باران محبت
توسط
در تاریخ 13th January 2014 در ساعت 08:44 AM (1026 بازدیدها)
باران محبت
ای دوست!
بیا با هم به دریا بزنیم.
حیف!
دریایی نمانده است!
همه جا پر از دریای خشک است!
همه چیز خشک است!
انسانیت در خشکی غرق شده است!
ای دوست!
بیا با هم قطره شویم.
قطره ای تا بی کران!
حیف!
قطره هم در این دریای خشکی
غرق است!
ای دوست!
بیا با هم بخار شویم!
تا نمیرد طراوت انسانی این مردمان.
حیف!
بخار هم ملعبه ای است روی آیینه
برای نقش بی معرفتی این مردمان!
ای دوست!
بیا با هم ابر شویم.
تا بباریم بی امان!
قطره های مهرمان را
بر سر این زمین!
تا نخشکد دریای محبت این مردمان.
نجف زاده