71نفر پسندیدند
-
18th September 2011 05:26 PM
#131
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
nobody
دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
واه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد / ننوشت کلامی وسلامی نفرستاد...
-
18th September 2011 05:27 PM
#132
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
nobody
دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
واه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
در دامنت چه چیز نهان داری
جز برگهای مرده و خشکیده
دیگر چه ثروتی به جهان داری
جز غم چه میدهد به دل شاعر...
"ر" ...
-
18th September 2011 05:37 PM
#133
مدیر بازنشسته
ریاست به دست کسانی خطاست / که از دستشان ، دستها بردعاست.....
-
18th September 2011 07:38 PM
#134
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
shojaee
ریاست به دست کسانی خطاست / که از دستشان ، دستها بردعاست.....
ترسم این شعله سوزنده عشق
آخر آتش فکند بر جانت...
"ت" ...
-
18th September 2011 08:25 PM
#135
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
NIIT
ترسم این شعله سوزنده عشق
آخر آتش فکند بر جانت...
"ت" ...
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد / وجود نازکت آزرده ی گزند مباد....
-
18th September 2011 09:17 PM
#136
کاربر عادی
نوشته اصلی توسط
shojaee
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد / وجود نازکت آزرده ی گزند مباد....
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دل ملولم و انسانم آرزوست
i`m nobody, who are you?
if you are nobody like me, then we are two
do`nt tell anyone, they would banish us
-
18th September 2011 11:07 PM
#137
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
nobody
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دل ملولم و انسانم آرزوست
تا من بدیدم روی تو ، ای ماه و شمغ روشنم / هرجا نشینم خرمم ، هرجا روم در گلشنم.....
-
19th September 2011 12:05 AM
#138
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
shojaee
تا من بدیدم روی تو ، ای ماه و شمغ روشنم / هرجا نشینم خرمم ، هرجا روم در گلشنم.....
من که پشت پا زدم به هر چه که هست و نیست
تا که کام او ز عشق خود روا کنم...
"م" ...
-
19th September 2011 12:24 PM
#139
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
NIIT
من که پشت پا زدم به هر چه که هست و نیست
تا که کام او ز عشق خود روا کنم...
"م" ...
من آن ابر بهارانم ، که از خاشاک بیزارم / به جز بر چهره ی گلها ، نمی گریم نمی بارم......
-
19th September 2011 03:04 PM
#140
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
shojaee
من آن ابر بهارانم ، که از خاشاک بیزارم / به جز بر چهره ی گلها ، نمی گریم نمی بارم......
میخوانمت بر عالم رویایی
بر موجهای یاد تو میرقصم
"م"...
علاقه مندی ها (Bookmarks)
علاقه مندی ها (Bookmarks)
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن
Powered by vBulletin
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.
Content Relevant URLs by vBSEO 3.6.0
Persian Language By Ustmb.ir
این انجمن کاملا مستقل بوده و هیچ ارتباطی با دانشگاه علوم و فنون مازندران و مسئولان آن ندارد..این انجمن و تمامی محتوای تولید شده در آن توسط دانشجویان فعلی و فارغ التحصیل ادوار گذشته این دانشگاه برای استفاده دانشجویان جدید این دانشگاه و جامعه دانشگاهی کشور فراهم شده است.لطفا برای اطلاعات بیشتر در رابطه با ماهیت انجمن با مدیریت انجمن ارتباط برقرار کنید
ساعت 02:36 PM بر حسب GMT +4 می باشد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)