در تلاطم امواج زندگی سهم من ، تنها یک قطره بود قطره ای که سهم چشمانم شد... تا مهر تنهایی بر پیشانییم باشد آنقدر تنها، که حتی خدا هم از اشک هایم خبر ندارد...
سر دردم بر طبیب آسان نبود گفت: تب داری، غلط کرد، آن نبود ...