آن گورهای نکنده، با التهابی مکنده خود چشم های زمین است ،مانده به راه من و تو
خوب
ضعیف
بی محتوا
سلام
از دوستان عزیز درخواست دارم با توجه به طبع شعری ما ایرانی ها, شعرها و دل نوشته های خودتون رو تو این تاپیک بزنید تا سایر عزیزان نیز از نوشته هاتون لذت ببرند.
با تشکر فراوان!
غروب پنجشنبه
باز غروب پنجشنبه است و باز دلم گرفته
باز هوای وجودم رو ابر مه ای گرفته
میگن شب پنجشنبه ها ,شبی برای آقاست
شبی برای گشایش دل,دلشکسته هاست
آقا دل شکستمو خودت برام صفا بده
سطح سیاه دلمو خود برام جلا بده
دلم اگه به چپ میره خودت منو به راست بیار
از کوچه های سیاهی,به سفیدی یکراست بیار
آقا تنها امید من بعد خدا فقط تویی
اول و آخر جهان بعد خدا فقط تویی
تو این جهان سیاه میخوام که بندگی کنم
ادامه زندگیمو با عشق تو یکی کنم
- دوباره تو
دوباره همان لبخند ها
و همان نگاه پر از جادو که از پس آیینه روزگار به من برمیگردد
باز هم همان چشمان نافذ
بازهم همان خاطرات و رویا های شیرین همیشگی
باز هم من و تو
در کنارهم و جدا از هم
بازهم بودن هایی که در نبودنمان در کنار یک دیگر خلاصه میشود
باز هم همان تشویش ها که در حریر نگاه مهربانت غرق میشود و رنگ میبازد
... همان نفس بند آمدن های از سر شوق دیدارت
بازهم همان خدا
همان معجزه های همیشگی و توام با آرامش مطلق
آرامشی که درعین سختی ها باعث میشود تا سکوت کنم و صدای بهترینم را بشنوم...
- بودنت را کسی باور نداشت . . .
نه اینکه نبودی . . .
بودی . . .
اما . . .
ندیدمت . . .
آنقدر بودی . . .
که من احساست نکردم . . .
چرا وقتی نگاهم می کنی . . . دلم غنج می رود برای یک عالمه سکوت
حیف است . . .
... کنار خنده های مهربانت باشم و . . . حرف ازغیر تو بزنم . . .
شکایت دنیای بی رحمت را بکنم . . .
مث آن روز های اول بیقراری . . . آرام ضجه بزنم : چرا خدا ؟؟؟؟؟؟؟
چرا ؟؟؟؟؟
.....
و تو . . .
باز هم سکوت کنی و . . .
لبخند بزنی . . .
به احترام تمام این بی صبری ها و سختی هاییکه کشیدم . . .
اسمش را سختی نمی گذاری نه ؟؟!!!
خیلی ها می گویند : حکمت . . .
خیلی ها . . . قسمت . . .
بغضی ها هم . . . پای تقدیر را وسط می گشد و . . . صدایشان را نازک می کنند و . . . آرام
میگویند:
* آخی . . . . غصه نخور . . . تقدیرت اینجوری بود . . . **
خدایی من ؟؟؟؟
راستش را بخواهی . . .
من نه تقدیر می دانم چیست . . .
نه قسمت . . .
نه حکمت . . .
هر چه می خواهد باشد . . .
دیگر نه معجزه می خواهم . . .
نه اتفاق . . .
باش . . .
بی وقفه و پیاپی
آسمان رنگ میبازد و باز خورشید طلوعی دوباره میکند
در مکعبی به اسم دنیا
برای مدتی کوتاه
نفس میکشم
دست روزگار چه ناشیانه
رنگ های این مکعب را جفت و جور میکند
قرعه سخت ترین راه ها
پر پیچ و خم ترین جاده ها
... به اسمم می افتد و باز هم سکوت میکنم
سکوت بیجا , بی فایده ترین اتفاق دنیاست
گاهی باید فریاد کشید
باید گریست
باید ناراحت بود
تا در پس شبی سیه , سپیدی رخ نشان بدهد
اگر سکوت کردم
اگر هیچ نگفتم و دم نزدم از حال خرابم
فقط یک دلیل داشتم و بس
دلگرم بودم
چون خدا بود
این خدا بود,که آموزگار" روزگارم " بود...
چون خدا را باور کردم...
این روزها
حرف هایم بوی دلتنگی میدهد
خدایا
به کدامین دلیل؟
می گذاری این طور بازی داده شوم
خسته شده ام
خسته تر از هر زمان دیگر
این راهی که روزگار پیش پایم گذاشته
زیادی طولانی است...زیادی گنگ و غریب است...می ترسم...
نه از خرد شدن زانوهایم چون تو را دارم
میترسم طی این راه پر از پیچ و خم
با اعمالم سرنوشت رنگ های دیگر را هم به خطر بیاندازم...
میترسم که در زندگیشان رهگذری بیش نباشم...
رهگذری فراموش شدنی...
هر کلمه در گوشم هزاران بار پژواک دارد...
انگشتانم در هم گره میخورند تا بلکه بتوانند روی آشوب درونم آبی بپاشند...
کم کم دارم درک میکنم که
در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است
تنها خوش بخت بودن,خوشبختی ایی زجر آور است
حتی اگر خدا تمام دارایی ات باشد...
فاطمه کیست؟
فاطمه کیست؟
فاطمه حبل المتین است.
فاطمه مادر اهل یمین است.
فاطمه کیست؟
فاطمه عشق علی, عشق رسول است.
فاطمه گلبانوی عالم حضور است.
فاطمه کیست؟
فاطمه نور الهی است.
فاطمه برکت هر زندگانی است.
فاطمه کیست؟
فاطمه شه بانوی بهشت است.
فاطمه برای علی همچون فرشته است.
فاطمه کیست؟
فاطمه روح الیقین است.
فاطمه فراتر از حد زمین است.
*این دل نوشته رو تقدیم می کنم به ساحت مقدس امام زمان (عج)!
به امید قبولی در درگاهشان!*
** شعر( نیمه) طنز**
دلـَـکـَم بُــرد به غـــارت، ز بَـــرم دلـــبـَرَکی
سر فـُروکرد ه پری پیــکـَرَک از مَنظرَکی
نرگـــس هـِنــدُوَک مَســـــــتـَک او جــادوَکی
سـُنـبــــل رنگــــیک ِ بـَسـتـَکِ او کافـِرَکی
بختــَکـَم شــورَک ازآن زلـفـَک شورانگیزک
سخنش تلخـَک و شـیرین لـَبـَکـَش شکـّرَکی
چشـــــمم از لـَعـلـَک دُرپوشـَک او دُرپاشـَک
لیــکن از منطـِقکـَش هر سُــخنی گوهرَکی
دلـَکـــَم شد ســـــرِ موئی و چـُو موئی تـَنـَکـَم
تا جـُـدا مانـــد کــــِنارم، ز میـان لاغـَرَکی
بر دلـــم عــیب نگــــیرید که دیوانـککـــیست
چه کند؟ نیست گـُـزیرش ز پَری پیـکرَکی
قـَدَکــَم شـــد چـُو ســـر زلف صِــنوبر قـَـدَکی
رُخـَکـَم گــــشت چو زر، درغم سیمین برکی
سـَرَک انـدر سَـــرَک عـِـشـق تو کــردم لیــکن
با من خــــسته دلِک نیست تو را خود سَرَکی
غـَـمـَکـَـت میخورم و نیست غمت غَمخورکـَم
هــــــیچ گوئی که مرا بود گــَهی غـمخورَکی؟
خواجو ازحلقـکـَک زلف تو شد حلقـه بگوش
زآنکه عــــیــبی نـَبـُود، گـر بُوَدَت چاکر کی
سلامfzl چرا شعر به این قشنگی رو پنهان گذاشتی؟
بذار بچه ها هم بخونن!
الا بذکرالله تطمئن القلوب
هر جای دنیایی دلم اونجاست
من کعبمو دور تو میسازم
من پشت کردم به همه دنیا
تا رو به تو سجاده بندازم
دلم گرفته ای خدا!
دلم گرفته ای خدا!
برای عمری بی کسی
هرچند نخواهی, دلواپسی
در حال مرگ است اطلسی
دلم گرفته ای خدا!
دلم گرفته ای خدا!
ز بودن با هرکسی
نبودن فریاد رسی
نمی دانی که کی رسی
دلم گرفته ای خدا!
دلم گرفته ای خدا!
برای بی هم نفسی
نمی دانی رسی یا نرسی
در این دنیای ناکسی
دلم گرفته ای خدا!
دلم گرفته ای خدا!
ز ناراحتی هر کسی
تو این دنیای مسی
گرچه روی نمی رسی
دلم گرفته ای خدا!
دلم گرفته ای خدا!
زین دل های نا رسی
که نباشند هم نفسی
دل را ببرند تا رسی
دلم گرفته ای خدا!
دلم گرفته ای خدا!
گرچه تو ام هم نفسی
در این دنیا فریاد رسی
کی تو به دادم رسی
دلم گرفته ای خدا!
دلم گرفته ای خدا!
دلم گرفته ای خدا!
.
.
.
علاقه مندی ها (Bookmarks)