71نفر پسندیدند
-
14th September 2011 11:07 PM
#111
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
shojaee
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی / باده جایی گرو و خرقه و دفتر جایی....
یاد آن پرتو سوزنده عشق
که ز چشمت به دل من تابید
باز در خلوت من دست خیال
صورت شاد تو را نقش نمود...
"د"...
-
15th September 2011 12:44 AM
#112
کاربر عادی
نوشته اصلی توسط
NIIT
یاد آن پرتو سوزنده عشق
که ز چشمت به دل من تابید
باز در خلوت من دست خیال
صورت شاد تو را نقش نمود...
"د"...
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا...
i`m nobody, who are you?
if you are nobody like me, then we are two
do`nt tell anyone, they would banish us
-
15th September 2011 01:04 AM
#113
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
nobody
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا...
ای که گفتی جان بده ، تا باشدت آرام دل / جان به غم هایش سپردم ، نیست آرامم هنوز ....
-
15th September 2011 01:34 AM
#114
عضو تازه وارد
نوشته اصلی توسط
shojaee
ای که گفتی جان بده ، تا باشدت آرام دل / جان به غم هایش سپردم ، نیست آرامم هنوز ....
ز کوشش به هر چیز خواهی رسید ، به هر چیز خواهی توانی رسید
-
15th September 2011 01:56 AM
#115
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
Good Girl
ز کوشش به هر چیز خواهی رسید ، به هر چیز خواهی توانی رسید
دلا نزد کسی بنشین ، که او از دل خبر دارد / و زیر آن درختی رو ، که او گلهای تر دارد...
-
15th September 2011 08:47 AM
#116
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
shojaee
دلا نزد کسی بنشین ، که او از دل خبر دارد / و زیر آن درختی رو ، که او گلهای تر دارد...
دل نیست این دلی که به من دادی
در خون تپیده آه رهایش کن
یا خالی از هوی و هوس دارش
یا پایبند مهر و وفایش کن...
"ن" ...
-
15th September 2011 01:26 PM
#117
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
NIIT
دل نیست این دلی که به من دادی
در خون تپیده آه رهایش کن
یا خالی از هوی و هوس دارش
یا پایبند مهر و وفایش کن...
نگار من که مکتب نرفت و خط ننوشت / به غمزه ، مسئله آموز صد مدرس شد...
-
15th September 2011 10:09 PM
#118
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
shojaee
نگار من که مکتب نرفت و خط ننوشت / به غمزه ، مسئله آموز صد مدرس شد...
در آبی بیکران دریا
امواج ترا به من رساندند
آن دم که ترا در آب دیدم
در غربت آن جهان بی شکل
گویی که ترا به خواب دیدم...
"م" ...
-
15th September 2011 10:38 PM
#119
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
NIIT
در آبی بیکران دریا
امواج ترا به من رساندند
آن دم که ترا در آب دیدم
در غربت آن جهان بی شکل
گویی که ترا به خواب دیدم...
"م" ...
منشين با بدان كه صحبت بد ، گرچه پاكي تورا پليد كند / آفتابي به اين بزرگي را ، لكه اي ابر ناپديد كند....
-
15th September 2011 10:47 PM
#120
مدیر بازنشسته
نوشته اصلی توسط
shojaee
منشين با بدان كه صحبت بد ، گرچه پاكي تورا پليد كند / آفتابي به اين بزرگي را ، لكه اي ابر ناپديد كند....
دور از نگاه خیره من ساحل جنوب
افتاد مست عشق در آغوش نور ماه...
"ه" ....
علاقه مندی ها (Bookmarks)
علاقه مندی ها (Bookmarks)
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین
انجمن
Powered by vBulletin
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.
Content Relevant URLs by vBSEO 3.6.0
Persian Language By Ustmb.ir
این انجمن کاملا مستقل بوده و هیچ ارتباطی با دانشگاه علوم و فنون مازندران و مسئولان آن ندارد..این انجمن و تمامی محتوای تولید شده در آن توسط دانشجویان فعلی و فارغ التحصیل ادوار گذشته این دانشگاه برای استفاده دانشجویان جدید این دانشگاه و جامعه دانشگاهی کشور فراهم شده است.لطفا برای اطلاعات بیشتر در رابطه با ماهیت انجمن با مدیریت انجمن ارتباط برقرار کنید
ساعت 06:27 PM بر حسب GMT +4 می باشد.
علاقه مندی ها (Bookmarks)