هرگز با همسرتان این کار را نکنید
شما هم در خطرید
چه بسیار دوستی ها و روابط زناشویی و فامیلی که با تلنگری در هم ریخته اند. بله . شروع غم انگیزی بود اما باید از اینجا شروع می کردیم .
هر رابطه ای ، بی توجه به نسبت بین دو نفر بدون احترام پیش نخواهد رفت اما این احترام متقابل با گذشت زمان در خطر فروپاشی قرار می گیرد. گرچه شاید امروز اصلا به ذهنتان هم خطور نکند چون رابطه شما و همسرتان عالی است.
!بعضی ها ذاتشان خرابه!
بعضی از آقایان و البته خانمها ذاتا اهل عیب جویی اند و این کار آنها نیتی در پشت خود ندارد . اصلاح کردن همسر جلوی دیگران در ذات این افراد است و آنها بدون توجه به عواقب بعدی و احساسی که ممکن است به همسرشان دست دهد دست به این کار ميزنند. پس اگر جزء همان گروهی هستید که مرتبا توسط همسرتان نزد دیگران اصلاح ميشوید،باید با قدرت این عادت را از سر همسر گرامی بیرون کنید.البته این کار را تنها در حضور خود او انجام دهید و منظورتان را دقیقا به او بفهمانید و توضیح دهید.
دیگران را بع دوای خود نکشانید
بسیاری از زن و شوهرها برای ابراز ناخرسندی خود از زندگی مشترکشان نزد دیگران از زبان نیش و کنایه استفاده ميکنند. نمی دانم ... شاید آنها از وجود همسر خود احساس شرمندگی ميکنند، در نتیجه برای مقابله با این موقعیت درست مانند یک بچه از شیوهای غلط استفاده مي کنند.
بدترین قسمت این ماجرا کشاندن پای دیگران به مشکلات شخصی است. آدمهایی که بهترین شان هم واقعا دلسوز ما نیستند. گاهی ما با عیبجویی از یکدیگر - نزد دیگران - به عنوان وسیلهاي برای قضاوت و داوری استفاده ميکنیم. لازم است بدانید که کمتر کسی از این رفتار استقبال ميکند.اگر متوجه شده اید که دیگران بیشتر از این خواهان رفت و آمد و معاشرت با شما نیستند، احتمالا باید به این فکر کنید که آیا غرولندهای مکرر شما آنها را ناراحت کرده است یا نه.
اعتماد به نفس داشته باشید
روانشناسان ميگویند یکی از عللی که شما را وادار ميکند با همسرتان چنین رفتاری داشته باشید این است که از موقعیتی که در آن قرار گرفته اید به اندازه کافی اطمینان به نفس ندارید.
وقتی با اقوام و دوستان بیرون ميروید و دچار احساس شک و تردید ميشوید، نظرات نامربوط ميدهید و از همسرتان ایراد ميگیرید تا قدرت نمایی کنید، خودی نشان دهید و احساس بهتری داشته باشید. خب. مسلم است که مشکل اصلی از خود شماست. شمایی که ناخودآگاه سعی ميکنید حواس دیگران را از خودتان پرت کرده و به سمت همسرتان جلب کنید تا از شدت اضطراب خود بکاهید.
گذشت زمان علیه عشق!
یک داستان تلخ .یک واقعیت وحشتناک که همه ما درگیر آن هستیم.با اغاز رابطه و گذشت زمان زن و شوهر با هم احساس راحتی ميکنند و رعایت ادب و احترام نسبت به یکدیگر را از یاد ميبرند. چند بار تاکنون این صحنه را به چشم خود دیده اید که یک مرد در را برای غریبه ها باز ميکند اما پشت سر همسرش در را ميکوبد؟ چند بار شاهد بوده اید که زنی با ادب و احترام با غریبه ها حرف ميزند اما به همسر خودش نگاه تحقیرآمیزی مياندازد؟پاسخ متاسفانه یک کلمه است: خیلی !
راحت ترین کار را انجام بده
توصیه : قطعا شما و همسرتان قرار نیست در حضور دیگران همیشه درباره همه چیز با هم موافق باشید. بجای توهین کردن به یکدیگر، قرار بگذارید که در حضور دیگران برای هم یک سیگنال سکوت و مخفیانه بفرستید. سپس زمانی که با هم تنها ميشوید ميتوانید درباره اتفاقی که افتاده صحبت کنید و احساسات و نگرانیهاي خود را به زبان آورید.به خدا این بسیار بسیار راحت تر از تحمل دعواهای بعدی و احتمالا عذرخواهی است.
قوانین طلایی همسر داری
وقتی پانزدهمین سالگرد ازدواجمان را جشن میگیریم، بیشترمان میدانیم كه چگونه بالا و پایینهای زندگی را رفع و رجوع كنیم. تمام این سالها بر سر اینكه چه كسی باید خریدها را انجام دهد، بچهها را به مدرسه ببرد، در تكالیف كمكشان كند، كارهای خانه را انجام دهد و هزار مسئله دیگر با هم بگو ومگو كردهایم اما حالا خبری از جروبحثهای قدیمی نیست و مسائل دیگری به میان آمده! مشاوران سعی میكنند از طریق رسانهها به زوجها اعلام كنند، مواظب مشكلاتی كه در میانه زندگی خودنمایی میكنند، باشند؛ وقتی پای زن جوانی به زندگی مردی میانسال باز میشود، سندرم «آشیانه خالی» خودنمایی كرده و زوجها را پای میز دادگاه میكشاند.
براساس آمار موجود، میزان طلاق در خانوادههاي آمريكايي به 36 درصد كاهش يافته است كه از دهه 1970، كمترين ميزان طلاق محسوب ميشود. اين كاهش آمار در حالت كلي به دليل آن است كه همه ما و همسرانمان دوست داريم متاهل باشيم اما همان اشتباهها كه گهگاه يقه هر كدام از ما را ميگيرند، گاهي باعث ميشوند بزرگترين اشتباه زندگيمان را مرتكب شويم؛ اشتباهي كه شايد ديگر فرصتي براي جبرانش نداشته باشيم. پس تا دير نشده، بهتر است اين اشتباهها را بشناسيم و قوانين جديد براي مبارزه با هر كدام از آنها را وضع كنيم، تا زندگيهايمان رنگ و بوي ديگري بهخود بگيرد.
اشتباه شماره 1
- هيچوقت با عصبانيت به تختخواب نرويد. اگر بر سر بحثها فورا به توافق نرسيد، ممكن است از خشم منفجر شويد.
مسلما ايدهآلترين حالت اين است كه قبل از رفتن به تختخواب، تمام مشاجرههاي بيارزش را كنار بگذاريم و طرف مقابل را ببخشيم اما مسلما هيچكس كامل نيست؛ در واقع بيشتر زوجها وقتي عصبي هستند، مشكلات را آنطور كه بايد حل نميكنند. يكي از خطرناكترين كارهايي كه ازدواج را به خطر مياندازد، اين است كه يكي از طرفين در يك عصبانيت آني، تمام مشكلاتش را فرياد بزند. معمولا اين كار هيچ مشكلي را حل نميكند؛ فقط زن و شوهر را بسيار عصبانيتر از پيش ميكند.
وقتي مردم در احساساتي مثل خشم غرق ميشوند، دچار شرايطي ميشوند كه روانشناسان آن را «غرقهسازي يا توفان» ميخوانند؛ پاسخي فيزيولوژيكي كه باعث تپش قلب شده و تمركزشان به هم خورده و چيزي نميتوانند بگويندكه بحث را منصفانه يا دوستانه حل كند.
- قانون جديد: قبل از اينكه تصميمي بگيريد، كمي دربارهاش فكر كنيد. زماني ميتوان مشكلات را حل كرد كه خونسرد بوده و كاملا استراحت كرده باشيد. به جاي آنكه تا ديروقت بيدار بمانيد و به بحث ادامه دهيد تا پيروز شويد، كارشناسان توصيه ميكنند، زوجين هر شب لحظهاي تمركز كنند و ببينند چه چيز براي دوام ازدواجشان خوب است. بعد، حتي اگر يكي از شما يا هردويتان بهشدت عصباني و ناراحت هستيد، به يكديگر شببهخير گفته و دست همديگر را براي 6 ثانيه بفشاريد. قاعدتا شما آنقدر عصباني و خسته هستيد كه اين دست دادن بيشتر از 5 نانوثانيه طول نخواهد كشيد! اما عشق بادوامتان را به شما يادآوري خواهد كرد و نكته همينجاست! منظور اين نيست كه نبايد به مشاجرهها و مخالفتها رسيدگي كرد. براي اينكه ناراحتيهايتان همانطور رسيدگي نشده، به دست فراموشي سپرده نشوند، بهتر است جلساتي را بهصورت هفتگي درنظر بگيريد. با ذكر يك نكته كه ميتواند به دوام ازدواجتان كمك كرده يا اشاره به يكي از خصوصيات قابل ستايش همسرتان، بحث را شروع كنيد و بعد هر كدام به نوبت، مشكل و ديدگاه خود را مطرح كنيد.
اشتباه شماره 2
- ممكن است بعضي اززوجها به خاطر تغييرات شخصيتيشان يا علائقشان از هم دور شوند.
البته كارشناسان ميگويند، اگر به زوجهاي خوشبخت از نزديك نگاه كنيد، از نقطه مشتركهاي ناچيز آنها، متعجب خواهيد شد. ممكن است زن از هر فرصتي براي فعاليتهاي هنري استفاده كند و مرد يكي از علاقهمندان دو آتشه ورزش باشد اما آنها ياد گرفتهاند كه ضمن جدا بودن از يكديگر، در كنار هم باشند؛ يعني گاهي خانم براي همراهي كردن همسرش كه مشغول تماشاي مسابقهاي ورزشي است، كنارش بنشيند. در واقع، كارشناسان ميگويند علائق مشترك يا حتي خلقوخوي مشابه نميتواند دوام ازدواج را بيمه كند. اگر چنين فاكتورهايي واقعا مهم بود، زوجهايي كه از طريق مراكز همسريابي- كه معمولا براساس وجوه مشترك به هم معرفي ميشوند- با هم آشنا ميشدند، شانس بيشتري براي حفظ زندگي مشترك خود داشتند تا آنهايي كه اتفاقي يكديگر را ديده و پسنديده بودند اما اينطور نيست!
- قانون جديد: ازدواج براساس احساسات دوام پيدا نميكند؛ نياز به تلاش همسران دارد. زوجها بايد با ناسازگاريها، بيماريها، مشكلات مالي و مسائل كودكان و شايد حتي با مشكلات كاري كنار بيايند. آنها با هم كنار ميآيند چون معتقدند كه يك گروه هستند و همه با هم بهدنبال راههايي هستند كه آنها را چه در شادي و چه در غم، در كنار يكديگر نگه دارد. حقيقت اين است كه همه ما دائما تغيير ميكنيم و اين يك نعمت است. اگر در طول مراسم ازدواج، اسپري تثبيتكننده روي عروس و داماد پاشيده ميشد (!) زندگي خيلي خستهكننده ميشد اما بايد سعي كنيد كه هميشه همگام با همسرتان تغيير كنيد و با هم، از مذاكرات و مصالحهها لذت ببريد و در تغييرات يكديگر وارد شويد.
اشتباه شماره 3
- هر چه شما و همسرتان پيرتر ميشويد، روابط زناشويي برايتان كماهميتتر ميشوند.
البته اين باور كاملا اشتباه است؛ گزارشها حاكي از آن است كه حفظ صميميت و نزديكي زوجين در طول سالهاي زندگي، ميتواند باعث بهبود رابطه شود. در واقع زوجهايي موفق هستند كه در مورد رابطه خود با يكديگر صحبت كنند و بتوانند نيازهاي يكديگر را بهطور كامل برآورده كنند.
- قانون جديد: از آنجا كه صحبت كردن در مورد نوع رابطه و نياز همسران، ميتواند تامينكننده كيفيت زندگي زناشويي باشد، بهتر است شما هم، حداقل هر هفته، زماني را فقط بهخود و همسرتان اختصاص دهيد تا اگر مشكلي در اين ميان وجود دارد، فرصت كافي براي حلش داشته باشيد. به اين ترتيب ميزان رضايت شما از زندگي مشترك افزايش خواهد يافت و كيفيت زندگيتان نيز روز به روز بهتر از قبل خواهد شد.
اشتباه شماره 4
- وقتي بچهها ازدواج ميكنند، دليلي براي ادامه زندگي مشترك وجود ندارد.
وقتي بچهها به سراغ زندگي مستقل خود ميروند، خانه سوت و كور ميشود و بسياري از والدين نميتوانند با شرايط جديد كنار بيايند. آنها در طول زندگي با فرزندان، آنقدر از همسرشان دور شدهاند كه احساس ميكنند با رفتن فرزندان، ديگر دليلي براي ادامه زندگي مشترك وجود ندارد. درصورتيكه كارشناسان معتقدند، ازدواج بچهها ميتواند فرصت دوبارهاي براي شكوفايي مجدد زندگي زناشويي باشد. زوجين در اين زمان، فرصت، پول و آزادي بيشتري براي تفريحها و وقتگذراني با يكديگر دارند. همچنين در نبود بچهها، دلايل كمتري براي مشاجره و بحث وجود خواهد داشت!
- قانون جديد: وقتي بچههايتان سر زندگي خود ميروند، رابطه خود و همسرتان را در كانون توجه قرار دهيد. فهرستي از علاقهمنديهاي خود و همسرتان تهيه كنيد كه با وجود بچهها شرايط لازم براي انجامشان را نداشتيد و حالا ميتوانيد اين سرگرميها را براي خود ايجاد كنيد. حالا شما ميتوانيد ساعتها با هم وقت بگذرانيد، براي شام به رستوران برويد، بدون دغدغه با هم فيلم تماشا كنيد و كسي هم مزاحمتان نيست!
اشتباه شماره 5
- همه افراد مسن دچار بحران ميشوند؛ مصداق بارز «پيري و معركهگيري»!
شايد بسياري از مردان، وقتي به سن خاصي ميرسند، كارهاي عجيب و غريب انجام دهند و شما احساس خواهيد كرد كه آنها ميخواهند جواني از دست رفته را باز يابند. حتي ممكن است به فكر تجديد فراش بيفتند و كار را به جاهاي باريك بكشانند اما روانشناسان ميگويند، تمام آدمها در دورهاي از زندگي ميانسالي خود دچار انقلاب دروني ميشوند.
- قانون جديد: اسم اين تغييرات را بحران نگذاريد و بدانيد كه اين تغييرات فقط مخصوص آقايان نيست. معمولا وقتي آدمها وارد دهه چهارم، پنجم و بالاتر زندگي ميشوند، چشماندازشان به زندگي تغيير ميكند. مسئوليتها رنگ و بوي ديگري بهخود گرفته و باعث تغيير جهت شما ميشوند. ممكن است در اين سنين با نخستين بيماري جدي زندگيتان روبهرو شويد، يا (خدايي ناكرده) مرگ يكي از والدين باعث شود زندگيتان را بازبيني كنيد و تصميمهاي جديدي بگيريد. تمام اين اتفاقها طبيعی و غیر قابل اجتناب هستند و بهترین راه برای روبهرویی با این تغییرات، این است كه یاد بگیرید چطور در راهی قدم بگذارید كه این اتفاقها شما را به سویش میرانند. شاید در همین سالها بتوانید دست به تجارتی بزنید كه سالها آرزوی انجامش را داشتهاید اما جراتش را در خود سراغ نداشتید و مطمئن باشيد كه موفق هم ميشوید. افرادی كه یاد میگیرند به جای عبارت «بحران میانسالی» از «نوسازی» استفاده كنند، میتوانند جهشهای بزرگی در این دوران از زندگی خود ایجاد كنند؛ یادتان باشد آن چیزی كه برای شما خوب است، برای زندگی مشتركتان نیز مفید خواهد بود
خوشبختی در زناشویی با این قوانین
زندگیهای زناشویی در این 10ساله گذشته خیلی تغییر كردهاند. قانونهای قدیمی خوشبختی، دیگر این روزها معنایشان را از دست دادهاند و زن و شوهرها مجبور شدهاند كه برای ساختن یك زندگی شاد و آرام، قانونهای جدید را بشناسند و مطابقشان پیش بروند. در زمانهای كه آدمها برای شروع زندگی مشتركشان انتخاب را حق خود میدانند و حاضر نیستند به صرف زندگی زیر یك سقف، از معیارهایشان دست بكشند، خوشبختی هم معنای دیگری گرفته. اگر در سال های قبل نبود دعوا و كش مكش مهمترین نشانه عشق و خوشبختی تلقی می شد، آدمهای این روزها بهدنبال موضوعات دیگری برای اثبات خوشبختی و محبتشان هستند. اگر قصد ساختن یك زندگی را دارید یا اینكه فكر میكنید ازدواجتان كمی از تب و تاب افتاده اما نمی دانید چرا، بهتر است با قانونهای جدید ازدواج آشنا شوید و با كمكشان زندگی عاشقانهتری را بسازید.
شبيه مادربزرگتان زندگي ميكنيد؟
پاي خاطرات مادر بزرگتان كه بنشينيد، پر است از اتفاقاتي كه منطقشان را درك نميكنيد. از آشنايي و تصميم براي ازدواج گرفته تا مهمانيهاي خانوادگي يا دلايلشان براي بچهدارشدن. نگاه به همين خاطرات روزمره كافي است تا ببينيد كه زندگي امروز شما با آن روزها چقدر فرق كرده و مردي كه حالا نقش همسري و پدرياش را بازي ميكند، چقدر با مرد خانه مادربزرگتان تفاوت دارد.
وقتي كه به زندگیهای همین چند دهه قبل فكر میكنید، فورا پدر بزرگها و مادربزرگها را بهدليل تصمیمات نادرست و شیوه غلط زندگی شان متهم میكنید. از نظر شما كه در دنیای جدید راه میروید، كار میكنید و وقت میگذرانید، زندگی زیر یك سقف، زمین تا آسمان با آن روزها تفاوت دارد.
در همین دنیای جدید و بین همین آدمهای هم سن و سالتان، زندگیهایی میبینید كه تمام و كمال شبیه به زندگی پدربزرگ و مادربزرگتان است. حالا با قاطعیت بیشتری برای قضاوتكردن دست به كار می شوید و آنها را نه تنها بهدليل اشتباهاتشان بلكه بهخاطر پیروی از قانونهای منسوخ شده قدیمی متهم میكنید.
دست نگه دارید. قبل از آنكه به قضاوت كردن ادامه دهید نگاهی به زندگی خودتان بیندازید. قطعا هنوز هم ردی از قانون های قدیمی در آن پیدا می كنید. قانونهایی كه در زندگیتان ریشه دواندهاند و عامل اصلی مشكلاتتان هستند. شاید آنقدر با آنها زندگی كرده باشید كه شناختشان برایتان آسان نباشد. ما چند متهم اصلی را از میان هزاران قانون قدیمی معرفی میكنیم و از جایگزینهایشان میگوییم. بعد از خواندن این چند صفحه بار دیگر به زندگیتان نگاه كنید. كدام یك از این قانونها هنوز در خانه شما حكمفرما هستند؟
زنداني كردن ممنوع
قانون قدیمی: تمام وقت آزادتان را با هم بگذرانید و اگر هم همسرتان خواست كه كمی از این وقت را بدون شما خرج كند، حتما به او شك كنید و مانعش شوید. بعد از ازدواج زندگی شما در همسر و فرزندانتان خلاصه میشود و دلیلی ندارد دوستانتان را به این بازی وارد كنید.
قانون جدید: گاهی با دوستانتان بیرون بروید و وقتتان را بدون همسرتان و در كنار آنها بگذرانید. این موضوع نه تنها به زندگی مشترك شما آسیب نخواهد زد بلكه اگر در موردش زیاده روی نكنید، ميتواند آن را غنيتر و شادتر هم بكند. يادتان نرود كه همسر شما تنها موجود زنده اطرافتان نيست و نبايد باشد.
زن و شوهرهاي قديمي زياده از حد به هم چسبيده بودند. جزءجزء زندگي آنها با كنار هم بودن تعريف ميشد. حتي اگر يك روز عصر دوستي به يكي از آنها زنگ ميزد و براي شام دعوتش ميكرد، نخستين كاري كه اين زن يا مرد انجام ميدادند خبر دادن به همسرشان و دعوت كردن او بود يا گاهي هم صرفنظر از اين تفريح بهدليل نبودن فرد مقابلشان. اما زن و شوهرهاي جديد ديگر اينطور زندگي نميكنند. آنها دوستان خودشان و تفريحات خودشان را دارند. شايد حضور نزديكاني كه الزاما براي آنها يك دوست خانوادگي به حساب نميآيند يكي از دلايل آزادانهتر زندگي كردن زن و شوهرهاي امروزي باشد. يك تحقيق بينالمللي ميگويد، اين روزها زنان و مردان، قبل از آنكه ازدواج كنند سالها درس ميخوانند و كار ميكنند و به همين دليل پيش از آشنايي با همسرشان، جمع وسيعي از دوستان مختلف را در كنار خود دارند كه ميتوانند بعد از ازدواج هم با آنها وقت بگذرانند. محققان ميگويند، اين موضوع يك اتفاق منفي نيست بلكه ميتواند زندگي زناشويي شما را هيجانانگيزتر كند و به آن طراوت بيشتري ببخشد. پس به جاي حسادت و دربند كردن هم، تلاش كنيد بدون فاصله گرفتن از يكديگر، دوستان و تفريحات خودتان را داشته باشيد و با كمي انعطاف به همسرتان هم اين حق را بدهيد. البته يادتان نرود كه مقدار زيادي از يك چيز خوب ميتواند يك چيز بد را بهوجود بياورد. به بهانه يك قانون جديد هرگز زياده روي نكنيد و از يك زندگي مشترك، زندگي 2آدم بيتعهد زير يك سقف را نسازيد.
تقسيم كار بر اساس توانايي
قانون قديمي: كارهاي خانه و بيرون بايد به يك نسبت بين زن و شوهرها تقسيم شود. اين عادلانهترين وضعيت موجود است و هيچكس نبايد بيشتر از ديگري جور زندگي را بكشد. اگر يكي از شما بيرون از خانه كار ميكنيد دليلي ندارد در خانه مسئوليتي بگيريد و اگر هر دوي شما شاغليد، كارهاي خانه را هم بايد به يك اندازه و بدون كم و كاست با هم تقسيم كنيد.
قانون جديد:كارهاي خانه را به نسبت علاقه، زماني كه در اختيار داريد و مهارتهايي كه داريد تقسيم كنيد و براي باقي مانده كارها به تفاهم برسيد. دليلي ندارد كسي كه آشپزي بهتري دارد به دليل آنكه احساس وظيفه نميكند از اين كار صرفنظر كند.
مردهاي امروز بيش از پدرانشان از كارهاي خانه سر در ميآورند. آنها غذا درست كردن را بلدند و ميتوانند خانه را تميز كنند. براي انجام كارهاي خانه، رسيدگي به بچهها و مهماني دادنها گاهي خيلي بيشتر از زنها سليقه به خرج ميدهند و در خيلي از كارها هم مهارتي دارند كه ممكن است همسرشان نداشته باشد. البته هنوز هم زنان سهم بيشتري از مجموع وظايف خانه را بهعهده ميگيرند و با وجود اينكه به بازار كار و درآمدزايي وارد شدهاند، هنوز هم دوست دارند مردشان نقش حامي خانواده را بازي كند اما اين اتفاق به اين معنا نيست كه هيچ مردي شست و شوي لباسهاي خانه را انجام نميدهد و اگر زودتر از همسرش از كار برگردد، شام شب را تدارك نميبيند. براي فرار كردن از جنگهاي خانگي و تقسيم عادلانه كارها بهتر است از همين حالا يك شيوه تقسيم كار خانگي را اجرا كنيد. كدام يك از شما بهتر غذا درست ميكند؟ كدام يكي ميتواند وقت بيشتري براي خريدهاي خانه و پرداخت قبضها و قسطها بگذارد و كدام يكي با دقت بيشتري گردگيري ميكند؟
كوتاه آمدن بيخودي فايده ندارد
قانون قديمي: ميخواهيد زندگي موفقي داشته باشيد؟ همسري را انتخاب كنيد كه سابقه زندگياش شبيه به زندگياي است كه شما داشتهايد و علايق و فعاليتهايي شبيه به شما دارد. اگر همسر شما همكارتان باشد يا در دانشگاه شما درس خوانده باشد ازدواج موفقتري خواهيد داشت.
قانون جديد: براي انتخاب يك همسر ايدهآل، مهم اين نيست كه شيوه زندگي شما در گذشته چقدر شبيه به هم بوده يا اينكه هم رشته هستيد يا نه يا كارتان شبيه به يكديگر است يا خير. مهم اين است كه چقدر توان ارتباط برقرار كردن با يكديگر و گفتوگو و مباحثه با هم را داريد. شما ميتوانيد با كسي كه همكار يا هم رشته شما نيست هم يك زندگي موفق داشته باشيد.
اينكه زوجها چقدر در زندگي مشتركشان موفق هستند، ارتباط زيادي با تجربهها و فعاليتهاي يكسانشان ندارد. مهمتر اين است كه چقدر توان گفتوگو بر سر عقايد يا مشكلاتشان را دارند و چطور ميتوانند با يك گفتوگوي آرام و منطقي، تصميماتي مشترك بگيرند. از نظر محققان به همين دليل است كه مردي از يك گوشه جهان ميتواند با زني از گوشه ديگر جهان ازدواج كند و بدون اين سابقه مشترك، يك زندگي موفق را بسازد.
با همدلي زندگي را نجات دهيد
قانون قديمي: بهترين آزمايش براي شناخت يك زندگي موفق اين است كه چقدر تحمل سختيها و سوختن و ساختن با آنها را داريد؟ مهم اين نيست كه زندگي شما چطور پيش ميرود، زوج موفق و خوشبخت كساني هستند كه اين بحرانهاي ناگهاني را پشت سر ميگذارند و با وجود آنها در كنار يكديگر ميمانند.
قانون جديد: موضوعاتي كه هر روز تجربهشان ميكنيد و رابطهاي كه در هر لحظه با همسرتان برقرار ميكنيد، مشخص ميكند كه چقدر در زندگيتان موفق هستيد. حقيقت اين است كه رفتار روزمره شما در زندگي مشتركتان، كنار آمدنها، محبتها، درك كردنها و حتي شيوه صحبتكردنتان با يكديگر است كه ميتواند موفقيت يا شكست ازدواجتان را باعث شود.
هيچ كس شكي ندارد كه يك بيماري جدي، مرگ كسي از اعضاي خانواده يا بحران مالي و ورشكستي ميتواند آينده يك زندگي مشترك را بهخطر بيندازد و آن را وارد سراشيبي كند اما تحقيقات ثابت كرده كه بده و بستانهاي روزمره در روابط زن و شوهرها خيلي سختتر از پشت سر گذاشتن اين بحرانهاست و در صورتي كه همسران در اين آزمايشهاي روزمره موفق شوند، ميتوان گفت كه از پس بحرانهاي زندگي برآمدهاند و قدم مهمي براي ازدواجشان برداشتهاند. اگر ميخواهيد يك زوج موفق باشيد، بهتر است به جاي سوختن و ساختنها و تحمل كردنهاي بيهوده، حواستان به سلام و صبح به خير اول روز، تماسهاي كوتاه يا پيامكهايي كه در وقت اداري ميفرستيد، گرفتن دستهاي يكديگر يا لحن صحبت كردنتان در طول روز باشد. بهنظر آسان ميرسد؟ شايد اينطور باشد اما بايد باور كنيد كه خيلي از زوجها با رعايت نكردن همين مسائل ساده زندگيشان را به سمت سقوط بردهاند.
هميشه مثل روز اول باشيد
قانون قديمي: بعد از گذشت چند سال از زندگي مشترك رابطه زناشويي كمرنگتر ميشود و اهميت خود را از دست ميدهد.
قانون جديد: مهم نيست كه چند سالگرد را براي ازدواجتان گرفتهايد، رابطه زناشويي جزئي بااهميت در زندگي مشترك شماست و اگر دوست داريد ازدواجتان موفق بماند نبايد آن را بياهميت تلقي كنيد. ازدواج تنها نبايد ذهن شما را به هم نزديك كند بلكه شما بهعنوان زن و شوهر حق داريد تا پايان عمر به جسم يكديگر هم توجه داشته باشيد.
بعضيها فكر ميكنند كه رابطه زناشويي يك هوس جهاني است و چند سالي بعد از ازدواج كمرنگتر ميشود و عشق واقعي جايش را ميگيرد اما اين يك اشتباه مسلم است. عشق ميان همسرتان هيچ وقت نبايد از اين بخش از زندگيشان فاصله بگيرد. اگر آنها شرعا و قانونا به هم متعلق هستند و ميخواهند تا پايان عمر هم اين تعلق را حفظ كنند، پس چرا بايد از اين موضوع دست بكشند و مثل 2 غريبه زير يك سقف زندگي كنند؟ همانطور كه گفتيم مهم نيست كه چند سال از زندگي مشتركتان گذشته، چند فرزند داريد يا اينكه روي كيك تولدتان چند شمع نشسته است، مهم اين است كه رابطه زناشويي يكي از مهمترين اتفاقاتي است كه ميتواند شما را به يكديگر نزديكتر كند و محبت و حس با هم بودن را در شما بيشتر كند.
با آمدن بچه مراقب عشقتان باشيد
قانون قديمي: رابطه احساسي و عاطفي و همينطور ميزان علاقه همسران، بعد از بچهدارشدن بايد كمرنگ و حتي محو شود. زن و شوهرها بعد از بچهدارشدن آنقدر مشغله دارند كه ديگر نميتوانند براي هم وقت بگذارند.
قانون جديد: حتي بعد از بچهدارشدن هم همان محبت كردنهاي ساده و روزمره، بايد جزئي فراموش نشدني از زندگي زن و شوهرها باشد؛ آنها نبايد فراموش كنند كه تنها يك پدر و مادر نيستند بلكه قبل از آن يك زن و شوهر هستند و هنوز هم بايد مراقب عشقي كه در زندگيشان بوده، باشند و آن را پرورش دهند.
بچه دار شدن يكي از هيجانانگيزترين و البته پر استرسترين بخشهاي زندگي زن و شوهرهاست. آنها سعي ميكنند اين هيجان را با توجه زياد از حد به فرزندشان و همينطور پررنگتر كردن نقش پدر يا مادري خود نشان دهند و از همين طريق به استرس خود غلبه كنند. به همين دليل است كه گاهي فكر ميكنيم زندگي زن و شوهرهايي كه سالهاست ازدواج كردهاند اما فرزندي ندارند، خيلي رمانتيكتر و گرمتر از زندگي مادر و پدرهاي جوانتر است. با همين توجيهات است كه كمكم يك ازدواج پر از احساس به يك شغل و انجام وظيفه تبديل ميشود و زن و شوهرها با خودخواهي تمام، تمام انرژي شان را به سمت فرزندشان ميبرند و زندگي مشتركشان را فراموش ميكنند
راهي براي شناخت هر چه بهتر رابطهتان
تست عشق و عاشقی
آزمون را ميتوانيد براساس رابطهاي كه هماكنون داريد يا روابط گذشته خود يا روابطتان با مردها بهطور عموم پاسخ دهيد اما همه اين سوالها را با صداقت پاسخ دهيد گر چه ممكن است از اينكه پيش خودتان اعتراف ميكنيد، برايتان خوشايند نباشد اما روبهرو شدن با حقيقت نخستين قدم براي تغيير است.
به اين سوالات با توجه به امتيازات زير پاسخ دهيد و در آخر امتيازات را با هم جمع كنيد.
- بارها و بارها: هيچ امتياز
- اغلب: ۴ امتياز
- گاه به گاه: ۸ امتياز
- به ندرت: ۱۰ امتياز
1- احساس ميكنيد بايد دور و بر نامزد يا همسرتان پاورچين پاورچين راه برويد، تا مبادا او را ناراحت كنيد.
2- احساس ميكنيد نامزد يا همسرتان با شما با احترام رفتار نميكند.
3- در محل كار يا هنگامي كه با دوستان خود هستيد با اعتمادبهنفس و از موضع قدرت بيشتري برخورد ميكنيد.
4- از اينكه انرژي منفي به نامزد يا همسرتان بدهيد، احساس امنيت و راحتي نميكنيد.
5- از اينكه نيازها و خواستههايتان را از نامزد يا همسرتان مطالبه كنيد، مردد هستيد و بعضي اوقات نگرانيد كه مبادا بيش از حد محتاج جلوه كنيد.
6- احساس ميكنيد رفتار نامزد يا همسرتان بهمراتب بدتر از رفتار شما با اوست.
7- هنگامي كه نامزد يا همسرتان رفتار مهربانانه با شما ندارد، به اميد جلب محبتش تلاش ميكنيد تا هر چه بيشتر با او مهربان باشيد.
8- احساس ميكنيد براي اينكه به نامزد يا همسرتان نشان دهيد كه از عشق، محبت، آزادي و برابري سهمي داريد، بايد براي اين كار خيلي تلاش كرده تا او را متقاعد كنيد.
9- غالبا مجبوريد در مورد رفتار همسرتان يا اوضاع و شرايط زندگي خود، براي ديگران عذر و بهانه بياوريد و از او دفاع كنيد.
10- به دليل دست كم گرفتن و زير پا گذاشتن عزت نفس خود در مقابل يك مرد، غالبا از دست خود عصباني ميشويد، گرچه بهخودتان قول داده بوديد هرگز دوباره چنين رفتاري نكنيد، اما همچنان اجازه ميدهيد با عشق و محبت كمتر از آنچه به راستي استحقاقش را داريد با شما رفتار شود.
به شما تبريك ميگويم. شما در رابطه خود موضعي برابر با همسرتان داريد و هرگز آنچه و آنكه هستيد را به خاطر عشق بيشتر فدا نكنيد. بهمنظور جلوگيري از بروز مشكلات آتي در مواردي كه امتياز كمتري گرفتهايد كار كنيد.
- ۷۹-۶۰: تلاشتان را بيشتر كنيد
شما يك قرباني عشق هستيد اما نه با مشكل جدي و حاد، اما در بسياري از موارد در روابط خود از موضع ضعف برخورد ميكنيد. توجه كنيد كه ترس از دست دادن و تاييد، شما را از درخواست آنچه استحقاقش را داريد، باز ميدارد. سعي كنيد، در راستاي عشق ورزيدن با خودتان كار كنيد و خود را كمتر زير پا بگذاريد.
چه بخواهيد و چه نخواهيد اعتراف كنيد در روابط خود با مردها يك قرباني عشق هستيد زيرا اجازه ميدهيد با شما بد رفتاري كنند. بهمنظور احقاق حق خود در مقابل همسرتان نميايستيد. چنان در فدا كردن براي عشق بيشتر متخصص شدهايد كه ديگر از ياد بردهايد راحت بودن كنار يك مرد به چه معناست و چگونه احساسي است.
شما يك قرباني عشق حرفهاي هستيد. احتمالا نسبت بهخود از احترام شخصي بسيار ناچيزي برخوردار هستيد يا اصلا نداريد. با توجه به رفتارهاي بسيار بدي كه توسط مردان زندگيتان با شما ميشود، ميتوان گفت كه اعتماد به نفس شما نيز بسيار پايين است. مادامي كه خودتان را دوست نداريد، انتظار نداشته باشيد به شما عشق بورزد وقت آن رسيده كه برخيزيد و مانند يك زن قوي باشيد. بايد همين الان اقدام كنيد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)