نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 از مجموع 3
  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 June
    محل سکونت
    گرگان
    ارسال ها
    1,170
    تشکر
    62
    تشکر شده 1,587 بار در 809 پست
    نوشته های وبلاگ
    49

    Smile توصیه هایی برای لذت بردن از زندگی زناشویی




    - به‌یاد خدا باشید و از او کمک بخواهید.
    با یاد خدا، دل‌ها آرام می‌گیرد و مطمئن باشید خداوند به شما کمک خواهد کرد.

    - هدفی مشترک را در نظر بگیرید.
    با هم‌فکری برای خود و همسرتان، هدف مشترکی داشته باشید و برای رسیدن به آن، یکدیگر را کمک کنید.

    - عیب‌های خود را ببینید.
    فقط به‌دنبال عیب‌جویی از همسرتان نباشید، عیوب خود را نیز رفع کنید.

    - قدرشناس باشید.
    قدر محبت‌های پدر، مادر، همسر و دوستان‌تان را بدانید و سپاس‌گزار الطاف خداوند باشید تا به تقدیرهای او راضی شوید.

    - اهل عمل و مسؤولیت‌پذیر باشید.
    به‌جای توقع‌داشتن از دیگران، به فکر انجام مسؤولیت‌ها و وظایف خود باشید.

    - به ارزش‌های اعتقادی و فرهنگی یکدیگر احترام بگذارید.

    - مثبت بیندیشید و اضطراب را از خود دور سازید.
    اگر بپذیرید هرکاری از جانب خداوند خیر است، در زندگی اضطراب نخواهید داشت.

    - هرگز دشنام ندهید و جدال نکنید.
    بحث و جدل، آتش کینه را در دل شعله‌ور ساخته و حرمت میان زن و شوهر را خدشه‌دار می‌کند.

    - دلی آرام و نیک‌خواه داشته باشید.
    دل‌آرامی، یکی از راه‌های برقراری صلح و صفا بین شما و همسرتان است. از ویژگی‌های همسر دل‌آرام، مثبت‌اندیشی، ایمان، جاذبه‌ی فکری و امیدواری ا‌ست.

    - عاشقانه زندگی کنید.
    برای رسیدن به عشق، از انجام هیچ‌کاری کوتاهی نکنید.

    - معناجو باشید.
    حساسیت‌های رفتاری همسرتان را بشناسید تا موجب بروز اختلال در روابط‌تان نشود.

    - پیش از صحبت، تفکر کنید.
    هرگاه حرفی می‌‌زنید، از قبل، به عواقب آن فکرکنید تا بعد، شرمنده و پشیمان نشوید. با توجه به شرایط روحی و جسمی همسرتان حرف بزنید و از پرحرفی بپرهیزید.

    - تا جایی‌که می‌توانید، با یکدیگر غذا بخورید.
    جمع‌شدن افراد خانواده دور میز یا سفره‌ی غذا، موجب افزایش روابط عاطفی و احساس نزدیکی بیش‌تر آنان خواهد شد.

    - شبکه‌ی ارتباطی خود را گسترش دهید.
    یکی از علت‌های ایجاد افسردگی در خانواده‌ها، قطع ارتباط با محیط بیرون از خانه است. اگر شما و همسرتان، نظرات متفاوتی در مورد نوع تفریح و ارتباطات دارید، چیزی را انتخاب کنید که تا حد ممکن، هر دو، آن‌را ترجیح می‌دهید.

    - به رشد یکدیگر کمک کنید.
    زن و شوهر باید به‌منظور رسیدن به درجات معنوی والاتر، ادامه‌ی تحصیل، اشتغال و... شرایط رشد و پیشرفت یکدیگر را فراهم کنند.

    - به یکدیگر هدیه دهید.
    به همسرتان هدیه بدهید چون نشان‌می‌دهد به او توجه دارید.

    - بی‌ریا و صادق باشید.
    اگر با اطرافیان خود صادقانه برخورد کنید، علاوه‌بر راحتی خودتان، آنان هم شما را آسان‌تر می‌پذیرند.

    - به‌عهد خود وفا کنید.
    اگر قولی به همسرتان می‌دهید، تمام تلاش خود را برای عمل‌کردن به آن، به‌کار گیرید.

    - از نصایح و تجربیات پدر و مادرتان استفاده کنید.
    استفاده از نصایح دیگران، به این معنا نیست که به آنان اجازه‌ی دخالت در زندگی خصوصی خود را بدهید، بلکه از تجربیات آنان استفاده کنید.

    - همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید.
    اگرچه افراد نقایصی دارند اما خوبی‌هایی هم دارند. سعی‌کنید به نکات مثبت همسر خود فکر کنید.

    - عیب‌پوشی کنید.
    همیشه اول، خوبی‌های همسرتان را به او بگویید و بعد با ظرافت، انتقاد کنید و سعی‌ نمایید معیار نقدهای‌تان، منطقی و قابل ‌قبول باشد. هم‌چنین هرگز نزد دیگران، عیب همسرخود را بازگو نکنید.

    - خانواده‌گرا باشید.
    همیشه برای خانواده‌تان اعتبار قائل شوید و به ‌رشد و پیشرفت هم کمک کنید.

    - رازدار باشید.
    هم اسرار همسرتان را نزد دیگران و هم اسرار دیگران را نزد همسرتان فاش نکنید.

    - صبور و باگذشت باشید.
    صبر و گذشت موجب می‌شود دوستی صمیمی برای همسرتان باشید.

    - همسرتان را از وضعیت اقتصادی موجود، آگاه کنید.
    از درآمد هم، مطلع باشید تا با هم‌فکری، برنامه‌ریزی بهتری انجام دهید.

    - به خلوت یکدیگر احترام بگذارید.
    گاهی‌اوقات افراد نیاز دارند با خود خلوت و تفکر کنند؛ در این‌صورت، آرامش همسرتان را به‌هم نزنید.

    - به‌ فکر ایجاد تغییرهای مثبت در خود و همسرتان باشید.
    سعی‌کنید تغییر در حرکت به‌سمت تعالی و بالندگی باشد و پیش از تغییر، راه‌های درست ایجاد آن‌را بدانید.

    - خودخواه و خودرأی نباشید تا بتوانید لذت‌های معنوی را درک کنید.

    - عذرخواه باشید و خود نیز عذر دیگران را بپذیرید.

    - خوش اخلاق باشید.

    موضوعات مشابه:
    آرامش محصول تفکر نیست! آرامش هنر نیندیشیدن به انبوه مسائلیست که ارزش فکر کردن ندارد...

  2. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 July
    محل سکونت
    قائمشهر
    ارسال ها
    410
    تشکر
    646
    تشکر شده 881 بار در 386 پست
    نوشته های وبلاگ
    6
    هرگز با همسرتان این کار را نکنید







    شما هم در خطرید


    چه بسیار دوستی ها و روابط زناشویی و فامیلی که با تلنگری در هم ریخته اند. بله . شروع غم انگیزی بود اما باید از اینجا شروع می کردیم .

    هر رابطه ای ، بی توجه به نسبت بین دو نفر بدون احترام پیش نخواهد رفت اما این احترام متقابل با گذشت زمان در خطر فروپاشی قرار می گیرد. گرچه شاید امروز اصلا به ذهنتان هم خطور نکند چون رابطه شما و همسرتان عالی است.




    !بعضی ها ذاتشان خرابه!


    بعضی از آقایان و البته خانمها ذاتا اهل عیب جویی اند و این کار آنها نیتی در پشت خود ندارد . اصلاح کردن همسر جلوی دیگران در ذات این افراد است و آنها بدون توجه به عواقب بعدی و احساسی که ممکن است به همسرشان دست دهد دست به این کار مي‌زنند. پس اگر جزء همان گروهی هستید که مرتبا توسط همسرتان نزد دیگران اصلاح مي‌شوید،باید با قدرت این عادت را از سر همسر گرامی بیرون کنید.البته این کار را تنها در حضور خود او انجام دهید و منظورتان را دقیقا به او بفهمانید و توضیح دهید.




    دیگران را بع دوای خود نکشانید


    بسیاری از زن و شوهرها برای ابراز ناخرسندی خود از زندگی مشترکشان نزد دیگران از زبان نیش و کنایه استفاده مي‌کنند. نمی دانم ... شاید آنها از وجود همسر خود احساس شرمندگی مي‌کنند، در نتیجه برای مقابله با این موقعیت درست مانند یک بچه از شیوهای غلط استفاده مي کنند.

    بدترین قسمت این ماجرا کشاندن پای دیگران به مشکلات شخصی است. آدمهایی که بهترین شان هم واقعا دلسوز ما نیستند. گاهی ما با عیبجویی از یکدیگر - نزد دیگران - به عنوان وسیله‌اي برای قضاوت و داوری استفاده مي‌کنیم. لازم است بدانید که کمتر کسی از این رفتار استقبال مي‌کند.اگر متوجه شده اید که دیگران بیشتر از این خواهان رفت و آمد و معاشرت با شما نیستند، احتمالا باید به این فکر کنید که آیا غرولندهای مکرر شما آنها را ناراحت کرده است یا نه.




    اعتماد به نفس داشته باشید


    روانشناسان مي‌گویند یکی از عللی که شما را وادار مي‌کند با همسرتان چنین رفتاری داشته باشید این است که از موقعیتی که در آن قرار گرفته اید به اندازه کافی اطمینان به نفس ندارید.

    وقتی با اقوام و دوستان بیرون مي‌روید و دچار احساس شک و تردید مي‌شوید، نظرات نامربوط مي‌دهید و از همسرتان ایراد مي‌گیرید تا قدرت نمایی کنید، خودی نشان دهید و احساس بهتری داشته باشید. خب. مسلم است که مشکل اصلی از خود شماست. شمایی که ناخودآگاه سعی مي‌کنید حواس دیگران را از خودتان پرت کرده و به سمت همسرتان جلب کنید تا از شدت اضطراب خود بکاهید.




    گذشت زمان علیه عشق!


    یک داستان تلخ .یک واقعیت وحشتناک که همه ما درگیر آن هستیم.با اغاز رابطه و گذشت زمان زن و شوهر با هم احساس راحتی مي‌کنند و رعایت ادب و احترام نسبت به یکدیگر را از یاد مي‌برند. چند بار تاکنون این صحنه را به چشم خود دیده اید که یک مرد در را برای غریبه ها باز مي‌کند اما پشت سر همسرش در را مي‌کوبد؟ چند بار شاهد بوده اید که زنی با ادب و احترام با غریبه ها حرف مي‌زند اما به همسر خودش نگاه تحقیرآمیزی مي‌اندازد؟پاسخ متاسفانه یک کلمه است: خیلی !




    راحت ترین کار را انجام بده


    توصیه : قطعا شما و همسرتان قرار نیست در حضور دیگران همیشه درباره همه چیز با هم موافق باشید. بجای توهین کردن به یکدیگر، قرار بگذارید که در حضور دیگران برای هم یک سیگنال سکوت و مخفیانه بفرستید. سپس زمانی که با هم تنها مي‌شوید مي‌توانید درباره اتفاقی که افتاده صحبت کنید و احساسات و نگرانی‌‌هاي خود را به زبان آورید.به خدا این بسیار بسیار راحت تر از تحمل دعواهای بعدی و احتمالا عذرخواهی است.

    قوانین طلایی همسر داری



    وقتی پانزدهمین سالگرد ازدواج‌مان را جشن می‌گیریم، بیشترمان می‌دانیم كه چگونه بالا و پایین‌های زندگی را رفع و رجوع كنیم. تمام این سال‌ها بر سر این‌كه چه كسی باید خریدها را انجام دهد، بچه‌ها را به مدرسه ببرد، در تكالیف كمك‌شان كند، كارهای خانه را انجام دهد و هزار مسئله دیگر با هم بگو ومگو كرده‌ایم اما حالا خبری از جرو‌بحث‌های قدیمی نیست و مسائل دیگری به میان آمده! مشاوران سعی می‌كنند از طریق رسانه‌ها به زوج‌ها اعلام كنند، مواظب مشكلاتی كه در میانه زندگی خودنمایی می‌كنند، باشند؛ وقتی پای زن جوانی به زندگی مردی میانسال باز می‌شود، سندرم «آشیانه خالی» خودنمایی كرده و زوج‌ها را پای میز دادگاه می‌كشاند.

    براساس آمار موجود، میزان طلاق در خانواده‌هاي آمريكايي به 36 درصد كاهش يافته است كه از دهه 1970، كمترين ميزان طلاق محسوب مي‌شود. اين كاهش آمار در حالت كلي به دليل آن است كه همه ما و همسران‌مان دوست داريم متاهل باشيم اما همان اشتباه‌ها كه گهگاه يقه هر كدام از ما را مي‌گيرند، گاهي باعث مي‌شوند بزرگ‌ترين اشتباه زندگي‌مان را مرتكب شويم؛ اشتباهي كه شايد ديگر فرصتي براي جبرانش نداشته باشيم. پس تا دير نشده، بهتر است اين اشتباه‌ها را بشناسيم و قوانين جديد براي مبارزه با هر كدام از آن‌ها را وضع كنيم، تا زندگي‌هاي‌مان رنگ و بوي ديگري به‌خود بگيرد.


    اشتباه شماره 1

    • هيچ‌وقت با عصبانيت به تختخواب نرويد. اگر بر سر بحث‌ها فورا به توافق نرسيد، ممكن است از خشم منفجر شويد.
    مسلما ايده‌آل‌ترين حالت اين است كه قبل از رفتن به تختخواب، تمام مشاجره‌هاي بي‌ارزش را كنار بگذاريم و طرف مقابل را ببخشيم اما مسلما هيچ‌كس كامل نيست؛ در واقع بيشتر زوج‌ها وقتي عصبي هستند، مشكلات را آن‌طور كه بايد حل نمي‌كنند. يكي از خطرناك‌ترين كارهايي كه ازدواج را به خطر مي‌اندازد، اين است كه يكي از طرفين در يك عصبانيت آني، تمام مشكلاتش را فرياد بزند. معمولا اين كار هيچ مشكلي را حل نمي‌كند؛ فقط زن و شوهر را بسيار عصباني‌تر از پيش مي‌كند.
    وقتي مردم در احساساتي مثل خشم غرق مي‌شوند، دچار شرايطي مي‌شوند كه روان‌شناسان آن را «غرقه‌سازي يا توفان» مي‌خوانند؛ پاسخي فيزيولوژيكي كه باعث تپش قلب شده و تمركزشان به هم خورده و چيزي نمي‌توانند بگويندكه بحث را منصفانه يا دوستانه حل كند.
    • قانون جديد: قبل از اين‌كه تصميمي بگيريد، كمي درباره‌اش فكر كنيد. زماني مي‌توان مشكلات را حل كرد كه خونسرد بوده و كاملا استراحت كرده باشيد. به جاي آن‌كه تا ديروقت بيدار بمانيد و به بحث ادامه دهيد تا پيروز شويد، كارشناسان توصيه مي‌كنند، زوجين هر شب لحظه‌اي تمركز كنند و ببينند چه چيز براي دوام ازدواج‌شان خوب است. بعد، حتي اگر يكي از شما يا هردوي‌تان به‌شدت عصباني و ناراحت هستيد، به يكديگر شب‌به‌خير گفته و دست همديگر را براي 6 ثانيه بفشاريد. قاعدتا شما آن‌قدر عصباني و خسته هستيد كه اين دست دادن بيشتر از 5 نانو‌ثانيه طول نخواهد كشيد! اما عشق بادوام‌تان را به شما يادآوري خواهد كرد و نكته همين‌جاست! منظور اين نيست كه نبايد به مشاجره‌ها و مخالفت‌ها رسيدگي كرد. براي اين‌كه ناراحتي‌هاي‌تان همان‌طور رسيدگي نشده، به دست فراموشي سپرده نشوند، بهتر است جلساتي را به‌صورت هفتگي درنظر بگيريد. با ذكر يك نكته كه مي‌تواند به دوام ازدواج‌تان كمك كرده يا اشاره به يكي از خصوصيات قابل ستايش همسرتان، بحث را شروع كنيد و بعد هر كدام به نوبت، مشكل و ديدگاه خود را مطرح كنيد.


    اشتباه شماره 2

    • ممكن است بعضي اززوج‌ها به خاطر تغييرات شخصيتي‌شان يا علائق‌شان از هم دور شوند.
    البته كارشناسان مي‌گويند، اگر به زوج‌هاي خوشبخت از نزديك نگاه كنيد، از نقطه مشترك‌هاي ناچيز آن‌ها، متعجب خواهيد شد. ممكن است زن از هر فرصتي براي فعاليت‌هاي هنري استفاده كند و مرد يكي از علاقه‌مندان دو آتشه ورزش باشد اما آن‌ها ياد گرفته‌اند كه ضمن جدا بودن از يكديگر، در كنار هم باشند؛ يعني گاهي خانم براي همراهي كردن همسرش كه مشغول تماشاي مسابقه‌اي ورزشي است، كنارش بنشيند. در واقع، كارشناسان مي‌گويند علائق مشترك يا حتي خلق‌وخوي مشابه نمي‌تواند دوام ازدواج را بيمه كند. اگر چنين فاكتورهايي واقعا مهم بود، زوج‌هايي كه از طريق مراكز همسريابي- كه معمولا براساس وجوه مشترك به هم معرفي مي‌شوند- با هم آشنا مي‌شدند، شانس بيشتري براي حفظ زندگي مشترك خود داشتند تا آن‌هايي كه اتفاقي يكديگر را ديده و پسنديده بودند اما اين‌طور نيست!
    • قانون جديد: ازدواج براساس احساسات دوام پيدا نمي‌كند؛ نياز به تلاش همسران دارد. زوج‌ها بايد با ناسازگاري‌ها، بيماري‌ها، مشكلات مالي و مسائل كودكان و شايد حتي با مشكلات كاري كنار بيايند. آن‌ها با هم كنار مي‌آيند چون معتقدند كه يك گروه هستند و همه با هم به‌دنبال راه‌هايي هستند كه آن‌ها را چه در شادي و چه در غم، در كنار يكديگر نگه دارد. حقيقت اين است كه همه ما دائما تغيير مي‌كنيم و اين يك نعمت است. اگر در طول مراسم ازدواج، اسپري تثبيت‌كننده روي عروس و داماد پاشيده مي‌شد (!) زندگي خيلي خسته‌كننده مي‌شد اما بايد سعي كنيد كه هميشه همگام با همسرتان تغيير كنيد و با هم، از مذاكرات و مصالحه‌ها لذت ببريد و در تغييرات يكديگر وارد شويد.





    اشتباه شماره 3

    • هر چه شما و همسرتان پيرتر مي‌شويد، روابط زناشويي براي‌تان كم‌اهميت‌تر مي‌شوند.
    البته اين باور كاملا اشتباه است؛ گزارش‌ها حاكي از آن است كه حفظ صميميت و نزديكي زوجين در طول سال‌هاي زندگي، مي‌تواند باعث بهبود رابطه شود. در واقع زوج‌هايي موفق هستند كه در مورد رابطه خود با يكديگر صحبت كنند و بتوانند نيازهاي يكديگر را به‌طور كامل برآورده كنند.
    • قانون جديد: از آنجا كه صحبت كردن در مورد نوع رابطه و نياز همسران، مي‌تواند تامين‌كننده كيفيت زندگي زناشويي باشد، بهتر است شما هم، حداقل هر هفته، زماني را فقط به‌خود و همسرتان اختصاص دهيد تا اگر مشكلي در اين ميان وجود دارد، فرصت كافي براي حلش داشته باشيد. به اين ترتيب ميزان رضايت شما از زندگي مشترك افزايش خواهد يافت و كيفيت زندگي‌تان نيز روز به روز بهتر از قبل خواهد شد.





    اشتباه شماره 4

    • وقتي بچه‌ها ازدواج مي‌كنند، دليلي براي ادامه زندگي مشترك وجود ندارد.
    وقتي بچه‌ها به سراغ زندگي مستقل خود مي‌روند، خانه سوت و كور مي‌شود و بسياري از والدين نمي‌توانند با شرايط جديد كنار بيايند. آن‌ها در طول زندگي با فرزندان، آن‌قدر از همسرشان دور شده‌اند كه احساس مي‌كنند با رفتن فرزندان، ديگر دليلي براي ادامه زندگي مشترك وجود ندارد. درصورتي‌كه كارشناسان معتقدند، ازدواج بچه‌ها مي‌تواند فرصت دوباره‌اي براي شكوفايي مجدد زندگي زناشويي باشد. زوجين در اين زمان، فرصت، پول و آزادي بيشتري براي تفريح‌ها و وقت‌گذراني با يكديگر دارند. همچنين در نبود بچه‌ها، دلايل كمتري براي مشاجره و بحث وجود خواهد داشت!
    • قانون جديد: وقتي بچه‌هاي‌تان سر زندگي خود مي‌روند، رابطه خود و همسرتان را در كانون توجه قرار دهيد. فهرستي از علاقه‌مندي‌هاي خود و همسرتان تهيه كنيد كه با وجود بچه‌ها شرايط لازم براي انجام‌شان را نداشتيد و حالا مي‌توانيد اين سرگرمي‌ها را براي خود ايجاد كنيد. حالا شما مي‌توانيد ساعت‌ها با هم وقت بگذرانيد، براي شام به رستوران برويد، بدون دغدغه با هم فيلم تماشا كنيد و كسي هم مزاحم‌تان نيست!





    اشتباه شماره 5

    • همه افراد مسن دچار بحران مي‌شوند؛ مصداق بارز «پيري و معركه‌گيري»!
    شايد بسياري از مردان، وقتي به سن خاصي مي‌رسند، كارهاي عجيب و غريب انجام دهند و شما احساس خواهيد كرد كه آن‌ها مي‌خواهند جواني از دست رفته را باز يابند. حتي ممكن است به فكر تجديد فراش بيفتند و كار را به جاهاي باريك بكشانند اما روان‌شناسان مي‌گويند، تمام آدم‌ها در دوره‌اي از زندگي ميانسالي خود دچار انقلاب دروني مي‌شوند.
    • قانون جديد: اسم اين تغييرات را بحران نگذاريد و بدانيد كه اين تغييرات فقط مخصوص آقايان نيست. معمولا وقتي آدم‌ها وارد دهه چهارم، پنجم و بالاتر زندگي مي‌شوند، چشم‌اندازشان به زندگي تغيير مي‌كند. مسئوليت‌ها رنگ و بوي ديگري به‌خود گرفته و باعث تغيير جهت شما مي‌شوند. ممكن است در اين سنين با نخستين بيماري جدي زندگي‌تان روبه‌رو شويد، يا (خدايي ناكرده) مرگ يكي از والدين باعث شود زندگي‌تان را بازبيني كنيد و تصميم‌هاي جديدي بگيريد. تمام اين اتفاق‌ها طبيعی و غیر قابل اجتناب هستند و بهترین راه برای روبه‌رویی با این تغییرات، این است كه یاد بگیرید چطور در راهی قدم بگذارید كه این اتفاق‌ها شما را به سویش می‌رانند. شاید در همین سال‌ها بتوانید دست به تجارتی بزنید كه سال‌ها آرزوی انجامش را داشته‌اید اما جراتش را در خود سراغ نداشتید و مطمئن باشيد كه موفق هم مي‌شوید. افرادی كه یاد می‌گیرند به جای عبارت «بحران میانسالی» از «نوسازی» استفاده كنند، می‌توانند جهش‌های بزرگی در این دوران از زندگی خود ایجاد كنند؛ یادتان باشد آن چیزی كه برای شما خوب است، برای زندگی مشترك‌تان نیز مفید خواهد بود


    خوشبختی در زناشویی با این قوانین




    زندگی‌های زناشویی در این 10ساله گذشته خیلی تغییر كرده‌اند. قانون‌های قدیمی خوشبختی، دیگر این روزها معنای‌شان را از دست داده‌اند و زن و شوهرها مجبور شده‌اند كه برای ساختن یك زندگی شاد و آرام، قانون‌های جدید را بشناسند و مطابق‌شان پیش بروند. در زمانه‌ای كه آدم‌ها برای شروع زندگی مشترك‌شان انتخاب را حق خود می‌دانند و‌ حاضر نیستند به صرف زندگی زیر یك سقف، از معیارهای‌شان دست بكشند، خوشبختی هم معنای دیگری گرفته. اگر در سال های قبل نبود دعوا و كش مكش مهم‌ترین نشانه عشق و خوشبختی تلقی می شد، آدم‌های این روزها به‌دنبال موضوعات دیگری برای اثبات خوشبختی و محبت‌شان هستند. اگر قصد ساختن یك زندگی را دارید یا این‌كه فكر می‌كنید ازدواج‌تان كمی از تب و تاب افتاده اما نمی دانید چرا، بهتر است با قانون‌های جدید ازدواج آشنا شوید و با كمك‌شان زندگی عاشقانه‌تری را بسازید.



    شبيه مادربزرگ‌تان زندگي مي‌كنيد؟

    پاي خاطرات مادر بزرگ‌تان كه بنشينيد، پر است از اتفاقاتي كه منطق‌شان را درك نمي‌كنيد. از آشنايي و تصميم براي ازدواج گرفته تا مهماني‌هاي خانوادگي يا دلايل‌شان براي بچه‌دار‌شدن. نگاه به همين خاطرات روزمره كافي است تا ببينيد كه زندگي امروز شما با آن روزها چقدر فرق كرده و مردي كه حالا نقش همسري و پدري‌اش را بازي مي‌كند، چقدر با مرد خانه مادربزرگ‌تان تفاوت دارد.

    وقتي كه به زندگی‌های همین چند دهه قبل فكر می‌كنید، فورا پدر بزرگ‌ها و مادر‌بزرگ‌ها را به‌دليل تصمیمات نادرست و شیوه غلط زندگی شان متهم می‌كنید. از نظر شما كه در دنیای جدید راه می‌روید، كار می‌كنید و وقت می‌گذرانید، زندگی زیر یك سقف، زمین تا آسمان با آن روزها تفاوت دارد.

    در همین دنیای جدید و بین همین آدم‌های هم سن و سال‌تان، زندگی‌هایی می‌بینید كه تمام و كمال شبیه به زندگی پدربزرگ و مادربزرگ‌تان است. حالا با قاطعیت بیشتری برای قضاوت‌كردن دست به كار می شوید و آن‌ها را نه تنها به‌دليل اشتباهات‌شان بلكه به‌خاطر پیروی از قانون‌های منسوخ شده قدیمی متهم می‌كنید.

    دست نگه دارید. قبل از آن‌كه به قضاوت كردن ادامه دهید نگاهی به زندگی خودتان بیندازید. قطعا هنوز هم ردی از قانون های قدیمی در آن پیدا می كنید. قانون‌هایی كه در زندگی‌‌تان ریشه دوانده‌اند و عامل اصلی مشكلات‌تان هستند. شاید آنقدر با آن‌ها زندگی كرده باشید كه شناخت‌شان برای‌تان آسان نباشد. ما چند متهم اصلی را از میان هزاران قانون قدیمی معرفی می‌كنیم و از جایگزین‌های‌شان می‌گوییم. بعد از خواندن این چند صفحه بار دیگر به زندگی‌‌تان نگاه كنید. كدام یك از این قانون‌ها هنوز در خانه شما حكمفرما هستند؟





    زنداني كردن ممنوع

    قانون قدیمی: تمام وقت آزادتان را با هم بگذرانید و اگر هم همسرتان خواست كه كمی از این وقت را بدون شما خرج كند، حتما به او شك كنید و مانعش شوید. بعد از ازدواج زندگی شما در همسر و فرزندان‌تان خلاصه می‌شود و دلیلی ندارد دوستان‌تان را به این بازی وارد كنید.

    قانون جدید: گاهی با دوستان‌تان بیرون بروید و وقت‌تان را بدون همسرتان و در كنار آن‌ها بگذرانید. این موضوع نه تنها به زندگی مشترك شما آسیب نخواهد زد بلكه اگر در موردش زیاده روی نكنید، مي‌تواند آن را غني‌تر و شادتر هم بكند. يادتان نرود كه همسر شما تنها موجود زنده اطراف‌تان نيست و نبايد باشد.

    زن و شوهرهاي قديمي زياده از حد به هم چسبيده بودند. جزءجزء زندگي آن‌ها با كنار هم بودن تعريف مي‌شد. حتي اگر يك روز عصر دوستي به يكي از آن‌ها زنگ مي‌زد و براي شام دعوتش مي‌كرد، نخستين كاري كه اين زن يا مرد انجام مي‌دادند خبر دادن به همسرشان و دعوت كردن او بود يا گاهي هم صرف‌نظر از اين تفريح به‌دليل نبودن فرد مقابل‌شان. اما زن و شوهرهاي جديد ديگر اينطور زندگي نمي‌كنند. آن‌ها دوستان خودشان و تفريحات خودشان را دارند. شايد حضور نزديكاني كه الزاما براي آن‌ها يك دوست خانوادگي به حساب نمي‌آيند يكي از دلايل آزادانه‌تر زندگي كردن زن و شوهرهاي امروزي باشد. يك تحقيق بين‌المللي مي‌گويد، اين روزها زنان و مردان، قبل از آن‌كه ازدواج كنند سال‌ها درس مي‌خوانند و كار مي‌كنند و به همين دليل پيش از آشنايي با همسرشان، جمع وسيعي از دوستان مختلف را در كنار خود دارند كه مي‌توانند بعد از ازدواج هم با آن‌ها وقت بگذرانند. محققان مي‌گويند، اين موضوع يك اتفاق منفي نيست بلكه مي‌تواند زندگي زناشويي شما را هيجان‌انگيزتر كند و به آن طراوت بيشتري ببخشد. پس به جاي حسادت و دربند كردن هم، تلاش كنيد بدون فاصله گرفتن از يكديگر، دوستان و تفريحات خودتان را داشته باشيد و با كمي انعطاف به همسرتان هم اين حق را بدهيد. البته يادتان نرود كه مقدار زيادي از يك چيز خوب مي‌تواند يك چيز بد را به‌وجود بياورد. به بهانه يك قانون جديد هرگز زياده روي نكنيد و از يك زندگي مشترك، زندگي 2آدم بي‌تعهد زير يك سقف را نسازيد.





    تقسيم كار بر اساس توانايي

    قانون قديمي: كارهاي خانه و بيرون بايد به يك نسبت بين زن و شوهرها تقسيم شود. اين عادلانه‌ترين وضعيت موجود است و هيچ‌‌كس نبايد بيشتر از ديگري جور زندگي را بكشد. اگر يكي از شما بيرون از خانه كار مي‌كنيد دليلي ندارد در خانه مسئوليتي بگيريد و اگر هر دوي شما شاغليد، كارهاي خانه را هم بايد به يك اندازه و بدون كم و كاست با هم تقسيم كنيد.

    قانون جديد:كارهاي خانه را به نسبت علاقه، زماني كه در اختيار داريد و مهارت‌هايي كه داريد تقسيم كنيد و براي باقي مانده كارها به تفاهم برسيد. دليلي ندارد كسي كه آشپزي بهتري دارد به دليل آن‌كه احساس وظيفه نمي‌كند از اين كار صرف‌نظر كند.

    مردهاي امروز بيش از پدران‌شان از كارهاي خانه سر در مي‌آورند. آن‌ها غذا درست كردن را بلدند و مي‌توانند خانه را تميز كنند. براي انجام كارهاي خانه، رسيدگي به بچه‌ها و مهماني دادن‌ها گاهي خيلي بيشتر از زن‌ها سليقه به خرج مي‌دهند و در خيلي از كارها هم مهارتي دارند كه ممكن است همسرشان نداشته باشد. البته هنوز هم زنان سهم بيشتري از مجموع وظايف خانه را به‌عهده مي‌گيرند و با وجود اين‌كه به بازار كار و درآمدزايي وارد شده‌اند، هنوز هم دوست دارند مردشان نقش حامي خانواده را بازي كند اما اين اتفاق به اين معنا نيست كه هيچ مردي شست و شوي لباس‌هاي خانه را انجام نمي‌دهد و اگر زودتر از همسرش از كار برگردد، شام شب را تدارك نمي‌بيند. براي فرار كردن از جنگ‌هاي خانگي و تقسيم عادلانه كارها بهتر است از همين حالا يك شيوه تقسيم كار خانگي را اجرا كنيد. كدام يك از شما بهتر غذا درست مي‌كند؟ كدام يكي مي‌تواند وقت بيشتري براي خريدهاي خانه و پرداخت قبض‌ها و قسط‌ها بگذارد و كدام يكي با دقت بيشتري گرد‌گيري مي‌كند؟





    كوتاه آمدن بي‌خودي فايده ندارد

    قانون قديمي: مي‌خواهيد زندگي موفقي داشته باشيد؟ همسري را انتخاب كنيد كه سابقه زندگي‌اش شبيه به زندگي‌اي است كه شما داشته‌ايد و علايق و فعاليت‌هايي شبيه به شما دارد. اگر همسر شما همكارتان باشد يا در دانشگاه شما درس خوانده باشد ازدواج موفق‌تري خواهيد داشت.

    قانون جديد: براي انتخاب يك همسر ايده‌آل، مهم اين نيست كه شيوه زندگي شما در گذشته چقدر شبيه به هم بوده يا اين‌كه هم رشته هستيد يا نه يا كارتان شبيه به يكديگر است يا خير. مهم اين است كه چقدر توان ارتباط برقرار كردن با يكديگر و گفت‌وگو و مباحثه با هم را داريد. شما مي‌توانيد با كسي كه همكار يا هم رشته شما نيست هم يك زندگي موفق داشته باشيد.

    اين‌كه زوج‌ها چقدر در زندگي مشترك‌شان موفق هستند، ارتباط زيادي با تجربه‌ها و فعاليت‌هاي يكسان‌شان ندارد. مهم‌تر اين است كه چقدر توان گفت‌وگو بر سر عقايد يا مشكلات‌شان را دارند و چطور مي‌توانند با يك گفت‌وگوي آرام و منطقي، تصميماتي مشترك بگيرند. از نظر محققان به همين دليل است كه مردي از يك گوشه جهان مي‌تواند با زني از گوشه ديگر جهان ازدواج كند و بدون اين سابقه مشترك، يك زندگي موفق را بسازد.





    با همدلي زندگي را نجات دهيد

    قانون قديمي: بهترين آزمايش براي شناخت يك زندگي موفق اين است كه چقدر تحمل سختي‌ها و سوختن و ساختن با آن‌ها را داريد؟ مهم اين نيست كه زندگي شما چطور پيش مي‌رود، زوج موفق و خوشبخت كساني هستند كه اين بحران‌هاي ناگهاني را پشت سر مي‌گذارند و با وجود آن‌ها در كنار يكديگر مي‌مانند.

    قانون جديد: موضوعاتي كه هر روز تجربه‌شان مي‌كنيد و رابطه‌اي كه در هر لحظه با همسرتان برقرار مي‌كنيد، مشخص مي‌كند كه چقدر در زندگي‌‌تان موفق هستيد. حقيقت اين است كه رفتار روزمره شما در زندگي مشترك‌تان، كنار آمدن‌ها، محبت‌ها، درك كردن‌ها و حتي شيوه صحبت‌كردن‌تان با يكديگر است كه مي‌تواند موفقيت يا شكست ازدواج‌تان را باعث شود.

    هيچ كس شكي ندارد كه يك بيماري جدي، مرگ كسي از اعضاي خانواده يا بحران مالي و ورشكستي مي‌تواند آينده يك زندگي مشترك را به‌خطر بيندازد و آن را وارد سراشيبي كند‌ اما تحقيقات ثابت كرده كه بده و بستان‌هاي روزمره در روابط زن و شوهرها خيلي سخت‌تر از پشت سر گذاشتن اين بحران‌هاست و در صورتي كه همسران در اين آزمايش‌هاي روزمره موفق شوند، مي‌توان گفت كه از پس بحران‌هاي زندگي برآمده‌اند و قدم مهمي براي ازدواج‌شان برداشته‌اند. اگر مي‌خواهيد يك زوج موفق باشيد، بهتر است به جاي سوختن و ساختن‌ها و تحمل كردن‌هاي بيهوده، حواس‌تان به سلام و صبح به خير اول روز، تماس‌هاي كوتاه يا پيامك‌هايي كه در وقت اداري مي‌فرستيد، گرفتن دست‌هاي يكديگر يا لحن صحبت كردن‌تان در طول روز باشد. به‌نظر آسان مي‌رسد؟ شايد اينطور باشد اما بايد باور كنيد كه خيلي از زوج‌ها با رعايت نكردن همين مسائل ساده زندگي‌شان را به سمت سقوط برده‌اند.





    هميشه مثل روز اول باشيد

    قانون قديمي: بعد از گذشت چند سال از زندگي مشترك رابطه زناشويي كمرنگ‌تر مي‌شود و اهميت خود را از دست مي‌دهد.

    قانون جديد: مهم نيست كه چند سالگرد را براي ازدواج‌تان گرفته‌ايد، رابطه زناشويي جزئي بااهميت در زندگي مشترك شماست و اگر دوست داريد ازدواج‌تان موفق بماند نبايد آن را بي‌اهميت تلقي كنيد. ازدواج تنها نبايد ذهن شما را به هم نزديك كند بلكه شما به‌عنوان زن و شوهر حق داريد تا پايان عمر به جسم يكديگر هم توجه داشته باشيد.

    بعضي‌ها فكر مي‌كنند كه رابطه زناشويي يك هوس جهاني است و چند سالي بعد از ازدواج كمرنگ‌تر مي‌شود و عشق واقعي جايش را مي‌گيرد اما اين يك اشتباه مسلم است. عشق ميان همسرتان هيچ وقت نبايد از اين بخش از زندگي‌شان فاصله بگيرد. اگر آن‌ها شرعا و قانونا به هم متعلق هستند و مي‌خواهند تا پايان عمر هم اين تعلق را حفظ كنند، پس چرا بايد از اين موضوع دست بكشند و مثل 2 غريبه زير يك سقف زندگي كنند؟ همانطور كه گفتيم مهم نيست كه چند سال از زندگي مشترك‌تان گذشته، چند فرزند داريد يا اين‌كه روي كيك تولدتان چند شمع نشسته است، مهم اين است كه رابطه زناشويي يكي از مهم‌ترين اتفاقاتي است كه مي‌تواند شما را به يكديگر نزديك‌تر كند و محبت و حس با هم بودن را در شما بيشتر كند.



    با آمدن بچه مراقب عشق‌‌تان باشيد

    قانون قديمي: رابطه احساسي و عاطفي و همينطور ميزان علاقه همسران، بعد از بچه‌دار‌شدن بايد كمرنگ و حتي محو شود. زن و شوهرها بعد از بچه‌دار‌شدن آن‌قدر مشغله دارند كه ديگر نمي‌توانند براي هم وقت بگذارند.

    قانون جديد: حتي بعد از بچه‌دار‌شدن هم همان محبت كردن‌هاي ساده و روزمره، بايد جزئي فراموش نشدني از زندگي زن و شوهرها باشد؛ آن‌ها نبايد فراموش كنند كه تنها يك پدر و مادر نيستند بلكه قبل از آن يك زن و شوهر هستند و هنوز هم بايد مراقب عشقي كه در زندگي‌شان بوده، باشند و آن را پرورش دهند.

    بچه دار شدن يكي از هيجان‌انگيزترين و البته پر استرس‌ترين بخش‌هاي زندگي زن و شوهرهاست. آن‌ها سعي مي‌كنند اين هيجان را با توجه زياد از حد به فرزندشان و همينطور پررنگ‌تر كردن نقش پدر يا مادري خود نشان دهند و از همين طريق به استرس خود غلبه كنند. به همين دليل است كه گاهي فكر مي‌كنيم زندگي زن و شوهرهايي كه سال‌هاست ازدواج كرده‌اند اما فرزندي ندارند، خيلي رمانتيك‌تر و گرم‌تر از زندگي مادر و پدرهاي جوان‌تر است. با همين توجيهات است كه كم‌كم يك ازدواج پر از احساس به يك شغل و انجام وظيفه تبديل مي‌شود و زن و شوهرها با خودخواهي تمام، تمام انرژي شان را به سمت فرزندشان مي‌برند و زندگي مشترك‌شان را فراموش مي‌كنند

    راهي براي شناخت هر چه بهتر رابطه‌تان

    تست عشق و عاشقی







    آزمون را مي‌توانيد براساس رابطه‌اي كه هم‌اكنون داريد يا روابط گذشته خود يا روابط‌تان با مردها به‌طور عموم پاسخ دهيد اما همه اين سوال‌ها را با صداقت پاسخ دهيد گر چه ممكن است از اين‌كه پيش خودتان اعتراف مي‌كنيد، براي‌تان خوشايند نباشد اما روبه‌رو شدن با حقيقت نخستين قدم براي تغيير است‌.


    به اين سوالات با توجه به امتيازات زير پاسخ دهيد و در آخر امتيازات را با هم جمع كنيد.
    • بار‌ها و بارها: هيچ امتياز
    • اغلب: ۴ امتياز
    • گاه به گاه: ۸ امتياز
    • به ندرت: ۱۰ امتياز
    1- احساس مي‌كنيد بايد دور و بر نامزد يا همسرتان پاورچين پاورچين راه برويد، تا مبادا او را ناراحت كنيد.
    2- احساس مي‌كنيد نامزد يا همسرتان با شما با احترام رفتار نمي‌كند.
    3- در محل كار يا هنگامي كه با دوستان خود هستيد با اعتماد‌به‌نفس و از موضع قدرت بيشتري برخورد مي‌كنيد.
    4- از اين‌كه انرژي منفي به نامزد يا همسرتان بدهيد، احساس امنيت و راحتي نمي‌كنيد.
    5- از اين‌كه نياز‌ها و خواسته‌هاي‌تان را از نامزد يا همسرتان مطالبه كنيد، مردد هستيد و بعضي اوقات نگرانيد كه مبادا بيش از حد محتاج جلوه كنيد.
    6- احساس مي‌كنيد رفتار نامزد يا همسرتان به‌مراتب بدتر از رفتار شما با اوست.
    7- هنگامي كه نامزد يا همسرتان رفتار مهربانانه با شما ندارد، به اميد جلب محبتش تلاش مي‌كنيد تا هر چه بيشتر با او مهربان باشيد.
    8- احساس مي‌كنيد براي اين‌كه به نامزد يا همسرتان نشان دهيد كه از عشق، محبت‌، آزادي و برابري سهمي داريد، بايد براي اين كار خيلي تلاش كرده تا او را متقاعد كنيد.
    9- غالبا مجبوريد در مورد رفتار همسرتان يا اوضاع و شرايط زندگي خود، براي ديگران عذر و بهانه بياوريد و از او دفاع كنيد.
    10- به دليل دست كم گرفتن و زير پا گذاشتن عزت نفس خود در مقابل يك مرد، غالبا از دست خود عصباني مي‌شويد، گرچه به‌خودتان قول داده بوديد هرگز دوباره چنين رفتاري نكنيد، اما همچنان اجازه مي‌دهيد با عشق و محبت كمتر از آنچه به راستي استحقاقش را داريد با شما رفتار شود.





    نتیجه تست


    • ۱۰۰-۸۰ :موفق هستيد
    به شما تبريك مي‌گويم. شما در رابطه خود موضعي برابر با همسرتان داريد و هرگز آنچه و آن‌كه هستيد را به خاطر عشق بيشتر فدا نكنيد. به‌منظور جلوگيري از بروز مشكلات آتي در مواردي كه امتياز كمتري گرفته‌ايد كار كنيد.
    • ۷۹-۶۰: تلاش‌تان را بيشتر كنيد
    شما يك قرباني عشق هستيد اما نه با مشكل جدي و حاد، اما در بسياري از موارد در روابط خود از موضع ضعف برخورد مي‌كنيد. توجه كنيد كه ترس از دست دادن و تاييد، شما را از درخواست آنچه استحقاقش را داريد، باز مي‌دارد. سعي كنيد، در راستاي عشق ورزيدن با خودتان كار كنيد و خود را كمتر زير پا بگذاريد.
    • ۵۹-۴۰: اخطار
    چه بخواهيد و چه نخواهيد اعتراف كنيد در روابط خود با مردها يك قرباني عشق هستيد زيرا اجازه مي‌دهيد با شما بد رفتاري كنند. به‌منظور احقاق حق خود در مقابل همسرتان نمي‌ايستيد. چنان در فدا كردن براي عشق بيشتر متخصص شده‌ايد كه ديگر از ياد برده‌ايد راحت بودن كنار يك مرد به چه معناست و چگونه احساسي است.
    • ۳۹-صفر:اورژانس
    شما يك قرباني عشق حرفه‌اي هستيد. احتمالا نسبت به‌خود از احترام شخصي بسيار ناچيزي برخوردار هستيد يا اصلا نداريد. با توجه به رفتارهاي بسيار بدي كه توسط مردان زندگي‌تان با شما مي‌شود، مي‌توان گفت كه اعتماد به نفس شما نيز بسيار پايين است. مادامي كه خودتان را دوست نداريد، انتظار نداشته باشيد به شما عشق بورزد وقت آن رسيده كه برخيزيد و مانند يك زن قوي باشيد. بايد همين الان اقدام كنيد.



    ویرایش توسط F.Farzanegan : 22nd October 2011 در ساعت 07:24 PM
    برایت دعا می کنم که ای کاش خدا از تو بگیرد هر آنچه را که خدا را از تو می گیرد...






  3. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    2011 July
    محل سکونت
    قائمشهر
    ارسال ها
    410
    تشکر
    646
    تشکر شده 881 بار در 386 پست
    نوشته های وبلاگ
    6
    6 قانون برای نجات زندگی مشترک شما



    افراد زيادي هستند كه هنگام صحبت كردن ترجيح مي‌دهند گو‌ش‌هاي‌شان را ببندند و به حرف‌هاي طرف مقابل گوش ندهند و تا جايي كه مي‌توانند بر گفت‌وگو مسلط باشند و اگر هم طرف مقابل چيزي بپرسد تنها به دادن جواب‌هاي سربالا اكتفا ‌كنند. اگر دوست داريد براي باقي عمرتان بيشتر تنها زندگي كنيد، مي‌توانيد جزو اين دسته افراد قرار بگيريد اما اگر اينگونه فكر نمي‌كنيد و ارتباط براي‌تان مهم است بايد تكنيك‌هاي خاصي را ياد بگيريد. در اين‌جا دكتر فيل روان‌شناس معروف آنچه را كه شما براي اصلاح گفت‌وگوهاي‌تان احتياج داريد به شما ياد مي‌دهد.




    چراغي روشن كنيد

    مشكل بسياري از افراد اين است كه واقعا نمي‌دانند چه نوع ارتباطي را مي‌توان يك ارتباط خوب دانست و اصلا ارتباط صحيح يعني چه؟ آن‌ها گاهي فراموش مي‌كنند حرف زدن و گوش‌كردن از اساسي‌ترين ابزارهاي هر ارتباطي است و به وسيله اين 2ركن است كه شما مي‌توانيد از احساسات طرف مقابل‌تان با‌خبر شويد و احساسات‌تان را هم به طرف مقابل انتقال دهيد و تمام مشكلات موجود در رابطه را حل كنيد. شايد اين جمله معروف را شنيده باشيد كه «به جاي اين‌كه بر تاريكي لعنت بفرستي چراغي را روشن كن» بنابراين به جاي اين‌كه مدام در زندگي گله كنيد كه با همسرتان نمي‌توانيد به راحتي حرف بزنيد و به توافق برسيد، بايد هنر و مهارت ارتباط را ياد بگيريد تا ديگر مشكلي به نام نبود ارتباط در خانواده شما وجود نداشته باشد.


    قانون اول

    شفاف حرف بزنيد

    بايد سعي كنيد تا حد ممكن واضح و شفاف صحبت كنيد. سعي كنيد هر آنچه مي‌گوييد يا اشاره مي‌كنيد يا قصد داريد به‌طور ضمني به ديگري بفهمانيد كاملا دقيق بيان شود و اگر طرف مقابل‌تان (دوست يا همسر) حرف‌هاي‌تان را به درستي متوجه نشد يا آن‌ها را به چالش كشيد؛ بهتر است به‌طور كامل براي او توضيح دهيد كه معني حرف‌هاي‌تان چيست و آنچه مي‌گوييد چه معنايي مي‌دهد. البته منظور اين نيست كه شما بايد هرآنچه فكر يا احساس مي‌كنيد را براي ديگران توضيح دهيد بلكه اين‌جا منظور اين است كه وقتي وارد گفت‌وگو شديد و آگاهانه تصميم گرفتيد كه بعضي چيزها را فاش كنيد بايد آن‌ها را شفاف بيان كنيد.





    قانون دوم

    مهم است كه او چه مي‌شنود

    كساني كه يك‌طرفه ارتباط برقرار مي‌كنند بيشتر دوست دارند حرف بزنند ولي هرگز گوش نمي‌دهند و اصلا توجهي هم نمي‌كنند كه آيا طرف مقابل‌شان حرف‌ها را متوجه شده است يا نه. مهم براي اينگونه افراد فقط حرف‌هاي خودشان است اين‌كه بگويند: «من از تو مي‌خواهم كه...»يا تو بايد اين كار را انجام دهي.» يا.... در واقع تمام آنچه اين افراد از ارتباط مي‌دانند همان چيزي است كه خودشان مي‌گويند و اصلا براي‌شان اهميتي ندارد كه ديگران چه مي‌شنوند و نتيجه چنين ارتباطي چيزي نخواهد بود به جز تنش و تضاد.

    اما به‌نظر شما وقتي اينگونه افراد به‌دنبال جواب و بازخوردي از طرف مقابل هستند، چه اتفاقي مي‌افتد؟ مثلا زن مي‌گويد: «من از تو مي‌خواهم كه كارهاي الف و ب و ت و ث را براي من انجام دهي، به‌نظر مشكلي نداشته باشي؟» و شوهر جواب مي‌دهد: «خب انجام كارهاي ج، چ، خ براي من چندان مشكل نيست.» جاي تعجب نيست آن‌ها اصلا همراه خوبي براي هم نيستند، حرف‌هاي هم را متوجه نمي‌شوند و حتي در مورد يك چيز يكسان هم حرف نمي‌زنند. وقتي شما از طرف مقابل جواب و بازخورد بخواهيد يعني اين‌كه بيشتر بخواهيد بفهميد كه او چه شنيده است يا اين‌كه خودتان چه گفته‌ايد، در واقع نوع ارتباط بين‌تان را روشن‌تر مي‌كنيد و متوجه مي‌شويد واقعا چقدر بين شما ارتباط صحيحي وجود دارد و در كجا بايد شفاف‌سازي‌ شود.


    قانون سوم

    به انگيزه‌ها توجه كنيد

    چه شما گوينده باشيد چه شنونده بايد تمام حرف‌هايي كه بين‌تان رد و بدل مي‌شود براي‌تان كاملا واضح و شفاف باشد، شما بايد هم به انگيزه و نيت پشت حرف‌ها توجه كنيد و هم پيامي كه داده مي‌شود، مثلا اگر شما شوهري داريد كه مي‌گويد: «تو هميشه همانند بازجوها رفتار مي‌كني، مدام مي‌خواهي از من سوالات متفاوت بپرسي، از من استنطاق كني و مرا آزار دهي» از اين جملات نبايد به سادگي گذشت شما بايد سعي كنيد بفهميد پشت اين كلمات او چه چيزي وجود دارد. آيا او مي‌خواهد شما را دچار عذاب وجدان كند تا چيزي را نبينيد؟ يا شما به‌دليل نداشتن احساس امنيت كه در درون‌تان وجود دارد بيش از حد سعي مي‌كنيد زندگي او را كنترل كنيد؟ وقتي شما اينگونه سوالات را از خود بپرسيد علت و انگيزه بسياري از كارها و رفتارها را درك كرده و در نتيجه مي‌توانيد از همان جا مشكل را حل كنيد.



    اگر شما از شوهرتان بپرسيد :«آیا باز این جمعه هم می‌خواهی با دوستانت بیرون بروی؟» در حقیقت شما می‌خواهید به همسرتان بگویید كه دوست دارید زمان بیشتری را با او بگذرانید اما بهتر است سعی كنید پیام‌تان را به درستی بیان كنید تا او نیز بتواند جوابی متناسب با آن به شما بدهد.


    قانون چهارم

    مطمئن شويد منظور او را درست فهميده‌ايد

    اگر مي‌خواهيد همواره ارتباط درست و صحيحي بين شما و همسرتان وجود داشته باشد بايد توافق كنيد هنگام صحبت مدام با يكديگر منظورتان را چك كنيد تا مطمئن شويد منظور هم را به درستي متوجه شده‌ايد و هميشه با صداقت تمام به هم جواب دهيد مثلا مي‌توانيد از همسرتان بپرسيد: «آيا احساس تو دقيقا هماني است كه مي‌گويي؟ آيا من منظورت را درست فهميده‌ام؟» البته فراموش نكنيد وقتي شما از او سوال مي‌كنيد بايد اين آمادگي را نيز داشته باشيد كه حقيقت و جواب درست را بشنويد. بعد بايد آماده باشيد او نيز همين گونه سوال‌ها را از شما بپرسد و شما هم بايد با صداقت تمام به او پاسخ دهيد، مثلا اگر پرسيد: «آيا واقعا حالت خوب است؟» اگر واقعا چندان اوضاع‌تان رو به راه نيست، اين جسارت را داشته باشيد كه جواب دهيد: «نه، حالم خوب نيست.»

    پس براي اطمينان از اينكه احساسات همسرتان را به درستي فهميده‌ايد بايد از او سوال بپرسيد.





    راهنمای عملی برای یك گفت‌وگوي موثر

    • زیاده‌روی نكنید
    در یك گفت‌وگو بیشتر افراد وقتی اولین انتقاد را از خودشان می‌شنوند تمایل‌شان برای ادامه گفت‌وگو بسیار پایین می‌آید. با نقد بعدی حالت دفاعی آن‌ها بیشتر می‌شود و قدرت پذیرش حرف‌های بعدی هم كاهش می‌یابد. با انتقاد سومی كه از آن‌ها می‌كنید احتمالا دیگر تنها با خود حرف می‌زنید و آن‌ها حرف‌های‌تان را گوش نمی‌دهند، در این حالت بهتر است بیش از این ادامه ندهید چون ممكن است گفت‌وگو كاملا منحرف شود پس انتقادهای خود را جایی یادداشت كنید تا در زمان دیگری آن‌ها را با طرف مقابل‌تان مطرح كنید.

    • از حرف خود برنگردید
    گروهي از انسان‌ها با شجاعت چیزهای بسیار مهمی را مي‌گويند اما بعد با كوچك جلوه دادن آنچه گفته‌شده است موجب تضعیف ارتباط‌شان می‌شوند، مثلا به طرف مقابل می‌گویند: «من فكر می‌كنم تو واقعا شخصیتی بد جنس و آزاردهنده داری.... و می‌دانم كه من باعث شده‌ام كه تو خود را اینگونه نشان دهی.» نه؛ شما نباید برای بیان احساسات واقعی خود عذرخواهی كنید، وقتی پیام خود را به طرف مقابل رساندید، روی حرف خود بایستید و از آن برنگردید.

    • به او نشان دهید حرف‌هایش را می‌شنوید
    وقتی طرف مقابل با شما صحبت می‌كند گهگاهی با رفتارها یا كلمات ترغیب‌آمیز به او نشان دهید كه حرف‌هایش را می‌شنوید. این رفتارها ساده هستند، مثل برقراری ارتباط چشمی، تكان دادن سر و... یا گفتن عبارات و كلماتی چون، خب، درست است، گرفتم، آها و... شما با این رفتارها یا كلمات به طرف مقابل می‌گویید من در حال گوش كردن به حرف‌هایت هستم پس به صحبتت ادامه بده.





    قانون پنجم

    شنيدن تنها كافي نيست، احساس هم مهم است

    بيشتر مردم شنونده‌هايي منفعل هستند. اگر مي‌خواهيد به شنونده‌اي فعال تبديل شويد نياز داريد كه بر 2 ابزار مهم تسلط پيدا كنيد. يك روان‌شناس معروف به نام كارل راجرز اين 2 ابزار را بازتاب مفهوم و بازتاب احساس مي‌نامد، البته من با همه نظرات راجرز موافق نيستم ولي او در اينجا انگشت روي نكته بسيار مهمي گذاشته ‌است.

    وقتي مي‌گوييم «بازتاب مفهوم گوينده» منظورمان اين است كه وقتي به حرف‌هاي كسي گوش مي‌كنيد به او جواب يا بازخوردي مي‌دهيد كه نشان‌دهنده اين است كه پيام واقعي حرف‌هاي او را درك كرده‌ايد اما همه چيز اين نيست و چيزهاي ديگري همچون درك احساسات نيز مهم است، بگذاريد با مثال منظورم را روشن‌تر كنم كه چگونه يك فرد ممكن است اطلاعاتي را از حرف‌هاي طرف مقابل به‌دست بياورد اما منظور و پيام او را درك نكند.

    فرد الف: «متاسفم كه دير كردم؛ هنگامي كه مي‌خواستم از خانه بيرون بيايم سگم به خيابان پريد و با يك ماشين تصادف كرد.»
    فرد ب(بازتاب مفهوم): يعنی سگت با یك ماشین تصادف كرد.
    الف: درست است.
    ب: آیا سگت مرد؟
    الف: بله.
    ب: بعدش با جسدش چه كردی؟

    در این مثال فرد ب نشان می‌دهد كه صحبت فرد الف را شنیده‌است اما به‌طور واضحی فرد ب تاكید اصلی او را متوجه نشده است.

    برای اینكه بتوان در یك موقعیت نسبتا احساسی یك شنونده فعال بود، فرد ب نبايد تنها به بازتاب اطلاعات واقعی اظهار شده فرد الف اكتفا می‌كرد، در این نوع گفت‌وگوها بازتاب احساسات نیز مهم است در واقع بازتاب احساسات به طرف مقابل می‌فهماند كه شما نه تنها حرف‌های او را شنیده‌اید بلكه با او همدلي هم كرده‌اید و دقیقا احساس او را درك می‌كنید. این چیزی است كه باعث می‌شود طرف مقابل از صحبت با شما احساس رضایت كند. اگر بخواهیم بازتاب احساسات را با مثال روشن كنیم این‌گونه می‌شود:

    الف: «متاسفم كه دیر كردم هنگامی كه می‌خواستم از خانه بیرون بیایم سگم به خیابان پرید و با یك ماشین تصادف كرد.»
    ب(بازتاب احساسات): وای چقدر بد.... حتما الان احساس خیلی بدی داری.
    الف: آره درست است، 12 سال بود كه آن سگ را داشتیم، بچه‌های من واقعا دوستش داشتند.
    ب: مطمئنم كه الان آن‌ها خیلی ناراحتند، واقعا متاسفم كه چنین اتفاقی برایت پیش آمد.
    توانایی بازتاب احساسات و نه فقط بازتاب مفهوم برای داشتن یك ارتباط موفق ضروری است.





    قانون ششم

    فیلترهای‌تان را بشناسید

    وقتی من و شما با هم در حال گفت‌وگو هستیم نمی‌توانم روی چگونگی ارتباط برقرار كردن شما كنترلی داشته باشم، تنها می‌توانم روی چگونگی دریافت‌هایم از حرف‌های شما كنترل داشته باشم. می‌توانم چیزها و عواملی را شناسایی كنم كه در من وجود دارند و باعث می‌‌شوند كه حرف‌های شما را به درستی متوجه نشوم، در اینجا این عوامل و چیزها را فیلتر می‌نامم. برای این‌كه بتوانید یك شنونده خوب باشید باید فیلترهای درون‌تان را شناسایی كنید. شاید شما برای گفت‌وگو یك دستورالعمل خاص داشته باشید، شاید در حال قضاوت درباره طرف مقابل و گوینده‌اید و به هیچ‌وجه به او اعتماد نداشته باشید، شاید عصبانی باشید یا... هركدام از این فیلترهای روانی می‌توانند تا حد زیادی چیزی كه شما می‌شنوید را تغییر دهند. فیلترها باعث می‌شوند كه خیلی زود تصمیم بگیرید، ممكن است با پیش‌داوری درباره همسرتان او را قبل از این‌كه حرف‌هایش را بشنوید محكوم كنید و مثلا نتیجه بگیرید كه او دیگر شما را دوست ندارد، در واقع اصلا برای‌تان مهم نیست كه او به شما چه می‌گوید بلكه حرف‌هایش را تغییر می‌دهید تا آن‌ها را شبیه تفكرات و احساسات و عقاید خودتان بكنید. با كمی كاوش در درون‌تان فیلترهای‌تان را شناسایی كنید. اگر شما از آن‌ها آگاه نباشید به راحتی بسیاری از ارتباطات‌تان خراب می‌شود چون شما حرف‌های طرف مقابل را در ذهن‌تان تغییر می‌دهید و اصلا برای‌تان مهم نیست او چه می‌گوید.



    وقتی قرار است درباره موضوع مهمی صحبت كنید كه به لحاظ احساسی نیز درگیر آن هستید، محیطی را برای گفت‌وگو انتخاب كنید كه حواس‌تان در آن جا پرت نشود تا بتوانید به‌طور كامل روی آنچه می‌گویید و می‌شنوید تمركز كنید

    خوشحالم که "تو"در زندگی ام هستی!
    یکی از خواسته های زوج های جوان زنده نگاه داشتن روابط عاشقانه است. در این میان توانایی ها و مهارت های ارتباطی مهم ترین عنصر برای زنده نگه داشتن احساسات عاشقانه است.

    روانشناسان معتقدند که احساسات عاشقانه تقریباً در بهترین حالت خود تا سه سال طول می کشد. در واقع باید منتظر تغییراتی در احساسات اولیه عشق باشیم.

    بایاناکا اسیویدو (روانشناس) و هلن فیشر ( فیزیولوژیست) معتقد هستند که می توان احساس عشق را برای مدت طولانی تری زنده نگاه داشت.

    آنها مغز پنجاه زوج را که به طور میانگین در بییست و یک سالگی ازدواج کرده بودن مورد بررسی قرار دادند. وقتی به آنها عکس ابتدای زندگیشان را نشان دادن آنها بعد از تقریبا هفت ماه همان احساس عشق اولیه را نشان دادند. اما تفاوتی وجود داشت، مناطق مغزی مرتبط با استرس در زوج های عاشقی که از سن ازدواج آنها زمان بیشتری می گذشت، کمتر فعال بود و در عوض مناطقی فعالیت بیشتری داشتند که با احساس آرامش در ارتباط بودند.



    تحقیقات دیگری نیز از فواید پزشکی یک رابطه خوب حمایت کرده اند. روابط خوب باعث کاهش سطح استرس، کاهش احتمال ابتلا به آلزایمر باعث افزایش احتمال بهبود سرطان می شود.

    مطمئناً همه از فواید یکی رابطه خوب کم و بیش می دانیم اما سوال مهم، چگونگی حفظ آن است.

    در زیر پنج راه را برای زنده نگه داشتن یک رابطه خوب آورده ایم:

    1-صادق باشید و همدیگر را در احساساتتان سهیم کنید
    یک رابطه خوب بر پایه صداقت و احترام بنا می شود. صداقت عنصری ضروری برای یک رابطه عاشقانه است. همچنان که در عشق پیش می روید، بیشتر خودافشایی کنید، از گذشته بگویید و در مورد آرزوها و امیدهای خود صحبت کنید. اگر در موضوعی دیدگاه متفاوتی دارید، با صمیمیت به نظرات هم احترام بگذارید.

    2-توانایی های همسرتان را تحسین کنید و در جستجوی چیزهای کوچک باشید
    هر روز توانایی همسرتان را تحسین کنید، برای مثال " صبرت همیشه من رو تحت تاثیر قرار می ده" یا" چه دست پخت خوب و عالی ای داری".

    هر فردی دوست دارد مورد تقدیر واقع بشود، افکار و احساسات مثبتی که بر روی عزت نفس همسرتان تاثیر می گذارد را مطرح کنید. این افکار و احساسات را با صمیم قلب بگویید تا همسرتان احساس تردید نکند.


    3-ژست اندیشمندانه به خود بگیرید
    بگذارید همسرتان متوجه شود وقتی پیش شما نیست، شما به او فکر می کنید و شما واقعاً نگرانید و نسبت به زندگی او حساس هستید و جزئیات زندگی او را در نظر می گیرید.

    قبل از قرار ملاقات های مهم همسرتان به او پیام موفق باشید بفرستید. در انتهای هر روز در مورد اتفاقات روز پرس و جو کنید و در مورد مشکلات و ناراحتی ها با او همدردی کنید.

    لیستی از چیزهای مورد علاقه همسرتان از کوچک و بزرگ آماده کنید و سعی کنید برنامه ای برای خشنود کردن همسرتان داشته باشید.

    4-گوش دادن را یاد بگیرید
    در انواع ارتباطات گاهی افراد را به حراف و ساکت تقسیم بندی می کنند. در این شیوه یک نفر مدام صحبت می کند و دیگری همیشه گوش جان می سپارد البته اگر بسپارد. این نوع رابطه برای زندگی عاشقانه خوب نیست.

    از نظر کلامی خانم ها و آقایان با هم متفاوت هستند، خانم ها قدرت پردازش بیشتری در فهمیدن، پردازش کردن و گوش دادن صحبت های دیگران دارند که ریشه در تعداد بیشتر سلول های عصبی مرتبط با پردازش های زبانی در قسمت چپ مغز دارد.

    چه صحبت کننده هستید و چه گوش کننده، یاد بگیرید که چگونه گوش کننده فعالی باشید.

    به چهره فرد مقابل نگاه کنید و با نشانه های کلامی مانند آهان و نشانه های بدنی مانند تکان دادن سر جواب بدهید.

    از یکدیگر سوالاتی برای رشن شدن تفکراتتان بکنید و اطلاعات بیشتری رد و بدل کنید.
    به نیاز همسرتان برای صحبت کردن اهمیت بدهید و محیط آرامی را برای صحبت کردن انتخاب کنید.

    5-همواره بگویید دوستت دارم
    گفتن این دو کلمه کار ساده ای نیست. بسیاری از افراد در خانواده بزرگ شده اند که احساس دوست داشتن را به صورت کلامی انتقال نمی دهند. بعضی ها در نهایت از طریق پیام یا از طریق ایمیل این کار را می کنند.

    وقتی به چشمان همسرتان نگاه می کنید و می گویید دوستت دارم مغز ماده ای به نام اکسی توسین که به هورمون عشق معروف است، ترشح می کند، ماده ای که در تحکیم یک رابطه عاشقانه بسیار موثر است.

    سعی کنید جملات زیبایی برای بیان احساسات خود پیدا کنید، جملاتی مانند" من بسیار خوشحالم که "تو" قسمتی از زندگی من هستی".

    هر کاری که می کنید به همسرتان بفهمانید که چقدر برای شما مهم است.

    منبع: برنا


    ویرایش توسط F.Farzanegan : 22nd October 2011 در ساعت 08:16 PM
    برایت دعا می کنم که ای کاش خدا از تو بگیرد هر آنچه را که خدا را از تو می گیرد...






 

 

کاربران برچسب خورده در این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  


Powered by vBulletin
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.
Content Relevant URLs by vBSEO 3.6.0
Persian Language By Ustmb.ir
این انجمن کاملا مستقل بوده و هیچ ارتباطی با دانشگاه علوم و فنون مازندران و مسئولان آن ندارد..این انجمن و تمامی محتوای تولید شده در آن توسط دانشجویان فعلی و فارغ التحصیل ادوار گذشته این دانشگاه برای استفاده دانشجویان جدید این دانشگاه و جامعه دانشگاهی کشور فراهم شده است.لطفا برای اطلاعات بیشتر در رابطه با ماهیت انجمن با مدیریت انجمن ارتباط برقرار کنید
ساعت 12:54 PM بر حسب GMT +4 می باشد.