحیم یعنى خدایى كه در آن دنیا گناهان مؤمنان را عفو مى‏كند و صفت «بخشایندگى» تا حدودى این معنى را مى‏رساند. بنابر آنچه گفته شد معلوم شد كه آنچه در ترجمه «بسم ‏الله» آورده ‏اید بد نیست ولى كامل نیست و از جهتى نیز در آن اشتباهاتى هست، و من هم در دوران جوانى كه چنین قصدى را داشتم به همین مشكلات برخورد كردم و از خواندن نماز به فارسى منصرف شدم، تازه این فقط آیه اول سوره حمد بود اگر به بقیه آیات بپردازیم موضوع خیلى غامض ‏تر از این خواهد شد.

    اما من عقیده دارم شما اگر باز هم به این امر اصرار دارید، دست از نماز خواندن به فارسى بر ندارید، زیرا خواندنش بهتر از نخواندن نماز به‏ طور كلى است.

    در اینجا، همگى شرمنده و منفعل و شكست‏ خورده به حال عجز و التماس از حضرت ایشان عذرخواهى مى‏كردیم و قول مى‏دادیم كه دیگر نمازمان را به فارسى نخوانیم و نمازهاى گذشته را نیز اعاده كنیم، اما ایشان مى‏فرمودند من فقط مشكلات این كار را براى شما شرح دادم.

    ولى ما همه عاجزانه از پیشگاه ایشان طلب بخشایش مى‏كردیم و از كار خود اظهار پشیمانى مى‏نمودیم. حضرت آیت‏ الله ارباب با تعارف میوه و شیرینى مجلس را به پایان بردند و ما همگى دست مبارك ایشان را بوسیدیم و در حالیكه ایشان تا دم در ما را بدرقه مى‏كردند از ایشان خداحافظى كردیم و در دل به عظمت شخصیت ایشان آفرین مى‏گفتیم و خوشحال بودیم كه افتخارى چنین نصیب ما شد كه با چنین شخصیتى ملاقات كنیم. نمازها را اعاده كردیم و دست از كار جاهلانه خود برداشتیم بنده از آن به بعد گاه گاهى به حضور آن جناب مى‏رسیدم و از خرمن علم و فضیلت ایشان خوشه ‏ها برمى‏چیدم.


    پی‏نوشت‏ها:
    1) ارباب معرفت، ص 109 .
    2) به نقل از استاد دکتر محمد جواد شریعت

    -----------------------------
    منبع:
    آیا می‏توان نماز را به فارسی خواند؟

    موضوعات مشابه:
    ویرایش توسط Hossein : 9th September 2011 در ساعت 05:27 PM دلیل: اضافه کردن متن مطالب

  2. #2
    بنیانگذار
    تاریخ عضویت
    2010 January
    محل سکونت
    زیر سایه خدا
    سن
    37
    ارسال ها
    1,308
    تشکر
    2,923
    تشکر شده 2,205 بار در 886 پست
    نوشته های وبلاگ
    37
    البته دقت کنید صحبت هایی که اینجا شده صرفا نظرات شخصی هست و دلیلی بر وحی منزل بودن اینها نیست!
    من شخصا با بخشی از صحبت های اینجا موافق نیستم .
    دلیل اولی که بزبان عربی قرآن نازل شده اینه که برای عرب زبانها بوده .
    در مورد اینکه در متن اومده الله فقط توسط مسلمانها استفاده میشده باید بگم که خیر . یهودیان عرب زبان هم به خداوند الله میگفتند .
    در زبان فارسی هم معادل برای تمامی کلمات و عبارات هست و اینطور نیست که یک چیزی فقط در زبان عربی است و الا و بلا نمیتوان د رزبان دیگر بیانش کرد . متاسفانه بنظر من این جمود فکری هست که توسط یک سری نا آگاه به ذهن و جان مردم وارد شده !
    اینکه اومده نماز رو به عربی بخونید و به یک سمت و سو فکر میکنم بخاطر وحدت مسلمین باشه در درجه اول نه چیز دیگه .

    در مورد بخش های بعدی ترجمه بسم الله الرحمن الرحیم هم باید بگم هر ** دیگه ای بنام خداوند بخشنده مهربان مواجه بشه و یکتا پرست باشه ذهنش متوجه خداوند میشه نه ! چیز دیگه ! مگه اینکه بخواد مغرضانه سفسطه کنه .!

    توکل بخدا
    http://DeepLearning.ir
    اولین و تنها مرجع یادگیری عمیق ایران


    هرکس از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من




  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49
    نقل قول نوشته اصلی توسط Master نمایش پست ها
    اومده نماز رو به عربی بخونید و به یک سمت و سو فکر میکنم بخاطر وحدت مسلمین باشه در درجه اول نه چیز دیگه .
    خوب ... یعنی آقای master اگه فارسی بخونیم به نظر شما نمیتونیم وحدت کلممونو حفظ کنیم؟


  4. #4
    بنیانگذار
    تاریخ عضویت
    2010 January
    محل سکونت
    زیر سایه خدا
    سن
    37
    ارسال ها
    1,308
    تشکر
    2,923
    تشکر شده 2,205 بار در 886 پست
    نوشته های وبلاگ
    37
    نقل قول نوشته اصلی توسط NIIT نمایش پست ها
    خوب ... یعنی آقای master اگه فارسی بخونیم به نظر شما نمیتونیم وحدت کلممونو حفظ کنیم؟
    فقط فارسی نیست . وقتی تبصره بخوره که هرکسی به زبان خودش میتونه نماز رو بجا بیاره بنظرم وحدت مسلمین مثل حالا بچشم نمیاد .
    من شخصا وقتی در جاهای مختلف افرادی رو میبینم با ملیت های مختلف با پس زمینه ها و نژادهای مختلف که مثل من با یک صورت عبادت میکنن احساس نزدیکی و وحدت بیشتری میکنم تا اینکه هرکسی بزبون خودش عبادت کنه .
    این میشه یکی از اشتراکات .
    این احساس دقیقا مثل زمانی هست که شما در یک کشور غریب با کسی که بزبان فارسی صحبت میکنه احساس نزدیکی بیشتری دارید . اون فرد میتونه به زبان دیگه ای هم صحبت کنه اما اینجا وجود اشتراکاتی بین شما و او باعث احساس نزدیکی خاصی بین شما ها میشه .
    این نمونه رو میتونید تو دانشگاه و ... هم ببینید . شما با کسانی که همشهری شما هستند احساس نزدیکی بیشتری میکنید . چرا؟ چون اشتراک دارید با هم . اشتراک شما هم شهرتون هست .
    این قضیه اشتراکات نقش خیلی خوبی رو برای نزدیکی افراد با ملیت ها و نژادهای مختلف بازی میکنه و سوای اینکه فرد چه جنسیتی چه نژادی داره باعث ایجاد حس همبستگی و نزدیکی بیشتر میشه . و در یک کلام وحدت بیشتر.

    البته اینم بگم عبادت به زبان بومی رد نشده بلکه هست اما برای حفظ وحدت در سطح وسیعتر هم این عنوان شده .
    البته اینم بگم که اینها نظرات شخصی من هست که مطالعه ای روش نشده! فقط در حال حاضر نظرم اینطور هست . و ممکن هست بعدا با نظرات دیگه و یا مطالعه های دیگه کاملا نظرم برگرده! .

    توکل بخدا
    http://DeepLearning.ir
    اولین و تنها مرجع یادگیری عمیق ایران


    هرکس از ظن خود شد یار من
    از درون من نجست اسرار من




  5. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49
    نقل قول نوشته اصلی توسط Master نمایش پست ها
    وقتی در جاهای مختلف افرادی رو میبینم با ملیت های مختلف با پس زمینه ها و نژادهای مختلف که مثل من با یک صورت عبادت میکنن احساس وحدت بیشتری میکنم تا اینکه هرکسی بزبون خودش عبادت کنه .
    بله.... درسته میفرمایین
    بنده شخصا گفته های شما استاد محترم رو تایید میکنم اما مقصود از این موضوع این بود که مفاهیمی از جملات این گفته ها بیشتر مورد تایید قرار بگیره ، مثلا ترجمه عبارات یا کلماتی که بیان شده بود ، بطور مثال: "رحمن" را چگونه ترجمه کردید؟ رفیق ما جواب داد: "مهربان"، حضرت ارباب فرمود: بد نیست ولی کامل نیست ; زیرا رحمان یکی از صفات خداست که شمول رحمت و بخشندگی شما را میرساند و این شمول در کلمه بخشنده نیست ; "رحمن" یعنی خدایی که در این دنیا هم بر مومن و هم بر کافر رحم میکند و همه را در کنف لطف و بخشندگی خود قرار میدهد و نعمت رزق و سلامت جسم و از این دست عطا میکند .... یا ........ "الله" را نمیتوان ترجمه کرد مثل آن است که نام کسی "حسن" باشد و ما معنای آنرا یعنی "زیبا" به ایشان خطاب کنیم و به آقای حسن بگوییم آقای زیبا ، نام الله خاص است و نمیتوان معنای آنرا بکار برد و ...........

    و به این جزئیاتی که شما فرموده بودین دقت نداشتم که البته با دقت نظر شما پی به این مسائل برده شد
    ممنون از پست ارزشمند شما


 

 

کاربران برچسب خورده در این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  


Powered by vBulletin
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.
Content Relevant URLs by vBSEO 3.6.0
Persian Language By Ustmb.ir
این انجمن کاملا مستقل بوده و هیچ ارتباطی با دانشگاه علوم و فنون مازندران و مسئولان آن ندارد..این انجمن و تمامی محتوای تولید شده در آن توسط دانشجویان فعلی و فارغ التحصیل ادوار گذشته این دانشگاه برای استفاده دانشجویان جدید این دانشگاه و جامعه دانشگاهی کشور فراهم شده است.لطفا برای اطلاعات بیشتر در رابطه با ماهیت انجمن با مدیریت انجمن ارتباط برقرار کنید
ساعت 10:18 AM بر حسب GMT +4 می باشد.