مشاعره

[Shojaee]

مراعهدیست باجانان که تاجان در بدن دارم/هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

من آن خنجر به پهلویم ، که دردم را نمیگویم / به زیر ضربه های غم ، نیفتد خم به ابرویم ...............

[omid1744]

مشک ان است که ببوید / نه ان که عطار بگویید

[Ali 7171]

مراعهدیست باجانان که تاجان در بدن دارم/هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

ما را بر آستان تو بس حق خدمت است / ای خواجه باز بین به ترحم غلام را

[Ali 7171]

مشک ان است که ببوید / نه ان که عطار بگویید

​در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند / آدم بهشت روضه دارالسلام را

[omid1744]

آدم ربایان! زهی خیال باطل

[Hadis Msi]

لطف حق با تو مدارا ها کند

چون که از حد بگذزد رسوا کند

[khasteh]

دیگر ای گندم نمای جو فروش
با ردای عجب، عیب خود مپوش

[F.Fakhari]

دیگر ای گندم نمای جو فروش
با ردای عجب، عیب خود مپوش

شمع را باید از این خانه به در بردن و کشتن // تا به همسایه مگوید که تو در خانه ی مایی

[Shojaee]

شمع را باید از این خانه به در بردن و کشتن // تا به همسایه مگوید که تو در خانه ی مایی

یارب این نوگل خندان که سپردی به منش / می سپارم به تو از چشم حسود چشمنش

[F.Fakhari]

ارب این نوگل خندان که سپردی به منش / می سپارم به تو از چشم حسود چشمنش

شاید یه قرصت دیگه گریه امونمون بده // گفتنی رو باید بگم، گریه اگه امون بده