داری زجرم میدی... نامرد نباش..... من لحظاتم را با تو ساختم. نگاه کن...این منم
منِ بی تو، که من نمیشود ...مرا میشناسی!!!... دلتنگت شده ام...میفهمی؟ میخواهمت ... میبینی؟؟؟
دیگر واژه ها را کنار هم نمیچینم ..چون میدانم دیگر نیستی که بخوانی
من اشک میریزم و تو نگاه می کنی!! من میشکنم و تو پرو بال میگیری
میروی اما من.... مانده ام همینجا ..کنار خاطرات روزهای با هم بودنمان
رفتنت را باور نمیکنم.... نیستی اما من در تپش تمام لحظات زندگیم تو را حس می کنم
این چه
...