پیش تر و در دوران بعد از انقلاب صنعتی، مشتریان ناگزیر از رفع نیاز های خود از طریق خرید محصولاتی بودند که تولید کنندگانی محدود، عملاً بدون تعهدی الزام آور مبنی بر لحاظ سلایق مشتری، به بازار عرضه می *داشتند. به تدریج با ورود عوامل مختلف به صحنه و رقابتی شدن بازار، تولید کنندگان برای حفظ سهم خود از بازار و جلب رضایت مشتریان به ایجاد تمایز در محصولات یکسان ترغیب شدند و به مرور سلایق مشتریان از جایگاهی تعیین کننده در تولید و عرضه* ی محصولات برخوردار گردید.


وقوع انقلاب اطلاعاتی و ظهور اینترنت در چند دهه* ی اخیر، بازاریابی را نیز همچون سایر عرصه* های زندگی اجتماعی بشر تحت تاثیر قرار داد. امروزه شفافیت در جریان اطلاعات و سهولت در به اشتراک گذاری آن *ها، رقابت را تا حدی گسترده کرده که شمار زیادی از عوامل فعال در مراحل تولید و عرضه* ی محصول، در کنار جنبه *های کارکردی محصول، بر توجه بر جنبه* های عاطفی آن نیز در مقام یک مزیت رقابتی تاکید دارند. «بازاریابی عاطفی» به بحث و بررسی در مورد روش *های مبتنی بر این رویکرد می *پردازد و خلق تجربه *ای جدید برای مشتری را در خرید و استفاده از محصول مبنا می* داند.


استفاده از بازاریابی احساسی بعنوان یکی از استراتژی های بازاریابی، به ارتباط عمیق ازجنبه احساسی انجامیده و منجر به حفظ جایگاه رقابتی شرکت در بازار می شود. این روزها برای هر گروه از محصولات، انتخاب های وسیعی وجود دارد، از این رو محصولی به فروش نمی رسد مگر اینکه مصرف کننده با نام و نشان تجاری محصول با استفاده از احساسات خویش ارتباط برقرار کند. در واقع می توان گفت، مشتریان تجربیات را به محصولات و اشتیاق و احساسات را به استفاده از ارزش ها ترجیح می دهند


بازاریابی عاطفی در صدد است تا از احساسات غریزی بشر به عنوان ابزاری در خرید محصول بهره گیرد و در این راستا بر عواطف زیر متمرکز است:


عشق: باید آنچه را مشتریان بدان عشق می* ورزند شناخت.
آزردگی: بعضاً رهایی از حس گناه و آزردگی می *تواند عاملی بر خرید باشد.
غرور: شمار زیادی از خرید های ما با هدف تجربه* ی حس غرور و افتخار صورت می* گیرد.
ترس: ترس از فرصت سوزی یا رویارویی با ریسک در صورت عدم خرید، می* تواند مشتری را به خرید وادارد.
طمع: واقعیت آن است که شماری از خریداران به دنبال رفع نیاز خود نیستند، بلکه طمع می *ورزند.
از سوی دیگر مشارکت هرچه بیشتر مشتریان در فرآیند کسب و کار، حس مالکیت آن*ها را ارتقا می *بخشد و لازمه* ی آن توجه به عواملی است که بازاریابی عاطفی به شرح زیر عنوان می *دارد:


سخاوت: شرکای خوب تنها در اندیشه* ی تسویه حساب نخواهند بود.
اعتماد:اعتماد پایه* گذار مشارکت* های موفق خواهد بود.
صداقت: شهامت در ابراز عقاید و انتقاد پذیری باید اصل قرار گیرد.
انصاف: هریک از طرفین باید حقی را که برای خود قائلند، برای دیگری نیز قائل باشند.
متانت: ارتباط توام با نظم و آرامش تقویت کننده *ی مشارکت خواهد بود.



در زیر به برخی از موثر ترین راه حل های بازاریابی عاطفی اشاره می کنیم:


ویدیو
یک ویدیوی الهام بخش می تواند به بینندگان کمک کند تا با شخصیت های آن ارتباط برقرار کنند و در تجربه آنها با ایشان سهیم شوند.


متن های عاطفی


کلماتی که واقعاً برای عواطف انسانی جذاب هستند – چه در متنی از صفحات فرودتان که یک پیام عاطفی را انتقال می دهد قرار بگیرند، یا در مطالبی که در وبلاگ خود درباره مسائل مهم حوزه فعالیت تان می نویسید- قطعاً واکنش ایجاد می کنند.


روایت داستان
طراحی طبیعت انسانی به نحوی است که ذاتاً عاشق داستان است. از همان زمانی که مادر یا پدر شما در کودکی به خرید دوربین مداربسته هنگام خواب برای شما قصه می گفتند لذت بردن از سادگی و عواطف داستان ها را آموخته اید. به همین ترتیب، داستان ها می توانند به دید ما به جهان از طریق بازاریابی شکل بدهند و موجب شوند تا در برند ها یا شرکت های خاصی به سرمایه گذاری عاطفی بپردازیم.


تایید اجتماعی
در نهایت، نظرات همتایان ما همیشه موثر هستند. از همان دوران مدرسه که فقط به خاطر اینکه همه یک نوع خاص از لباس را داشتند شما هم بدون شک باید آن را می خریدید گرفته، تا تصمیم گیری جهت انتخاب یک رستوران برای نهار بر مبنای نظرات پنج ستاره؛ ما همیشه در هنگامی که هیچ تجربه قبلی از یک محصول یا سرویس نداریم، از نظر دیگران برای شکل دهی به نظر خودمان بهره می گیریم.

موضوعات مشابه: