اولین بار! آخرین بار ...
توسط
در تاریخ 17th April 2013 در ساعت 09:00 PM (3321 بازدیدها)
اولیــن بار،
کــه بــخــواهم بـگــویـم دوستـت دارم خــیلـی سخت است.
تــب می کنم، عرق می کنم، می لرزم،
جان می دهم هزار بار،
می میـرم و زنــده می شوم پـیشِ چشمهای تو،
تـا بگـویــم دوستـت دارم،
اولـیـــن بار که بخواهم بگویم دوستـت دارم، خیـلی سخت است.
اما آخرین بار،
آن از همیشه سخـت تر است،
و امـــروز می خـواهـم بـرای آخـریـن بار بگویـم دوستـت دارم
و بـعد راهـم را بـگیـرم و بروم،
چـون تازه فهمیدم،
تو هرگز دوستـم نـداشتی!
شل سیلور استاین