« من طلبني وجدني و من وجدني عرفني و من عرفني احبني و من احبني عشقني و من عشقني عشقه و من عشقه قتله و من قتله فعلي ديته و من علي ديته فانا ديته»
ادواردو آنیلی
مهدی آنیلی یا ادواردو آنیلی (به ایتالیایی: Edoardo Agnelli) که متاثر از انقلاب اسلامی ایران، مسلمان و شیعه شد. وی تنها پسر و وارث سناتور و میلیاردر ایتالیایی جیووانی آنیلی بود که در سال ۱۳۷۹ به طرز مشکوکی کشته شد، با این حال طبق نظر دادگاه علت مرگ خودکشی اعلام شد.
ادواردو آنیلی در ۶ ژوئن ۱۹۵۴ در نیویورک به دنیا آمد .
او تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا و سپس در کالج آتلانتیک در ویلز در کشور بریتانیا گذراند. پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون آمریکا با درجه دکترا فارغالتحصیل شد.
خانواده آنیلی
پدرش سناتور جیووانی آنیلی ثروتمند ایتالیایی و مالک کارخانجات اتومبیل سازی فیات، فراری، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو، ایویکو، به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای طراحی مد و لباس، روزنامههای پرتیراژ لاستامپا و کوریره دلاسرا، باشگاه اتومبیلرانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود. افزون بر اینها چندین شرکت ساختمانسازی، راهسازی، تولید لوازم پزشکی و بالگردسازی هم وجود دارد که خانواده آنیلی جزء سهامداران اصلی آنها میباشند.
ادواردو شرح مسلمان شدنش را چنین میگوید:
« در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه قدم میزدم و کتابها را نگاه میکردم چشمم افتاد به قرآن. کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمدهاست. آنرا برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش را به انگلیسی خواندم، احساس کردم که این کلمات، کلمات نورانی است و نمیتواند گفته بشر باشد. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم، آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را میفهمم و قبول دارم »
بعد از این قضیه به یک مرکز اسلامی در نیویورک مراجعه میکند و درخواستش مبنی بر اینکه میخواهد مسلمان شود را مطرح میکند. آنها هم نام «هشام عزیز» را برای وی انتخاب میکنند.
تشیع
نخستین آشنایی وی با تشیع و انقلاب اسلامی ایران از طریق یکی از مصاحبههای دکتر محمد حسن قدیری ابیانه (رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱) از طریق تلویزیون ایتالیا بودهاست و پس از آن برای دیدار با وی به سفارت مراجعه میکند و پیوند دوستی بین آنها ایجاد میشود.
دکتر قدیری در مورد نخستین ملاقاتش با ادواردو میگوید:
« بعد از یک میزگرد مطبوعاتی که برگزار کردیم -به عنوان رایزن مطبوعاتی سفارت ایران-، یک روز یکشنبه در حالی که من در اقامتگاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که یک جوان ایتالیایی آمده و میخواهد شما را ببیند. من هم گفتم اگر میشود به او بگویید فردا برای ملاقات بیایند. ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره زنگ زد که این جوان میگوید خدا هر در بستهای را میگشاید. من هم گفتم در را باز کنند و خودم هم رفتم به استقبالاش. جوان قدبلند لاغری بود که با یک موتور گازی کهنه آمده بود و خودش را ادواردو آنیلی معرفی کرد. من بدون اینکه انتظار جواب مثبتی از او داشته باشم، از او پرسیدم که شما با خانوادهٔ آنیلی معروف، نسبتی دارید و او گفت که من پسرش هستم. »
و زمانی که فخرالدین حجازی در سال ۱۳۵۹ به ایتالیا سفر میکند و با ادواردو آشنا میشود، از او میخواهد که یک بار دیگر تشرف خویش را به تشیع اعلام نماید. سپس فخرالدین حجازی نام مهدی را برای او انتخاب میکند. او در مکاتبات خود از نام هشام عزیز که سالها از آن استفاده کرده بود، استفاده میکرد و در مکالمات خود با دوستان ایرانیش از نام مهدی استفاده بهره میگرفت.
ادواردو همواره به دنبال این بود که دوستان و بستگانش را با اسلام آشنا کند. به دعوت او دوستش، لوکا گائتانی لاواتلی اسلام آورد و مسلمان شد. او مدتی در ایتالیا منزوی بود و در یک آپارتمان در شهر رم زندگی میکرد.
او چند بار به ایران سفر کرده و با امام خمینی(ره) و امام سیدعلی خامنهای دیدار کرده و به زیارت علی ابن موسی رضا(ع)، امام هشتم شیعیان رفت.
شهادت
۱۵ نوامبر سال ۲۰۰۰ (۲۴ آبان ۱۳۷۹) جسد ادواردو در زیر پل «ژنرال فرانکو رومانو» پیدا شد، ظاهر قضیه نشان میداد که وی از روی پل به پائین پرت شدهاست.
آثار پیرامون او
آثار زیادی پیرامون او تهیه شدهاست. از آن جمله فیلم ادواردو است. کتابهای زیادی نیز راجع به شخصیت و زندگی او نوشته شدهاست که از آنها میتوان به کتاب هدیه مسیح (سیری در زندگی ادواردو آنیلی) از انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی اشاره کرد.
لوکا گائتانی لاواتلی
لوکا گائتانی لاواتلی (Luca Gaetani)، مسلمان و شیعه، فرزند یکی از بزرگترین و معروفترین تولید کنندگان شراب در ایتالیا که به (سلطان شراب)معروف است ،بود که در سال ۱۳۸۶ کشته شد.
پدر وی مالک کارخانه بزرگ و قدیمی تولید مشروبات الکلی به نام مونتالچینو Montalcino میباشد. کارخانهای که اینک بدست برادرش جلاسیو Gelasio Gaetani D'Aragona Lovatelli به همراه مراکز پورنو اداره میشود.
لوکا از زمان کودکی از دوستان ادواردو بود. وی در سال 1988 به همراه ادواردو آنیلی به ایران آمد.
در آن زمان ادواردو از طرف شبکه یک تلویزیون ایتالیا مسئول تهیه یک فیلم مستند در مورد ایران شده بود.
ادواردو با اعمال نفوذ خود توانسته بود مجوز ساخت چنین برنامه مستندی را بگیرد. او خود مسئولیت ساخت مستند را بر عهده گرفت تا مستندی متفاوت و مبتنی بر حقایق جنگ و ایران بسازد. فیلمی که بعداً از تلویزیون پخش شد،...
در این سفر ادواردو ، دوست خود لوکا گائتانو لاواتلی را با خود به ایران آورد، لوکا در این سفر به عنوان فیلمبردار به ایران آمده بود.
در این سفر ادواردو به قدیری ابیانه گفت که با لوکا در مورد اسلام صحبت کرده و او را تا مرز اسلام آورده است اما نتوانسته است او را مسلمان کند اما بر این باور بود که یک هل برای اسلام آوردن او کافی بود و از قدیری می خواهد که با لوکا صحبت کند. قدیری ابیانه نیز به مدت حدود دو ساعت با لوکا در هتل آزادی (اوین) به تنهایی صحبت میکند. جلسهای که منجر به اسلام آوردن وی و پذیرش تشیع میشود. (www.ghadiri.org )
سپس به اتفاق هم به منزل حضرت آیت الله سید علی گلپایگانی واقع در یوسف آباد میروند و آنجا مراسم تشرف لوکا به تشیع برگزار میگردد.
لوکا در این سفر به همراه ادواردو به جبهههای جنگ سفر میکند. البته در آن زمان آتش بس بین ایران و عراق برقرار شده بود.
یکی از دوستان مشترک میگوید، لوکا بدون اینکه در کلیسا ازدواج رسمی کند با دو زن زندگی کرده است. زن اولش مربوط به دوران قبل از پذیرش اسلام بود. البته تا مدتها با او زندگی میکرد و از او دختری حدودا 25 ساله به نام سامبا Samba دارد.
وی سپس با زن دیگری زندگی مشترکی را آغاز نمود. وی را شرعا صیغه کرده بود و از وی دو فرزند دارد. به نامهای Raimondo, Ruggero روجرو و ریموند.
لوکا ناچار بود بین ثروت و عقیده یکی را انتخاب کند و او نیز مثل ادواردو عقیده را برگزیده بود.
زندگی ساده و شغل فیلمبرداری را بر تولید مشروب و فعالیت در امور مستهجن را ترجیح داده بود و به خاطر عقایدش توسط خانواده منزوی و مطرود شده بود. او به خانواده اش گفته بود که بین عقیده و ثروت عقیده را ترجیح میدهد.
دکتر قدیری ابیانه در سفری که سالها قبل بعد از اسلام آوردن لوکا به ایتالیا داشت به منزل او رفته بود. لوکا عکس حضرت امام را در اطاق خود نصب کرده بود و جا نماز و مهر را برای نماز برای او آورده بود.
یک برادر لوکا به نام کریستوفولو Cristofolo با ادواردو و لوکا بسیار صمیمی بود. او بر اثر یک سانحه در ورزش چتربازی چترش باز نشد و سقوط کرده و جان خود را از دست داده بود.
برنامه خبر ظهر کانال یک تلویزیون ایتالیا در روز 13 فروردین 3 آوریل 2007 خبر پیدا شدن جسد کنت (لقب اشرافی) لوکا گائتانی لاواتلی 52 ساله را میدهد.
در حالی که شهید ادواردو با لوکا دوست بوده، جلاسیو برادر لوکا با لاپو الکان پسر خواهر یهودی زاده ادواردو که با شهادت ادواردو به جانشینی پدر ادواردو برگزیده شد دوست بوده و در فسادهای او مشارکت داشته است.
ادواردو را به شهادت رسانده و جسد او را در زیر پلی قرار داده و خودکشی وانمود کردند، و همین طریق برای قتل لوکا به کار گرفته شده است.
در حالی که پلکان مسیر رفتن به زیر پل به خون لوکا آغشته بوده جسد او در زیر پل پیدا شده و علیرغم برداشتهای اولیه در مورد قتل او دستهایی تلاش میکنند آن را خود کشی حلوه دهند.
شباهت قتل هر دو نفر(ادواردو و لوکا) نشان میدهد که قتل توسط یک گروه انجام شده است با این تفاوت که لوکا از نظر جسمانی قوی تر از ادواردو بوده و مقاومت هایی از خود نشان داده است و زخم هایی بر بدن او مشاهده گردیده است که پلیس در صدد نسبت دادن آن به زخمهای هنگام پرت شدن از پل است حال آنکه اگر او خود را از پل پرت کرده بود نباید مسیر راه پله به خون او آغشته باشد.
برخی منابع سعی میکنند با گمانه پردازی قتل او را به معتادینی که ممکن است در محل تردد داشته اند نسبت دهند و یا او را نیز به اعتیاد مواد مخدر متهم نمایند!
ادواردو در سفری که به ایران آمده بود به قدیری ابیانه گفته بود که دوستش لوکا را تا مرز قبول اسلام آورده است و از قدیری خواست با او صحبت کند
بنابر نوشته روزنامه ایل جورناله مینویسد که لوکا که شغل فیلمبرداری سینما را برای خود برگزیده بود، ساعت 2 نیمه شب 13 فروردین دوم آوریل 2007 از منزل خارج شده و سپس جسدش در زیر پل گاریبالدی Garibaldi در حاشیه رودخانه تراستوره Trastevere در رم یافت میشود.
لوکا سومین برادر این خانواده است که با مرگ مرموز روبرو میشود و تنها برادر زنده او نیز به تولید مشروبات الکلی و امور پورنو مشغول است. باید بررسی شود که آیا جلاسیو همسر و فرزندانی یهودی دارد یا نه؟!
یکی از تاکتیکهای صهیونیستها برای تمرکز ثروت ازدواج با افراد بسیار ثروتمند است تا از این طریق ثروت به فرزندان یهودی زاده برسد. اما توطئه در اینجا ختم نمیشود. بلکه مرگ و میر در خانوادهای که یکی از آنها با زنی یهودی ازدواج کرده است شروع میشود به نحوی که سهم ارث وارثین یهودی افزایش یابد.
بلایی که بر سر خانواده ادواردو نازل شد و ظاهراً خانواده گائتانی نیز احتمالاً دچار آن شده است.
لازم به ذکر است که دکتر قدیری ابیانه در سی دی ای تحت عوان " ادواردو و موضوع زن و حجاب در اسلام و غرب" شرح مسلمان شده لوکا را بدون ذکر نام او تشریح کرده است.
در این سی دی دکتر قدیری ابیانه توضیح میدهد که ادواردو به او (قدیری) گفته بود که لوکا را تا مرز اسلام آورده است ولی نتوانسته است او را مسلمان کند و از قدیری می خواهد با او صحبت کند.
دکتر قدیری در سی دی مذکور توضیح داده است که با صحبت با او به این نتیجه رسید که او در کلیات اسلام مشکلی ندارد اما عاملی باعث میشود که از پذیرش اسلام امتناع کند. قدیری ابیانه با شناختی که از تبلیغاتی ایتالیادر مورد اسلام و حجاب و وضعیت زن د ر اسلام داشت حدس میزند که مشکل او همین مسئله باشد لذا در این مورد با او صحبت کرده و فلسفه حجاب در اسلام و قوانین در مورد زن را تشریح میکند. این مسئله برای لوکا که از خانوادهای بود که از طریق پورنوگرافی و مشروبات الکلی به ثروت افسانهای دست یافته بود بسیار جذاب می افتد و بلافاصله مسلمان و شیعه میشود.
دکتر قدیری ابیانه در این سی دی مطالبی را که در مورد زن و حجاب در اسلام و مقایسه آن با فرهنگ غربی مطرح ساخته را تشریح می نماید. سی دی ای که به شدت مورد استقبال بینندگان آن قرار گرفته است.
مراسم تشییع لوکا 17 فروردین در کلیسای سانتا ماریا در تراستوره در رم برگزار گردید.
در کنار تابوت کنت لوکا گائتانی لوواتلی داراگونیا والدینش، برادرش جلاسیو با خانم اولیوا سالواتی، دوستش خانم مارینا ویندیچ گراتز ، فرزندانش ریموند، روجرو سامبا وآقای آلین الکان شوهر اول یهودی خواهر ادواردو نیز حضور داشت. با شهادت ادواردو ثروت و مدیریت به فرزندان خواهرش ادواردو رسید. 200 نفر در تشییع جنازه لوکا شرکت کردند. ادواردو آنیلی به دوست ایرانیش گفته بود که آلین الکان یهودی (شوهر خواهر ادورادو) کانون خطر و توطئه علیه او است.
کشته شدن
خبر درگذشت لوکا ۱۳ فروردین ۱۳۸۶ در حالی که جسد وی در زیر پلی کشف شده بود، منتشر شد.
(منبع :من می گویم ...تو بنویس)
علاقه مندی ها (Bookmarks)