دست نوشته های من

لطفاً این مطلب را نخوانید
.
.
.
.
.
بایدها و نبایدها، هنجارها و قانون‌ها چیزی به جز "اینجا را نخوانید"، "اینجا کلیک نکنید" نیست. اکنون از تو می‌پرسم: چرا جایی که گفته بودم “اینجا را نخوانید” خواندی؟!
ممکن است بگویی متوجه این عبارت نشدم، شاید بگویی از روی کنجکاوی کلیک کردم …شاید بگویی: “اگر قرار بود نخوانم پس چرا اصلا این لینک را گذاشتی؟”… شاید بگویی: “دلم خواست، به تو ربطی ندارد!”
با این‌همه، دلیل چندان اهمیتی ندارد، مهم این است که تو یک "باید بیهوده" را زیر پا گذاشتی و همین بسیار پرارزش است. “بایدی” که به کسی صدمه‌ای نمی‌زد، بایدی که تنها به تو مربوط بود، اما ** دیگری از غفلت تو بهره جسته، آن‌را رندانه غصب کرده بود.
به نظر می‌رسد هر جا که می‌گویند: اینجا را نخوانید، اینجا کلیک کنید، اینجا کلیک نکنید! عاقلانه باشد اندکی بیندیشم و از خود بپرسیم، پیامد این پیروی و اطاعت به نفع چه کسی است؟ اگر مجال گزینش را هم ربوده‌اند، به مقامِ انسان یک “قربانیِ هوشیار” بودن نزدیک‌تر است تا اطاعتی گوسفندوار، … هر چند تحمل لحظات تلخ انتظار تا آن‌گاه که تیغه‌ی تبر یقین فرود آید، چندان آسان نیست!….